سینا لطیفپور- پژوهشگر و مدرس موسیقی
[email protected]
شاید هیچ سبکی از موسیقی بهاندازه موسیقی کلاسیک توسط مشاهیر و مفاخر این هنر موردستایش قرار نگرفته باشد. موسیقی کلاسیک را میتوان یکی از پرآوازهترین و اصیلترین سبکهای موسیقی در جهان دانست. این موسیقی به عبارتی مهمترین و اصلیترین بخش تاریخ هنر موسیقی محسوب میشود. ریشه کلمات کلاسیکال (classical) و کلاسیک (classic) از واژه لاتین «کلاسیوس» به معنای «شاهانه» بوده است. به عبارتی این واژه همواره در ارتباط با هر چیزی که متعالی، الگو، درجه اول و دارای ارزش بوده باشد، کاربرد داشته است.
موسیقی کلاسیک بهطور خلاصه به موسیقی هنریِ اروپا و یا به عبارتی سنت موسیقی رسمی اروپا و غرب گفته میشود. علت این امر نیز به قدمت زیاد این موسیقی مربوط است که به سال 500 میلادی برمیگردد. قبل از تفسیر دقیقتر این موسیقی به برخی تعاریف نهچندان صحیح از آن اشاره کنیم:
برخی موسیقی کلاسیک را موسیقی جدی تعریف میکنند که نمیتوان آن را تعریفی اصولی و مناسب بهحساب آورد. به کار بردن تفسیر «موسیقی هنری به جای موسیقی کلاسیک نیز نمیتواند معرف دقیق و کاملی از آن محسوب شود.»
برخی نیز موسیقی کلاسیک را موسیقی ارکستری تعریف میکنند. درصورتیکه خیلی از اجراهای موسیقی کلاسیک فقط با یک پیانو اجرا میگردد و از طرفی بسیاری از اجراهای ارکسترال در دسته موسیقی کلاسیک قرار نمیگیرند.
شاید یکی از تفسیرهای خوب از این موسیقی را آهنگسازان و رهبر ارکستر لئونارد برنشتاین گفته باشد. او گفته: «به آن موسیقی، موسیقی کلاسیک میگوییم که دقیق باشد». واقعیت این است که آثار این سبک توسط موسیقیدانان خبره خلق میشود که هر یک از آنها در ارتباط با علم موسیقی از تخصص و توانایی بالایی برخوردار هستند. قطعات موسیقی کلاسیک همگی بر اساس قواعد و قوانین علمی موسیقی ساخته میشوند و تمام ساز بندیها، سرعت اجرای قطعات، گامها و سایر جزییات دیگر، توسط آهنگساز مشخص میشود و تمامی نوازندگان و رهبران ارکستر در همه جای دنیا موظفاند دقیقاً همان چیزی را اجرا کنند که آهنگساز آن قطعه ساخته است. رهبران ارکستر نیز در تمام دنیا تلاش میکنند که اجرایشان نزدیکترین و شبیهترین حالت ممکن با سازنده آن اثر باشد.
ساز بندی گسترده از دیگر ویژگیهای موسیقی کلاسیک است، بهطوریکه امروزه چندین و چند ساز ازجمله انواع سازهای بادی، زهی و ضربی را در خود جای داده است. دنیای شگفتانگیز موسیقی کلاسیک ممکن است برای افرادی که بهتازگی با این موسیقی مواجه میشوند قدری دشوار، پیچیده، گیجکننده و یا نامأنوس به نظر آید؛ اما فقط با داشتن اندکی پیشزمینه، دانش و شناخت هر شخصی میتواند از این موسیقی باشکوه لذت برده و جایگاه سلیقه موسیقیایی خودش را جابجا کند. از دیگر دلایل دشواری در برقراری ارتباط با این موسیقی برای برخی میتواند این باشد که شاید برخی قطعات موسیقی کلاسیک تا حدودی شبیه به هم به نظر آیند.
گستردگی در استفاده از ساز، نداشتن ترانه و شعر در اکثر آنها، دارا بودن عناوین متفاوت و یا تا حدودی نامتعارف نسبت به دیگر سبکها از دیگر دلایلی هستند که میتوانند درک این موسیقی را در ابتدا برای برخی مخاطبان کمی دشوار کنند. البته لذت بردن از موسیقی کلاسیک مستلزم این نیست که مغز خود را با چنین تمایزات ظریفی تحتفشار قرار دهید، البته درعینحال دانستن بسیاری از این ویژگیها برای ورود به وادی این موسیقی زیبا مفید خواهد بود.
موسیقی کلاسیک با قدمتی بیش از هزار و پانصد سال، یک سنت زنده است که هرروز در حال تعریف و بازتعریف خود است. آنچه این موسیقی را شگفتانگیزتر میکند این است که با شناخت و مطالعه بیشتر، انسان را مشتاقتر میکند و درعینحال درک این موسیقی احساس شعف و لذت کمنظیری را برای فرد به ارمغان میآورد. این احساس غیرقابلتوصیف در چهره رهبران ارکسترهای موسیقی کلاسیک و بسیاری از نوازندگان این موسیقی در حال تکنوازی که غرق که در اجرای خود هستند، قابلتشخیص است. موسیقی کلاسیک بهمانند روایت یک داستان شگفتانگیز است که در جایی آغاز شده به فرازوفرودهایی رسیده و به میانه خود رسیده و در جایی پایان مییابد که این مسئله در بسیاری از سبکهای دیگر موسیقی که مبتنی بر تکرار و توالیهای کوتاه هستند وجود ندارد.