لوگو
1404 سه‌شنبه 10 تير
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • سخن‌گاه
  • اقتصاد
  • شهروند
  • بین الملل
  • فرهنگ و هنر
  • سلامت
  • علم و فناوری
  • ورزش
  • خواندنی‌ها
  • آرشیو روزنامه
1400/02/18 - شماره 1566
نسخه چاپی
شاهنامه‌خوانی از زبان فردوسی خردمند

ریزه‌کاری‌های رفتن رستم به دژ سپید

فردوسی همچون فیلم‌نامه‌نویسی زبردست، هر داستان را به سکانس‌های گوناگون بخش می‌کند و هر یک را برای دستیابی به منظوری مشخص پی می‌گیرد؛ ولی همراه با این پیگیری، نکته‌هایی بس ظریف و آموزنده را در صحنه‌های یک سکانس می‌گنجاند. از روزی که سپاه ایران به دژ سپید می‌رسد و سراپرده‌ شهریار در پیش حصار برپا می‌شود تا همان شب که رستم و کاوس رایزنی می‌کنند و لشکرآرایی انجام می‌شود، سکانسی است که نشان می‌دهد چگونه دایی سهراب، کسی که آمده است تا پدر را به پسر نشان دهد، از بدِ روزگار پیش از برآمدن خورشید فردا، به دست خود رستم کشته می‌شود. پس موضوع و پیام اصلی مشخص است؛ اگر انسان‌ها یکدیگر را نشناسند، اگر در گفتگو پیشگام نشوند، اگر حرف لحظه‌ها فهمیده نشود، چه‌بسا نجات‌دهنده‌ای هم که در گور نخفته باشد با علتی به پوچی و کم‌ارزشی رفتن به آبریزگاه، از میان برداشته شود. کشته شدن زنده رزم به دست کسی صورت می‌گیرد که برای تجسس، به دست آوردن اطلاعات و دستیابی به حقیقت به دژ رفته است، ولی درست کسی را می‌کشد که اگر چند لحظه گفتگو می‌کردند، می‌توانست اطلاعات راهگشا را به او بدهد. در نخستین صحنه‌‌ این سکانس، شادی سهراب را از آمدن لشکری که پدر در میان آنان است، می‌بینیم. برخلاف آنچه در خواندن زودگذر بیت‌ها برداشت می‌شود، سهراب شاهنامه، جوان خامی نیست و فردوسی در پس جمله‌های دومنظوره‌ای که از زبان سهراب به هومان گفته می‌شود، پختگی سهراب را بازگو می‌کند. درصحنه‌ اجازه خواستن رستم از کاوس برای رفتن با لباس مبدل به دژ، هماهنگی نیروی نظامی با قدرت سیاسی را می‌بینیم و هم‌زمان با آن شاهدیم که کاوس در کار کارشناسانه نه دخالت که تنها پشتیبانی می‌کند و البته این تجسس آن‌چنان رازدارانه میان این دو می‌ماند که حتی داماد رستم هم که طلایه است، باخبر نمی‌شود. در صحنه‌‌های ورود رستم به دژ، نزدیکی به‌جای بزم و کشته شدن زند، هدف اصلی سکانس انجام می‌پذیرد؛ ولی در همین‌جا نیز نابغه‌ هنرمند در پس واژه‌ها و بیت‌ها ریزه‌کاری‌های مینیاتوری بسیاری می‌گنجاند. برای نمونه:
زمانی همی بود سهراب دیر
نیامد به نزدیکِ او زندِ شیر
واژه‌ی «دیر» بار معنایی چندین جمله را دارد: سهراب می‌داند زنده رزم «به شایسته کاری برون» رفته است؛ در همان میگساری بسیار هشیار است و پیش از همه می‌فهمد که برگشت زند بیش‌ازاندازه به درازا کشیده است؛ سهراب و تورانیان بسیار آسوده‌خاطر بوده‌اند، زیرا در همه‌ این مدت - برخلاف هوشیاری گیو در طلایه‌داری - در میان تورانیان هیچ نگهبانی در راهروها نبوده تا پیکر بی‌جان زند را ببیند و سرانجام این‌که سهراب بازهم نگران نمی‌شود و شاید گمان می‌کند زند به دنبال زیاده‌روی ازخودبی‌خود شده باشد. همه‌ این‌ها را فردوسی، این نابغه‌ هنوز شناخته‌نشده، با گزینش یک واژه‌ «دیر»، رسانده است. درصحنه‌ بعد، سهراب بی‌درنگ خود را به بالای سر دایی خود می‌رساند، ولی باز دنباله‌ پژواک معنایی «دیر» را می‌بینیم؛ او نمی‌گوید دروازه‌ها را ببندید! زیرا می‌داند دیر شده و کار از کار گذشته است:
که گرگ آمد اندر میان رمه
سگ و مرد را دید گاهِ دمه
شارحان فرموده‌اند گوسفندان «در بوران سست می‌شوند»؛ یا گفته‌اند «شکاری هم گرفت و رفت»؛ یا درباره‌ «به ناگاه تاختن و چاره‌ها و پیش‌اندیشی‌ها را بی‌اثر گردانیدن» نوشته‌اند. ولی گفته‌ فردوسی بزرگ از زبان سهراب، بسیار آشکار است: کسی از سپاه ایران به درون دژ نفوذ کرد و درحالی‌که ما سرگرم بودیم و هوشیار نبودیم، نقطه‌ضعف‌ها و قوت‌های ما را دید. پس‌ازآن باز گفته‌های دوپهلو و آگاهانه‌ سهراب را می‌‌شنویم که دلیران را به پاسداری می‌گمارد، ولی خود با گرانمایگان بزم را دنبال می‌کند. دکتر خالقی فرموده‌اند اگر بیت‌های باده‌گساری دوباره‌ سهراب پس از مرگ زند نبود، خیلی بهتر بود؛ ولی در پایان همین سکانس می‌بینیم رستم و کاوس هم باوجود نگرانی از فردا، بزمی برپا می‌کنند و همراه با آن، یافته‌های رستم از تجسس شبانه را برای لشکرآرایی به کار می‌بندند:
بگفتند و پس رود و می‌خواستند
همه‌شب همی لَشکر آراستند
از این گذشته، سهراب هنوز هجیر را در بند دارد و باآنکه به‌ظاهر سوگند می‌خورد فردا کین زند را از ایرانیان خواهد خواست، در عمل با پرسش از هجیر یا کندن میخ‌های سراپرده، تنها پدر را می‌جوید.

 

Facebook Twitter Linkedin Whatsapp Pinterest Email

دیدگاه شما

دیدگاه شما پس از بررسی منتشر خواهد شد. نظراتی که حاوی توهین یا الفاظ نامناسب باشند، حذف می‌شوند.

تیتر خبرهای این صفحه

  • خروج ۵۰ درصد متخصصان از گردشگری ایران
  • جزییات بازگشایی سینماها
  • روایت مجید مجیدی از تجربه همکاری با کودکان کا
  • سکوت همسر آزاده نامداری شکست
  • ریزه‌کاری‌های رفتن رستم به دژ سپید
لوگو
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • همکاری با ما
  • تعرفه آگهی
  • نمایندگی‌ها
  • شناسنامه
  • مرامنامه
  • آرشیو
  • RSS

1401© :: کلیه حقوق قانونی این سایت متعلق به روزنامه ستاره صبح بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.