عبور از بحران با میدان دادن به متخصصان و باتجربهها
دکتر برات قبادیان
استاد دانشگاه تربیت مدرس
واقعیت این است که اداره امور کشور علاوه بر تعهد، به تخصص و تجربه نیز نیاز دارد. بررسی سوابق اعضای کابینه دولت سیزدهم از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون و نیز مدیران ارشد دولت مانند وزرا، استانداران و ... نشان میدهد که این دولت یکی از ضعیفترین دولتهای ۴۳ سال گذشته کشور است.
نمونه این مدیران کمتجربه و کمدانش، آقای عبدالملکی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی است. وزارتخانه حساس و قدری که از وزارتخانههای سابق کار، رفاه اجتماعی و تعاون تشکیل شده است و زیرمجموعه آن سازمان تأمین اجتماعی، شستا و ... است، به فردی فاقد تجربه مدیریت کلان اقتصادی سپرده شده که در مدت کمتر از یک سال دستاوردی نداشته، بهگونهای که حتی کارکنان این وزارت خانه علیه وزیر دست به اعتراض زدهاند. دیروز که اخبار و شعار قشر زحمتکش جامعه یعنی بازنشستگان کشور را علیه این وزیر دیدم و شنیدم دلم هم به حال مردم شریف و نجیب ایران و هم به حال نظام اسلامی که برآمده از خون هزاران شهید است، سوخت.
فروپاشی اقتصاد یک کشور زمانی صورت میگیرد که افراد کاردان و میهندوست حذف و افراد کار نابلد جایگزین آنها شوند.
«جان مینارد کینز»، اقتصاددان معروف میگوید: «اگر میخواهید ملتی را نابود کنید، کمهزینهترین ابزار، تورم است. یک تورم بلندمدت ایجاد کنید؛ زیرا آرامآرام تمام بنیانهای اخلاقی و اقتصادی آن ملت تضعیف میشود.»
سخن معروف دیگری از شخصیتهای بزرگ تاریخ بشریت نیز نقل است که «اگر میخواهید کشوری را تضعیف کنید جای آدمها را در مدیریتها عوض کنید؛ یعنی کارهای بزرگ را به آدمهای کوچک بسپارید که از پس انجام آنها برنمیآیند.» درنتیجه این عمل فرایند انجام امور ناکارآمد و علم اقتصاد به حاشیه رانده میشود. در این فرایند مردم ناراضی میشوند و تولید هم افت میکند. اجناس کمیاب یا گران میشوند و فاصله فقیر و غنی زیادتر میشود. جامعه نگران میشود و مردم با مشکل مواجه میشوند. دزدی و زورگیری شیوع پیدا میکند. متأسفانه شکلگیری چنین فرایندی هم به ضرر مردم و هم به ضرر نظام است.
هرچه فکر میکنم گماشتن مدیران ضعیف در مدیریتهای کلان که در شرایط سخت کنونی نیاز به مدیران باسواد، باتجربه و آبدیده داریم، امری شبههناک است.
اگر اوایل انقلاب بود که نظامی مستقر بهطورکلی دگرگون شده بود و نظامی نوپا جای آن را گرفته بود و نیروهای باسواد، متعهد، متخصص و باتجربه کم بود، پذیرش آن آسان بود. بر اساس گزارش GII ایران سومین دارنده سرمایههای انسانی دنیا است. پرسش این است که چرا از این نیروها در اداره کشور استفاده نمیشود؟
متأسفانه عملکرد مجلس و دولت تاکنون نتوانسته رضایت مردم را جلب کند؛ بنابراین تا دیر نشده باید ازنظر نخبگان، افراد باتجربه، تکنوکراتها، متخصصان، افراد پاکدست و امتحان پس داده برای عبور از بحرانها استفاده کرد. این نوشتار از سر دلسوزی و نگرانی از آینده است. به قول سعدی:
من آنچه شرط بلاغست با تو میگویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
لینک کوتاه:
http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/88927/