حسین مرعشی در تحلیل خود از دلایل جنگ تحمیلی ۱۲ روزه از سوی اسرائیل و آمریکا و به ایران گفت: آمریکاییها با بازگشت دوباره ترامپ به عرصه قدرت و ادامه نخستوزیری نتانیاهو، به این جمعبندی رسیدند ـ هرچند تحلیلی نادرست بود ـ که موقعیت منطقهای ایران تضعیف شده و اکنون زمان مناسبی برای وارد کردن یک ضربه سنگین به ایران است. وی با بیان اینکه «اهداف ترامپ و نتانیاهو در این حمله یکسان نبود»، اظهار کرد: ترامپ تمرکز خود را بر موضوع هستهای ایران گذاشته و بارها اعلام کرده بود که ایران نباید به سلاح هستهای دست یابد. البته او تمایل داشت کل برنامه هستهای ایران متوقف شود.
مرعشی افزود: در مقابل، نتانیاهو بهدنبال فرصتی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی در ایران بود. او تصور میکرد چنین حملهای میتواند مسیر تجزیه ایران را هموار کند.
مرعشی ادامه داد: در منطقه، هیچیک از کشورهای عربی توان مقابله با اسرائیل را ندارند. اسرائیل اساساً حریفی در منطقه نمیبیند و بهدنبال توسعه همکاریهای اقتصادی با کشورهای عربی است. اما تنها مانع جدی در برابر خود را ایران میداند و تلاش داشت این قدرت منطقهای را شکست دهد، اما در این مسیر توفیقی نیافت.
وی با اشاره به محاسبات غلط سران تلآویو و واشنگتن ادامه داد: اطلاعاتی داریم که نتانیاهو به ترامپ وعده داده بود ایران پنج تا هفت روز پس از آغاز جنگ تسلیم یا از هم خواهد پاشید. آنها روی نارضایتیهای داخلی حساب ویژهای باز کرده بودند.
مرعشی افزود: واقعیت این است که مردم ایران شش سال است تورم بالای ۴۰ درصد را تحمل میکنند. نارضایتیها واقعی است، چراکه در این مدت تنها ۲۰ تا ۲۵ درصد از کاهش قدرت خرید مردم جبران شده است. اما آنها از یک حقیقت مهم غافل بودند؛ وطندوستی عمیق مردم ایران و انزجار عمومی در داخل و بسیاری از نقاط جهان از افرادی همچون نتانیاهو.
وی تأکید کرد: مردم ایران هرچند نسبت به برخی مسائل ناراضی هستند، اما اصالت، هویت و وطن خود را فراموش نمیکنند.
وی ادامه داد: برخی جریانها خواستار برگزاری رفراندوم، تشکیل مجلس مؤسسان و تغییر نظام سیاسی کشور هستند. اما طرح چنین پیشنهادهایی در شرایط کنونی ـ یعنی دوره «نه جنگ نه صلح» که هر لحظه ممکن است دشمن دست به شیطنت جدیدی بزند ـ به لحاظ راهبردی اشتباه است.
وی در پاسخ به پرسشی درباره مصادیق عقبنشینی تاکتیکی گفت: نمیتوان از پیش درباره مصادیق دقیق اظهارنظر کرد، اما مسلم است که موضوعاتی مانند بُرد موشکها، قابل مذاکره نیست. موشک امنیت ایران است و درباره امنیت ملی نباید مذاکره کرد.
ضرورت حذف سعید جلیلی از مسئولیت ها
محمود واعظی گفت: تشکیل شورای دفاع، تصمیمی مؤثر بود که میتواند بازدارندگی پایدار کشور در کلیهی حوزههای نظامی، سیاسی و امنیتی را تضمین نماید. طبیعی است که با تغییر دولتها و متعاقباً جاری شدن سیاستهای جدید، تحولاتی در ارکان ارگانهای مهم کشور به واسطه انتصابات، صورت گیرد. این مسئله امری طبیعی است و میتواند به تحولات مثبت بینجامد. از زمان روی کار آمدن آقای دکتر پزشکیان، دبیران شوراهای مهم کشور از جمله شورایعالی امنیت ملی، شورایعالی فضای مجازی و شورایعالی انقلاب فرهنگی، از دولت سیزدهم باقی مانده بودند.
وی افزود: بنابراین اگر رئیسجمهور بسته به شرایط کشور، مصلحت بداند که برخی از این دبیران تغییر کنند و جای خود را به همفکران دولت بدهند، جزو اختیارات ایشان است و کاملاً طبیعی است؛ چراکه دبیران شوراهای عالی در گزینش موضوعات و تدوین مواردی که به عنوان مصوبه مورد بررسی و تصویب میشوند، نقش حائز اهمیتی دارند و مطلوب آن است که افرادی هماهنگ با سیاستهای کلان دولت و نظام بر این کرسیها بنشینند.
از این رو ممکن است در آینده، شاهد تغییراتی در این عرصه خاص باشیم. شایان ذکر است که تغییرات در عرصه شوراهای عالی از طریق رئیسجمهور و با هماهنگی مقام معظم رهبری انجام خواهد شد و این امری مرسوم است. این تغییرات میتوانند تحولاتی را در عرصههای مختلف به ارمغان بیاورند. شرایط پساجنگ اقتضا میکند که مسائل کلان حوزه دفاع، سیاست خارجی، اطلاعات و امنیت که همگی در دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی (شعام) بررسی و نسبت به آنها تصمیمسازی میشود، بهواسطهی رویکرد جدید با تنظیم سیاستهای نو و متناسب با وضعیت فعلی کشور اتخاذ شود.
آقای جلیلی به مدت حدود ۱۵ سال، نمایندهی رهبری در شورایعالی امنیت ملی بودهاند. دیدگاه و نظرات ایشان، هرچه که بوده، طی این مدت طولانی بیان و عملیاتی شده و در صورت مصلحت، میتواند چرخش شکل بگیرد. نتیجهی انتخابات اخیر ریاستجمهوری نیز نشان داد که اکثریت مردم، تندروی و سیاستهای افراطی را نمیپسندند. بنابراین رخداد چنین تغییری، مورد استقبال طیف گسترده و بخش قابل توجهی از جامعه خواهد بود.