علی صالحآبادی- مدیرمسئول
کشور در سالهای 90 تا 92 به دلیل سیاست «تهاجمی» اصولگراها تحتفشار تحریمها قرار داشت و شورای امنیت شش قطعنامه علیه ایران صادر کرده بود. دو کشور چین و روسیه که بهظاهر دوست ایران هستند؛ اما در عمل باکارت ایران برای امتیاز گیری به نفع خود استفاده کرده و می کنند و قطعنامهها را تأیید و ایران را تنها گذاشتند؛ اما باروی کار آمدن دولت «تدبیر و امید» و اتخاذ سیاست تعاملی بهجای سیاست تهاجمی و مذاکره مستقیم با طرف اصلی یعنی ایالاتمتحده سرانجام روز 23 تیر 94 توافق هستهای بین ایران و شش قدرت جهانی به امضاء رسید. از همان روزهای نخست عدهای در کشور که به کاسبان تحریم معروف شدهاند با این توافق به مخالفت برخاستند و در آنسو هم اسرائیل، عربستان، تندروهای جمهوریخواه و «آیپک» به مصاف معاهده برجام آمدند. وقتی برجام اجرائی شد به گفته وزیر خارجه و رئیسجمهور 85 میلیارد دلار پیشنهاد سرمایهگذاری به ایران داده شد؛ چنانچه امکان سرمایهگذاری برای صاحبان سرمایه در ایران فراهم میشد سرمایهداران اروپایی و آمریکایی منافعشان ایجاب می کرد که نگذارند ترامپ از برجام خارج شود. اتفاقی که باید میافتاد اما معلوم نیست چرا نیفتاد. در این ماجرا دولت ترامپ یک سال درخواست مذاکره مستقیم با ایران داشت اما دستگاه دیپلماسی کشور به این درخواست پاسخ منفی داد. پسازآن ترامپ (18 اردیبهشت 97) از برجام خارج و تحریمهای سنگین علیه ایران وضع کرد. آثار این تحریمها همچنان ادامه دارد. ورود «جوبایدن» به کاخ سفید در روز اول بهمن 99 این امید را به وجود آورد که آمریکا و ایران هر دو به برجام بازمیگردند. آمریکاییها در گام نخست اعلام کردند حاضرند بهصورت گامبهگام به برجام برگردند؛ اما طرف ایرانی اعلام کرد تمام تحریمها باید برداشته شود. قانون راهبردی مجلس باعث شد تا ایران غنیسازی 20 درصدی و 60 درصدی را انجام دهد. موضوعی که موجب نگرانی غرب و آژانس شده است. پس از روی کار آمدن «جوبایدن» از طرف دیگر ایران حاضر نشد با آمریکا بر سر یک میز برای امتیاز گرفتن و امتیاز دادن بنشیند، خطونشان کشیدن نمایندگان مجلس برای طرفهای غربی و تعیین ضرب العجل برای «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» وانتخابات ریاست جمهوری شرایطی را ایجاد کرده که دور نمای برجام تار و تاریک شود و به نظر میرسد برجام در حالت برزخ قرارگرفته است. برزخ حالتی است که اگر برایش چارهاندیشی نشود، ممکن است وضع بدتر شود. مخالفان برجام آیا میدانند که قانون حاکم بر نظام بینالملل بر اساس انصاف، اخلاق، عدالت و ... نیست، بلکه هر کشوری که قدرت اقتصادی، نظامی، علمی و پشتوانه اجتماعی بیشتری داشته باشد، بازیگر مهم و تأثیرگذار بهحساب میآید. محمدجواد ظریف وقتی با مخالفت در خارج مواجه میشد میگفت من وزیر خارجه کشوری هستم که 73 درصد مردمش در انتخابات شرکت کردهاند؛ اما اکنون به دلیل سطح پایین مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری وزیر خارجه آینده ایران نمیتواند از این ابزار استفاده کند. قرائن و شواهد حداقل در سه سال گذشته نشان میدهد که سیاست «توپ» و «تشر» نتیجه نداده است، پرسش این است که آیا زمان بازگشت به سیاست «تنشزدایی» فرارسیده است؟ به عقیده نویسنده فضای حاکم بر غرب و خاورمیانه به نفع ایران نیست زیرا عوامل پیدا و پنهان در خاورمیانه ازجمله فعالیتهای اسرائیل و عربستان عرصه را در مذاکرات «وین» به زیان ایران تغییر داده است آنها و مخالفین داخلی دولت کنونی نمیگذارند مذاکرات به نتیجه برسد. از سوی دیگر لحن مقامات آمریکایی و دو نوبت حمله نظامی این کشور به مراکز «کتائب حزبالله» و «کتائب سیدالشهدا» در مرز سوریه و عراق نشاندهنده این است که امکان رسیدن به توافق نسبت به قبل کم شده است به نظر میرسد شرایط به سمتی پیش میرود که تحریمها ادامه یابد. اگر چنین اتفاقی رخ دهد و تنش و درگیری بین ایران و آمریکا ادامه پیدا کند پیامدهای آن متوجه مردم ایران میشود زیرا ادامه تحریمها مانع فروش نفت ایران و درآمدهای ارزی کشور خواهد شد که این دو به تورم، کاهش قدرت خرید افراد و کاهش ارزش پول ملی میانجامد که نتیجهاش کوچک شدن سفرههای ایرانیها خواهد بود.