اردوغان طی ۲۳ سال گذشته بارها با بحرانهای داخلی و بینالمللی مواجه شده و همواره با تکیه بر مهارتهای سیاسی و قدرت اجراییاش، توانسته این بحرانها را به فرصتهایی برای تقویت موقعیت خود تبدیل کند. با این حال، بحران ناشی از بازداشت اماماوغلو بهنظر میرسد تفاوتی بنیادین با چالشهای پیشین دارد. گرچه با سرکوب اعتراضات، شدت ناآرامیها پس از چند هفته کاهش یافته؛ اما این بحران، نشانهای از یک شکاف عمیقتر و ریشهدارتر در ساختار سیاسی و اجتماعی ترکیه است. از طرفی موجب شده فرصت های استراتژیک را در این بازه زمانی از دست بدهد، از طرف دیگر پیامدهایی بلندمدت برای آینده این کشور به همراه دارد.در شرایطی که ترکیه با کاهش تدریجی نرخ تورم و نشانههایی از ثبات نسبی اقتصادی روبهرو بود، و در عین حال تحولات منطقهای و بینالمللی نیز به سود این کشور پیش میرفت، زمینهای فراهم کرده بود تا ترکیه با بهرهگیری از این موقعیت استراتژیک، جایگاه خود را در سطح منطقهای و بینالمللی ارتقا دهد؛ اما بازداشت اکرم امام اوغلو، شهردار استانبول، یکی از رقبای اصلی اردوغان، بار دیگر ترکیه را به مرکز بحرانهای داخلی و بینالملل تبدیل کرد. امام اوغلو، که از سال 2019، به پیروزی های قابل توجهی در برابر حزب حاکم دست یافته بود و در حال آماده شدن برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری 2028 بود، به بهانه فساد مالی بازداشت شد.
این دستگیری باعث بزرگترین موج تظاهرات خیابانی در ترکیه بیش از یک دهه گذشته شد. دستگیری امام اوغلو بهطور گسترده بهعنوان یک اقدام سیاسی ارزیابی میشود. با آنکه دولت اصرار دارد که قوه قضایه مستقل و عاری از مداخله سیاسی است؛ اما در واقع، دولت اردوغان کنترل گستردهای بر دستگاه قضایی، نیروهای امنیتی و رسانههای جمعی اعمال میکند. پس اردوغان با هدف حفظ قدرت، بیتوجه به تبعات سیاسی و اجتماعی، به حذف رقبای کلیدی و سرکوب مخالفان روی آورده است.در نهایت، این بحران معترضان را از اقشار مختلف جامعه و دیدگاههای سیاسی کاملا مخالف متحد کرد. از زمان جنبش پارک گزی در سال ۲۰۱۳ که ابتدا به دلایل زیستمحیطی آغاز شد و سپس به نمادی از اعتراض به اقتدارگرایی دولت تبدیل شد، چنین سطحی از همبستگی اجتماعی دیده نشده بود. پس از آن جنبش، مقامات ترکیه سرکوب مخالفان، روزنامهنگاران و فعالان مدنی را بهشدت تشدید کرده بودند، بهطوریکه فضای سیاسی کشور بهتدریج محدودتر شد. اما اینبار، اعتراضات حول یک مسئله کاملاً سیاسی شکل گرفت. معترضین، با وجود تفاوت در گرایشهای سیاسی، احساس مشترکی دارند: اینکه دولت اردوغان بهطور فزایندهای به سمت اقتدارگرایی پیش میرود و نسبت به ارزشها و اصول سکولار و دموکراتیک بیاعتنا شده است. بسیاری از معترضان بر این باورند که مسئلهی بازداشت، دیگر صرفاً محدود به حزب جمهوریخواه خلق نیست؛ بلکه بحران گستردهتری است که کل ساختار دموکراسی ترکیه را تهدید میکند. آنها با این ذهنیت به خیابانها آمدهاند که برای دفاع از حقوق شهروندی باید ایستادگی کنند. در نتیجه میتوان گفت که بازداشت اماماوغلو صرفاً به حذف یک رقیب انتخاباتی محدود نشده، بلکه به یک پدیده سیاسی فراگیر تبدیل شده است که پیامدهایی عمیق و چندلایه در سطوح داخلی و بینالمللی به همراه داشته است. این بحران نهتنها شکافهای سیاسی درون کشور را تشدید کرده، بلکه مشروعیت دموکراتیک نظام سیاسی ترکیه را نیز زیر سؤال برده است. بحران اماماوغلو نقطه عطفی در سیاست معاصر ترکیه است که میتواند جهتگیری دموکراسی، روابط بینالمللی، و تعادل قدرت داخلی این کشور را در سالهای پیشرو دگرگون سازد.
برگرفته از: دیپلماسی ایرانی