سیروس متکلمی، مربی ایرانی تیم کارلسروهه آلمان، به تحلیل دقیق این مسابقه پرداخته است. او در بررسیاش به ضعفهای ساختاری استقلال، اشتباهات فردی بازیکنان و ناتوانی تیم در کنترل ریتم بازی اشاره کرده و نکات جالبی را درباره فاصله بین خطوط، عملکرد دروازهبان و جای خالی یک هافبک دفاعی واقعی مطرح کرده است. استقلال از همان آغاز بازی به عقب رانده شد و در یک بلوک دفاعی عمیق قرار گرفت. آنها در مجموع مالکیت کمی بر توپ داشتند، چرا که پس از بهدست آوردن توپ، تقریباً هیچگاه نتوانستند خود را از فشار حریف رها کنند. با اشتباهات فردی و پاسهای غلط، ضدحملاتشان یکی پس از دیگری بیثمر ماند. در سه گل نخست، استقلال پس از دفع ناقص توپ، در گرفتن “توپ دوم” بیمیل و کمانگیزه بود و الوصل توانست برابر تیمی با خطوط باز و پراکنده، بدون مقاومت جدی گلزنی کند. همینطور در نیمه اول برابر توپهای بلند بهویژه از سمت چپ (منطقه بازی گودرزی) آسیبپذیر نشان دادند. استقلال فاصله زیادی با بازیکنان حریف داشت و توان دنبال کردن ریتم سریع بازی را نداشت. در مجموع، این تیم بیش از حد ساده فرصت گلزنی به حریف داد. مدام بازیکنان از رقبا دور بودند و وارد جدالهای تنبهتن نمیشدند. گل هفتم هم نماد همین شرایط بود؛ جایی که یک پاس بلند کافی بود تا مهاجم الوصل بهتنهایی با آدان روبهرو شود. خود آدان نیز در دستکم سه گل، واکنشهای ضعیفی داشت و عملکردی ناامیدکننده از خود نشان داد.
سرعت کافی در خط حمله وجود نداشت و اغلب در شرایط عددی کمتر نسبت به مدافعان الوصل قرار میگرفتند؛ به همین دلیل نه در خط آخر دفاعی حریف و نه در محوطه جریمه نتوانستند فشاری ایجاد کنند. استقلالیها بارها در بازی با توپ دچار شتابزدگی و بیحوصلگی شدند. الوصل در همه زمینهها برتر بود؛ چه از نظر کیفیت فردی و فنی، چه در اصول پایهای فوتبال مانند جنگندگی، دوندگی و شدت عمل در بازی با توپ و بدون توپ. در مجموع، پیروزی پرگل الوصل کاملاً شایسته بود. استقلال باید در آینده پایههای خود را بر استحکام دفاعی بنا کند. تمرکز اصلی باید بر دفاع از دروازه باشد؛ از افزایش شدت فشار مهاجمان روی خط اول حریف گرفته تا فشردهسازی خطوط عقب. استقلال باید فضاها را برای حریف تنگتر کند و با تکیه بر اصول پایهای مانند سختی در نبردهای تنبهتن و پوشش متقابل بین بازیکنان، مانع خلق موقعیتهای متعدد شود.