دکتر سهیل رضایی، روانشناس در گفتوگو با ستاره صبح عنوان کرد
تأثیر وراثت بر سلامت روان/علاوه بر ژن که وراثت را تشکیل میدهد، ساحت روانی هم وراثت دارد
ستاره صبح، فائزه صدر: فضای مجازی بستر مناسبی برای معرفی دستاوردهای دانش روانشناسی است، اما این عرصه با توصیههای فست فودی و پیامهای روانشناسی زرد اشباع شده است. مخاطب در اینستاگرام با ترکیبی از آموزههای مکاتب مختلف روانشناسی روبرو است. این وضعیت باوجوداینکه برای مخاطب پریشانی ایجاد میکند، اما یک مزیت داشت و آن این است که مقاومت جامعه در برابر روانشناس و روانکاو را شکست؛ تا جایی که امروز به نظر میرسد شهروندان متوجه این موضوع شدهاند که باید برای مشکلات روحی و روانی خود به روانشناس مراجعه کنند. این روزها در برابر معرفی روانشناس کمتر جمله معروف: «من مشکلی ندارم» را میشنوید و حتی افرادی که خود به روانشناس مراجعه نمیکنند نیز پذیرفتهاند که روان انسان آسیبپذیر است و برای درمان به کمک متخصص نیاز دارد. ستاره صبح در این رابطه گفتوگویی با دکتر سهیل رضایی، روانشناس انجام داده که در ادامه میخوانید:
امروز بیشتر افراد میدانند که برای برطرف شدن بخشی از مشکلاتشان نیاز به خدمات مشاوره دارند؛ اما بعضاً بین عنوانها سرگردان هستند. مشاور، روانشناس و یا روانکاو چه وظایفی دارند و مردم باید به سراغ کدامیک بروند؟
به عقیده بنده ما هنوز هم در این نقطه قرار نداریم. چون هنوز قبول نداریم مسائل روانی، ساختار پزشکی گونه دارد؛ یعنی نزد مشاور میروید که یک چیز مشخص و تعریف شده بهعنوان راهحل دریافت کنید و به منزل بروید.
روانشناس یا روانکاو و مشاور یا روانپزشک هرکدام تعریفهای خاص خود را دارند و هر کدام از آنها کارکردی دارد، ولی هیچکدام از اینها در هیچ کجای دنیا پاسخ آنی و فوری نمیدهد.
ممکن است در کار ما با بعضی افراد تا مدتها در ارتباط باشید، ولی راهحل قطعی و آنچه را که میخواهد به دست نیاورید. به همین دلیل من همیشه به مراجعهکنندگان خود میگویم شما با انسانی 30 یا ۴۰ سال زندگی میکنید که آن انسان خودتان هستید، اما هنوز هم در برخی مسائل خودتان درماندهاید! چطور میخواهید با آدمی دیگر در طی 3 یا 4 ساعت به نتیجه برسید؟
به همین دلیل است که میگویند اتاق مشاوره و اتاق درمان یکی از پراسترسترین اتاقهای دنیا است، چون آدمی اینجا آمده که مشکلی دارد. مشکل او مشکل خودش است و خودش نمیداند چگونه مشکل خودش را حل کند و از شما توقع دارد به خاطر دستمزدی که میدهد آن مشکل 30 یا ۴۰ ساله را ظرف چند ساعت برطرف کنید! از طرفی باید تحسین کرد که مردم به این نتیجه رسیدهاند که مسائل روانیشان راهحل دارد. چون فردی همیشه خشم داشت و آن را ساکن میدانست و میگفت من عصبی و زودرنج هستم. ما از آن برچسب زدن شخصیتی به ویژگیهای خصلتی رسیدیم که میشود روی آنها کار کرد و مدیریتشان کرد.
این رشد و بلوغ روانی ارزنده است که از هویت ساکن پا به هویت سیال میگذاریم و به این نتیجه میرسیم که نهتنها من میتوانم تحولات را تجربه کنم، بلکه اگر تحولاتی را تجربه میکنم، خانواده و نسل بعد از من هم تحت تأثیر آن تحولات قرار میگیرند.
در این مسیر میفهمیم که علاوه بر ژن که وراثت را تشکیل میدهد، ساحت روانی هم وراثت دارد؛ یعنی اگر من پدری باشم که مشکلاتی دارم و به سراغ درمان نمیروم، بهطور ناخودآگاه همین مشکلات به فرزند من منتقل میشود. ازاینرو این حوزه روانشناسی، حوزه کار بر روی روان، یک سرمایهگذاری محسوب میشود نه هزینه.
