به گزارش ستاره صبح- قطعنامه شورای حکام علیه ایران نشاندهنده آن است که اکثریت کشورهای عضو معتقدند ایران در همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی شفافیت کافی نداشته یا به پرسشهای فنی پاسخ مناسبی نداده است. در این قطعنامهها، معمولاً از ایران خواسته میشود که دسترسی بازرسان آژانس را تسهیل کرده، شفافسازی در خصوص مواد هستهای کشفشده را تسریع کند و از اقدامات تحریکآمیز مانند افزایش سطح غنیسازی خودداری نماید.
اگرچه این قطعنامهها به خودی خود الزام حقوقی ندارند، اما از نظر بینالمللی ابزار سیاسی مهمی برای افزایش فشار به ایران محسوب میشوند. در صورتی که ایران به مفاد خواستهشده در قطعنامهها بیاعتنایی کند، این روند ممکن است منجر به ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل شود؛ روندی که میتواند به بازگشت تحریمهای گسترده بینالمللی منتهی شود.
پیشینه تنشهای هستهای ایران و آژانس
از زمان خروج آمریکا از توافق برجام در سال ۲۰۱۸، تنشها میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهطور فزایندهای افزایش یافته است. ایران در واکنش به نقض برجام توسط ایالات متحده، تعهدات خود در چارچوب این توافق را مرحله به مرحله کاهش داده و سطح غنیسازی اورانیوم را به ۶۰ درصد رسانده است؛ عددی که بهشدت فراتر از حد مجاز در برجام (۳.۶۷ درصد) است.
در مقابل، آژانس بارها در گزارشهای خود اعلام کرده که برخی فعالیتهای هستهای ایران، از جمله وجود ذرات اورانیوم در برخی سایتهای اعلامنشده، هنوز توضیح داده نشدهاند. همین ابهامات، مبنای قطعنامههای جدید علیه ایران شدهاند.
پیامدهای سیاسی تصویب قطعنامه علیه ایران
قطعنامه شورای حکام بیش از هر چیز یک ابزار سیاسی است. در سطح بینالمللی، تصویب آن پیامی روشن به ایران ارسال میکند: جامعه جهانی (بهویژه کشورهای غربی) از وضعیت فعلی رضایت ندارد. این پیام میتواند بر مذاکرات هستهای آینده تأثیر منفی بگذارد.
کشورهای اروپایی مانند فرانسه، آلمان و بریتانیا که نقش مهمی در مذاکرات هستهای دارند، بهشدت نگران کاهش سطح همکاری ایران با آژانس هستند. این وضعیت میتواند موجب افزایش فاصله سیاسی میان ایران و اروپا شود و امیدها برای احیای دیپلماسی را کاهش دهد.
همچنین، ممکن است کشورهای مخالف ایران در منطقه (مانند اسرائیل) با استناد به این قطعنامه، خواستار اعمال فشارهای بیشتر از سوی قدرتهای جهانی شوند.
پیامدهای اقتصادی برای ایران
یکی از اصلیترین پیامدهای تصویب قطعنامه شورای حکام علیه ایران، تأثیر آن بر فضای اقتصادی کشور است. بازار ارز معمولاً به چنین اخبار بینالمللی واکنش منفی نشان میدهد و انتظار بیثباتی بیشتر، افزایش قیمت دلار و کاهش ارزش ریال در پی آن وجود دارد.
علاوه بر این، شرکتهای خارجی که پیشتر بهدنبال ازسرگیری روابط تجاری با ایران بودند، اکنون ممکن است رویکردی محتاطانهتر اتخاذ کنند. تصویب چنین قطعنامهای میتواند این پیام را به بازارهای جهانی ارسال کند که فضای تجاری با ایران هنوز پرریسک است و چشمانداز لغو تحریمها نامشخصتر شده است.
آیا پرونده ایران به شورای امنیت بازمیگردد؟
یکی از دغدغههای اصلی در پی تصویب این قطعنامه، احتمال ارجاع مجدد پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل است. در صورت تداوم عدم همکاری ایران با آژانس و بیتوجهی به مفاد قطعنامه، اعضای شورای حکام ممکن است به این نتیجه برسند که راهی جز گزارش پرونده به شورای امنیت ندارند.
در چنین سناریویی، احتمال بازگشت تحریمهای بینالمللی بر اساس «مکانیسم ماشه» افزایش مییابد؛ تحریمهایی که پیش از برجام بهشدت اقتصاد ایران را تحت فشار قرار داده بودند.
واکنش ایران به قطعنامه
مقامات ایرانی این قطعنامه را «سیاسی» و «غیرسازنده» توصیف کردهاند و آن را فاقد وجاهت فنی دانستهاند. برخی مقامها هشدار دادهاند که تصویب چنین قطعنامههایی میتواند ایران را به سمت کاهش همکاری بیشتر با آژانس یا حتی اقدامات تقابلی مانند غنیسازی در سطوح بالاتر سوق دهد.
در گذشته، ایران در پاسخ به قطعنامههای مشابه، برخی دسترسیهای داوطلبانه به بازرسان را لغو کرده یا نصب سانتریفیوژهای پیشرفتهتر را آغاز کرده است. اگر این روند تکرار شود، دور جدیدی از تنش در راه خواهد بود.
واکنش قدرتهای جهانی
-
آمریکا از قطعنامه حمایت کرده و ایران را به عدم همکاری متهم میکند.
-
روسیه و چین با وجود نزدیکی نسبی به ایران، معمولاً با چنین قطعنامههایی مخالفت میکنند و آن را تنشزا میدانند.
-
اتحادیه اروپا تلاش دارد ضمن حفظ مسیر دیپلماسی، از ابزارهای سیاسی برای واداشتن ایران به همکاری استفاده کند.
آینده چگونه رقم خواهد خورد؟
تصویب قطعنامه شورای حکام علیه ایران نقطه عطف جدیدی در مناقشه هستهای تهران و جامعه جهانی است. این اقدام ممکن است ایران را وارد دور جدیدی از فشارهای سیاسی و اقتصادی کند، مگر آنکه تهران در مذاکرات دور ششم مسیر جدیدی در دیپلماسی در پیش بگیرد.
در غیر این صورت، بازگشت به فضای بحرانزده پیش از برجام و احیای تحریمهای گسترده چندان دور از ذهن نخواهد بود. اکنون زمان آن است که ایران و طرفهای مقابل از فرصتهای دیپلماتیک باقیمانده برای جلوگیری از گسترش بحران استفاده کنند.