ستاره صبح در گفتوگو با جاوید قربان اوغلو، دیپلمات پیشین، سفر رئیسی به مسکو را بررسی کرد
چرخش معنادار سیاست نگاه به شرق در دولت سیزدهم
ستاره صبح - فائزه صدر: فضای مجازی با تصاویر سفر رئیسجمهور ایران به روسیه پرشده و برخی از سایتها با انتشار عکسهایی از دیدار پوتین و سایر سران کشورهای دنیا ازجمله دیدار او با مقامات عربستان و اسرائیل به مقایسه تشریفات کرملین در استقبال از سید ابراهیم رئیسی پرداختهاند. از این قیاس میتوان فهمید، پوتین در استقبال از برخی مقامهای دیگر اینچنین فاصله را حفظ نکرده است. چندی پیش انتشار توییت های اولیانوف نماینده روسیه در جریان مذاکرات نیز به جو مشابهی دامن زد. در چنین فضایی نگاه به شرق در سیاست خارجی دولت سیزدهم جان گرفته و پیداست اصولگرایان قصد ندارند در روابط خارجی توازن بین غرب و شرق ایجاد کنند. ستاره صبح در رابطه با تحلیل سیاست خارجی دولت سیزدهم در نگاه به شرق با جاوید قربان اوغلو، دیپلمات پیشین به گفتوگو پرداخته که در ادامه میخوانید.
سفر رئیسجمهور کشورمان به روسیه با حواشی همراه شده است. ازجمله انتقاداتی که به این سفر میشد همزمانی آن با مذاکرات وین بود. برخی از تحلیلگران داخلی بر این نظر بودند که چنین سفری میتواند پیام نیاز ایران به روسیه را به جهان و به مذاکرات مخابره کند. به نظر شما آیا این سفر به جا و بهموقع بود؟
سفرهای مقامات به سایر کشورها در عرف دیپلماسی امری عادی و پرتکرار است. آقای ظریف در 8 سال تصدی وزارت امور خارجه حدوداً 32 بار به روسیه سفر کرد. آقای روحانی یا آقای خاتمی هر دو به روسیه رفته بودند. ازاینرو کلیت سفر رئیس دولت سیزدهم به کشور روسیه امری غیرعادی نیست و نمیتوان بر اساس این سفر اعلام کرد سیاست نگاه به شرق در دستور کار دولت سیزدهم تثبیتشده است. ولی روشن است که سیاست خارجی ایران در ماههای اخیر به سمت شرق چرخیده ولی در مورد سیاست ایران در نگاه به شرق آنچه دلیل ما است اظهارنظرها و حرفهای دولتمردان است که بهوضوح به این مسئله اشاره میکنند و ابایی از انتقادها ندارند. در ماههای گذشته بارها اعلامشده که سیاست ایران نگاه به شرق است.
سیاست نگاه به شرق در وزارت امور خارجه ایران به شکل منطقی دنبال میشود یا این حرکت محصول مناقشات ایران و غرب است؟
دلیل اصلی رویکرد ایران در نگاه به شرق به نبستی است که در روابط با غرب و به ویژه با آمریکا وجود دارد. به ویژه در خصوص مشکلات هستهای ایران و غرب که هنوز نتوانستهایم این مشکل را با غرب حل کنیم به ویژه مشکلاتی که در چهار دهه گذشته با آمریکا داشتیم همچنان لاینحل مانده است. همه این موارد آرامآرام نگاه به شرق را در سیاستهای کلان کشور جا انداخته و در سیاست خارجی ما پررنگتر کرده است. البته سیاست نگاه به شرق به شکل ویژهای در دولت سیزدهم برجسته شده است. ایران با غرب ارتباطاتی تاریخی دارد و صنایع در کشور ما به غرب وابسته هستند. تجهیزات نظامی و ساختار ارتش ما غربی است. ازاینرو در هر سیاستی ایجاد تعادل بین شرق و غرب به نفع ایران خواهد بود. به دلایلی ایران نمیتواند روابطی منطقی با غرب برقرار کند. ازاینرو تنگناهای کشور ایجاب میکند به سمت شرق حرکت کند، ولی این سبک نزدیک شدن به شرق با پیامی که به چین و روسیه میدهیم به نفع ما نیست. هر کشوری منافع خود را دنبال میکند و هیچ گربهای برای رضای خدا موش نمیگیرد. چین و روسیه با پذیرفتن ایران به فکر تأمین منافع اقتصادی و ژئوپولتیک خود هستند.
آیا ایران برای جلب همکاری چین و روسیه ناچار به قطع رابطه با غرب خواهد شد؟ ایران چطور میتواند با هزینهای کمتر به سمت شرق چرخش داشته باشد؟
اگر نگاه به شرق و غرب در سیاست خارجی کشور بهطور «متوازن» پیش رود هیچ اشکالی ندارد. ولی اگر وزنه شرق آنقدر سنگین شود که طرف دیگر در سیاست خارجی مغفول واقع شود در حقیقت سیاست ما به شکل انتخاب شرق درمیآید و در این صورت انتخاب شرق دو منشأ خواهد داشت. اولاً ایدئولوژیک دوم از روی نیاز اگر با نگاه ایدئولوژیک به سمت شرق برویم مرتکب خطای بزرگی میشویم. نگاه به شرق از روی نیاز نیز مشکلی از کشور را حل نمیکند. شاید این نیازی برای ائتلافسازی باشد یا نیازهای اقتصادی برای پر کردن چالههای اقتصادی کشور اگرچه منطقیتر به نظر میرسد، ولی باز به نفع کشور نیست. ما بهگونهای به سمت شرق میرویم که در این همکاریها امتیاز خواهیم داد. به نظر میرسد این روش همکاریها فراتر از نگاه به شرق خواهد بود و بهگونهای ذوب شدن در شرق نام دارد و ما به شکل محسوسی سیاست «نه شرقی، نه غربی...» را که بر سر در وزارت خارجه کشور نوشتهشده به وضعیت نه غربی کمی شرقی تغییر میدهیم.