زمانی که درمان آسیبها و مشکلات روحی و روانی هزینه محسوب شود، دنیای سختی در پیش داریم. طبیعتاً هیچ انسانی نمیخواهد هزینه بپردازد، اما همه انسانها عاشق سرمایهگذاری هستند و اگر ما کار بر روی روان خود را دارایی محسوب کنیم، تحولات بنیادینی در زندگیهای ما اتفاق میافتد.
برای چه مشکلاتی به چه تخصصهایی مراجعه کنیم؟ تفاوت مشاور، روانشناس و روانکاو چیست و هر کدام در چه زمینهای فعالیت دارند؟
کار روانشناس این است که به شما قوس میدهد و شما را پایینتر میبرد و در لایههای عمیقتر روان خود ورود میکنید. بهویژه حیطه کودکی فرد را میکاود و به او اجازه میدهد بفهمد آنچه امروز هست نتیجه تجاربی است که درگذشته داشته و درواقع باید آنها را بکاود تا بتواند مسیر را پیدا کند. روانکاویها زمان و فرصت بیشتری میخواهند و شاید سخت بتوانند به کشف مسئله برسند. انواع و اقسام روانکاویها را داریم. البته روانشناسی و روانکاوی ابزاری نیست که من بگویم یک کنش ساکن دارد و نزد هر روانکاوی بروید یک نتیجه ساکن وجود ندارد. پختگی آنها بستگی به این دارد که چقدر مراجعهکننده شبیه به شما داشتهاند و چقدر اطلاعات مترادف با مسئله شما کسب کردهاند. تمام این موارد و میزان ساعتی که با شما وقت صرف میکنند مجموعاً باعث میشود نتیجه بگیرید و تأثیرات جدی دارد؛ اما کلیت این موضوعات را نمیتوانیم نادیده بگیریم. اما روانپزشک باید برخی از اختلالات را با دارو کنترل کند، مثلاً فردی سطح اضطراب بالایی دارد و کار روانکاوی بر روی چنین فردی ساده نیست، ولی شاید سطح اضطراب و استرس این فرد با دارو قابلکنترل باشد تا یک سطح خودآگاهی بیشتری برقرار شود و فرد قدرت مدیریت بهتر بر خود داشته باشد و بعد بتواند به روانکاوی و روانشناسی ورود کند و کمکهای شایستهای داشته باشند. برخی هم در طول دوره درمانی طولانیتری در کنار روانپزشک میمانند.
در فضای مجازی با نوعی روانشناسی فست فودی روبرو هستیم. مکتبی که با نگاهی کلی برای انواع مشکلات نسخههایی کوتاه میپیچد؛ و اتفاقاً با استقبال بالایی روبرو میشود. این دستورات توهمی برای برخی ایجاد کرده است و تصور میشود پیروی از این دستورات کافی است. نظر شما چیست؟
اگر این صفحات را هم حذف کنید، بخشی از مخاطبان باز چیزی از این جنس پیدا میکنند و به آن جذب میشوند. هر چه سطح پختگی مخاطب بالا میرود نوع اقلامی که به او ارائه میشود ارتقا پیدا میکند.
امروز چند نفر در سطح شهر تهران از بخاری نفتی استفاده میکنند؟ وقتی امکانات استفاده از گاز توسعه پیدا کرد بخاریهای نفتی بدون اینکه دستوری صادر شود و ممنوعیتی تعیین شود بهصورت خودکار از زندگی مردم حذف شدند. متأسفانه تنوع آموزش در کشور کمتر به رسمیت شناخته میشود. «آنتونی رابینز» در آمریکا و در مهد دانشگاههای معتبر علوم انسانی با مدرک دیپلم در حال خدمات دادن است و سخنرانی برپا میکند و همچنان خدمات خود را به آمریکا و به جامعه جهانی ارائه میدهد. آنها این دست باز را دارند و میگویند انسانها برای خدمات دادن و خدمات گرفتن طیف وسیعی دارند. گاهی برخی اختلافات در جامعه ایرانی بیشتر از اینکه علمی باشد، صنفی است.
عدهای فکر میکنند یک عده دیگر بازار ما را کساد کردهاند، به همین دلیل واکنش نشان میدهند. چون فکر میکنند اگر به آنها ضربه اعتباری وارد کنند، میتوانند برای خودشان رونق اقتصادی ایجاد کنند.
طبیعتاً در حیطه روان افرادی هستند که با حداقل اطلاعات در حال انتشار اطلاعات غیرعلمی هستند و از آن طریق کسبوکاری ساختهاند و درآمد دارند؛ ولی به نظر من باید از طریق توزیع دانش، خرد را افزایش داد و این مناظره کاملاً علمی باشد. آن طیف باید از طریق مناظره علمی از این فضا حذف شوند.
لینک کوتاه:
http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/94137/