تیم ملی مردمی یا حاکمیتی؟
علی صالحآبادی – مدیرمسئول
ایران تاکنون (قبل و بعد از انقلاب) شش دوره موفق شده بهعنوان یکی از تیمهای برتر قاره آسیا به جام جهانی راه یابد. متأسفانه در طول این شش دوره حضور ایران در جام جهانی، یوزهای ایرانی همچنان در حسرت صعود به مرحله حذفی هستند. شگفت آنکه در پنج دوره قبل، عموم مردم با تیم ملی همراه بودند؛ اما در جام جهانی 2022 به دلیل اتفاقات ناگواری که از روز 26 شهریور پس از مرگ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد آغاز شد، این همراهی با چالش مواجه شد. در بیش از دو ماه گذشته، جامعه ناآرام و دوقطبی شده و نوجوانان و جوانان به کف خیابان آمده و اعتراض کردند که هنوز با گذشت بیش از 70 روز آثارش کموبیش در کشور دیده میشود و پیامدش نیز از بین نرفته است. پرسش این است که چرا تیم ملی فوتبال که در بسیاری از بازیها کام ملت را شیرین میکرد، این بار کام ملت را تلخ کرد و مهمتر اینکه به دلیل دوقطبی سازی که دولت و اصولگراها بهویژه کیهان ایجاد کردند، از همراهی ملت با تیم ملی کاسته شد؟ نویسنده به چند مطلب دراینارتباط اشاره میکند.
1-مرور اخبار تیمهایی که به جام جهانی راه یافتند نشان میدهد که کمتر تیمی قبل از رفتن به قطر با رئیسجمهور یا نخستوزیر کشورش ملاقات داشته است. متأسفانه این اتفاق در ایران افتاد و سرآغاز حمله به اعضای تیم ملی شد، زیرا این دیدار در اذهان عمومی القاء کرد که دولت در ورزش دخالت میکند.
2- بازیکنان تیم ملی در بازی با تیم انگلیس در همدردی با کشتهشدگان وقایع اخیر از خواندن سرود ملی خودداری کردند. روزنامه کیهان باخت تیم ملی در برابر انگلیس را به آمریکا، انگلیس، اسرائیل، آل سعود و وطنفروشان داخلی نسبت داد! این روزنامه وقتی تیم ملی 2 بر صفر بر تیم ولز پیروز شد، در یک چرخش 180 درجهای، این پیروزی را گل به آمریکا، انگلیس، اسرائیل، آل سعود و وطنفروشان داخلی دانست! این موضعگیری کیهان به دوقطبی سازی در ارتباط با فوتبال در جامعه کمک کرد.
3- گروهی از معترضان که با حاکمیت زاویه پیدا کردهاند، از باخت ایران مقابل آمریکا استفاده کردند و در اقدامی عجیب و بیسابقه بهجای ناراحتی اقدام به شادی کردند!
4-رئیسجمهور آمریکا پسازاینکه خبر پیروزی در برابر ایران را شنید، بدون اینکه موضوع برد آمریکا مقابل ایران را سیاسی کند و از آن بهرهبرداری کند، تنها از اینکه تیم کشورش موفق به صعود به مرحله دوم شده و حذف نشده است، ابراز خوشحالی کرد.
5-تونس در قرن 19 مستعمره فرانسه بود و در جام جهانی قطر موفق شد فرانسه را شکست دهد؛ ولی دولت این کشور از این پیروزی بهرهبرداری سیاسی نکرد.
6- ژاپن که بر اساس آمارها تولید ناخالص داخلیاش بعد از آمریکا قرار دارد، موفق شد تیمهای آلمان و اسپانیا را که هر دو مدعی قهرمانی بودند، شکست دهد. دولت ژاپن یک روز به دلیل این پیروزی تعطیل عمومی اعلام کرد ولی موضوع سیاسی اتخاذ نکرد و حزب حاکم هم از آن بهرهبرداری سیاسی نکرد.
7- بازی ایران و آمریکا به چند دلیل قابلقبول نبود؛ یکی اینکه تیم ایران تهاجمی بازی نکرد و دیگر اینکه خط دفاعیاش تکنیکی نبود؛ تیم ملی در شرایطی یک بر صفر مغلوب آمریکا شد که شاید احساسی شدن و نداشتن تمرکز دو عامل اصلی این شکست بودند؛ اما تیم آمریکا علاوه بر جوان بودن اعضای تیم، در بازی تکنیک داشت و پس از زدن گل در نیمه اول، در نیمه دوم حالت دفاعی به خود گرفت تا پیروزی خود را حفظ و به مرحله بعد صعود کند.
به عقیده نویسنده اگر اعضای تیم ملی با رئیسجمهور ملاقات نمیکردند و مقامات به این واقعیت آگاه بودند که توپ گرد و دروازه هم باز است و بردوباخت در فوتبال یک موضوع طبیعی است، دوقطبی سازی در مورد فوتبال در جامعه شکل نمیگرفت. مقامات میپنداشتند که ایران مشابه سال 1998 (24 سال قبل) آمریکا را شکست میدهد، ولی این باور تحقق پیدا نکرد. بهتر بود مقامات و رسانههای حاکمیتی از قبل اعلام میکردند تیم ملی متعلق به مردم است و دولت در آن دخالتی ندارد و تنها از آن حمایت میکند.
در حالی اینچنین شد که تیم ملی همواره نماد وحدت ملی بود، ولی این بار منجر به شکاف در بین برخی فوتبال دوستان شد. فوتبال دوستان ایرانی که مشابه مردم کشورهایی مانند مکزیک، ایتالیا، انگلیس و ... حامی تیم ملیشان بودند، این بار در برابر آن قرار گرفتند و بدتر اینکه گروههایی از آنها از باخت تیم ملی خوشحال و خشنود شدند! باید بررسی شود که چرا اینچنین شد و چه کسانی مقصر این اتفاق بودند تا تیم ملی در آینده بار دیگر نماد ملی برای همه مردم باشد.
لینک کوتاه:
http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/94630/