پررنگ شدن حرکت ایران به سمت شرق به ویژه در سفر اخیر رئیسجمهور به روسیه این سؤال را برای افکار عمومی مطرح میکند که آیا روسیه برای ایران، قدرتی قابلاتکا و قابلاطمینان است؟
میتوان مسئله هستهای ایران را به عنوان یک شاخص در نظر گرفت. باید غرب، شرق، اروپا، آمریکا، چین و روسیه را در کفه ترازو قرارداد و وزن هر کدام را سنجید. در دوران احمدینژاد که قطعنامههای ششگانه شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران تصویب شد و تحریمها اعمال شدند چین و روسیه به هر شش قطعنامه رأی مثبت دادند. چین و روسیه در دوره احمدینژاد تاریخ ما هرگز از حق وتو خود در شورای امنیت به نفع ایران استفاده نکردند و حتی رأی ممتنع نیز ندادند. در مراحل بعدی عملاً شاهد همراهی چین و روسیه با تحریمها بودیم. تا اکتبر گذشته که به خاطر توافقنامه برجام از قیدوبند محدودیت خریدوفروش سلاح خارج شدیم، روسها به ما اسلحهای نفروختهاند. ایران اس 300 را بعدازاین مرحله گرفت. آیا روسها در قفقاز و در مناقشه بین آذربایجان و ارمنستان موضعی منطبق با ایران داشته و دارند؟ روسیه در این ماجرا با ترکیه به گفتوگو نشست. امروز هماهنگی بین روسها و اسرائیل در سوریه بیشتر است. چین به خاطر تحریمها یکجانبه تمامی پروژههای مشترک خود را در ایران ترک کرد. پس شکی نیست که چین و روسیه در پی کمک به ایران نیستند و منافع خود را دنبال میکنند همانطور که در تمام سالهای گذشته از تحریم ایران سود بردهاند. امروز چین و روسیه به دلیل تنشهایی که با غرب و به ویژه با آمریکا دارند رفتاری دوستانه نسبت به ایران نشان میدهند. باید دانست که این شرایط مقطعی است زیرا این دو کشور به خاطر ما بلکه به خاطر منافع داخلی خودشان است و این وضعیت تحت هر شرایطی ادامه خواهد داشت.
انتشار عکسهای رئیسجمهور در سفر اخیرش به روسیه حواشی زیادی به دنبال داشت. به نظر میرسد پوتین در استقبال از رئیسجمهور ایران متفاوت از دیدار با سایر سران دنیا عمل کرده نظر شمار در مورد رفتارهای اخیر روسها چیست؟
رفتارهای بحثبرانگیز روسیه چه در جریان مذاکرات و چه در دیدارهای بینالمللی بیشتر از اینکه متوجه خود آنها باشد متوجه ضعف ما است. بهطور مثال "اولیانوف" نماینده روسیه در جریان مذاکرات دیپلماسی فعالی را شروع کرد که به مذاق ایرانیها خوش نیامده و نمیآید. گویی یک مقام روس به نمایندگی از مردم ایران است ولی اگرچه این رفتار برای ما خوشآیند نبود اما نماینده روسیه کار خود را به درستی انجام داد. در حقیقت این ایراد کار تیم مذاکرهکننده ایران بود. این دیپلماسی است. اولیانوف دیپلمات فعالی است که هر فرصتی برای نشان دادن اهمیت بازیگری روسیه استفاده میکند. ما باید از خودمان ایراد بگیریم که به درستی عمل نکردهایم. در حالی نماینده روسیه در توییت هایش از روند مذاکرات خبر میداد که سخنگوی وزارت خارجه کشورمان هرچند روز یکبار در دیداری با رسانهها حرفهایی کلی میزد که به کلیدی میماند که به هر دری میخورد اما قفلی را باز نمیکرد. کار روسها از نظر ما اشتباه است ولی از نظر دولت روسیه اشتباهی رخ نداده، بلکه روسها در مسیر درست و در جهت تأمین منافع خود قرار دارند.
توصیه شما با توجه به وضعیت حساس کشور، به سکانداران وزارت امور خارجه چیست؟
بهترین سیاست برای ایران سیاست موازنه مثبت است. منافع ملی باید به شاه غول سیاست خارجی ایران تبدیل شود. این نکته در قانون اساسی مورداشاره قرارگرفته است. منافع ملی تعریف مشخصی دارد. ایران باید کشورها ازجمله غرب ارتباط برقرار کند. نباید در ارتباطات بینالمللی به کشوری وزن بیشتری داد مگر در مواردی که کشوری یا کشورهایی امتیازات بیشتری به ایران بدهند. نباید وزنه بلوکی را آنچنان سنگین کنیم که سمت دیگر نتوانند به ایران نزدیک شوند. این حرکت به ضرر ماست. در نگاه ما نباید نوع کشور اهمیتی داشته باشد، بلکه باید در راستای تأمین منافع مالی از هر کشوری که بتواند بیشترین همکاری را با ایران داشته باشد استقبال کنیم. این سیاستی متعادل و متوازن و در راستای منافع کشور است.
لینک کوتاه:
http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/84609/