حضور خداداد عزیزی روی نیمکت تراکتور و قرار گرفتن یکی از پرجنبوجوشترین چهرههای فوتبال ایران در کانون هیاهوی [اغلب برای هیچِ] لیگ برتر، باعث شده تا هر هفته دستکم یکبار شاهد رویارویی فرد یا گروهی در فوتبال ایران با مدیر تراکتور باشیم.
قرار گرفتن عزیزی در موقعیت سرپرست تراکتور در فصل قهرمانی و فوتبال پرتنش ایران، او را در معرض تنشهای کلامی قرار میدهد و برخی از این اظهارنظرها درباره او اجتنابناپذیر است. در عین حال نمیشود نقش او را برای مراقبت کلی از تیم نادیده گرفت. نکته مهم این است که خداداد حاشیه اصلی تیم تراکتور است و در سایه شخصیت خبرساز و جنجالی او فشار کمتری بر تیم تراکتور وارد میشود. آن هم در سالی که اکثریت قریب به اتفاق جریانهای هواداری به دنبال قهرماننشدن تراکتور هستند. شاید بشود گفت او در تیمش بهجای همه فریاد میزند تا بقیه به کارشان برسند! موضوع قابل ذکری که پس از مسابقه با فولاد رخ داد به زبان آمدن جملهای درباره او بود که یک گل زده و نانش را میخورد. خداداد که پیشتر با کنارهگیری از کادر فنی تیم ملی در زمره منتقدین عملکرد قلعهنویی و دستیارانش قرار گرفته بود، بهواسطه همنشینی با جواد خیابانی در برنامههای تلویزیونی به پیشقراول لشکر معترضین به عملکرد تیم ملی بدل شده بود. با وجود این، هرگز از سوی هیچیک از بازیکنان یا اعضای کادر فنی تیم ملی مورد توهین یا کنایه قرار نگرفت و حتی بازیکنانی که در پریمیرلیگ و بوندسلیگا و سری آ و چمپیونزلیگ توپ زدهاند، به خود اجازه ندادند که در مسیر کاستن از اعتبار دستاوردهای دوران بازی یکی از برترین مهاجمین تاریخ فوتبال ایران و آسیا گام بردارند. البته که انتقادهای گاه و بیگاه عزیزی بعدا عقبنشینیهای او را در پی داشته و در مواردی نیز اظهارنظرها یا ادبیات مورد استفاده توسط خداداد جای دفاع نداشته اما آنچه در هفتههای اخیر شاهدش بودیم، تحدید دوران بازی عزیزی به یک گل (ظاهرا بیارزش!) در بازی برابر استرالیا است. هرچند اگر دوران فوتبال عزیزی به زدن گل صعود ایران به جام جهانی و رقمزدن اولین شادی عمومی مردم ایران پس از انقلاب نیز محدود باشد، باز هم دستاورد کمی برای یک فوتبالیست نیست اما صحبت از یکی از برترین مهاجمان تاریخ فوتبال ایران است در کنار ۳ بازیکن پیشین تیم ملی، موفق شده جایزه برترین بازیکن سال آسیا را کسب کند.