خوشرو برنده مدال طلای IAAP در سال ۲۰۲۵ و برنده بهترین عکس کانسپچوال جهان (35Awards) در سال ۲۰۲۴ در مصاحبهای در برنامه «به نام ایران» به نکات مهمی درباره نقش عکاسان در وضعیتهای حساس اشاره کرده است. او میگوید: وزارت ارشاد نتوانسته است با حمایت از عکاسان میدان را در اختیار ثبت رویداد مهم جنگ قرار دهد. بخشی از سخنان وی را در ادامه میخوانید:
عکاسی جنگ از حیث طبقه بندی در ردیف مستند قرار میگیرد. وقتی عکاسی مستند میشود معذوراتی بهوجود میآید از آن جمله که دخل و تصرفی بر آن نمیشود، ولی کادر و نور و حس و حال باید وجود داشته باشد و در یک فریم یک داستان را روایت کند. در عکاسی جدید به آن یک فریم قناعت نمیشود و مجموعهای وجود دارد که میتواند روایتی بزرگتر داشته باشد.
اگر یک عکاس بخواهد روایتی از یک جنگ و یا یک زندگی را داشته باشد لازم است درگیر ماجرا باشد و من در شرایط حاضر نمیبینم که عکاسان امکان درگیر شدن با ماجرا را داشته باشند. به دلیل امنیتی شدن فضا از اقتدار وزارت ارشاد کاسته شده است و نتوانسته عکاسان را پشتیبانی کند و میدان را در اختیارشان بگذارد.
رسانه های خارجی و عکاسان مطرح جهانی راه ورود ندارند. ما در تنهایی استراتژیک خود و در فتح خرمشهر شاهد فعالیت تمام آژانس های جهانی در ایران بودیم. امروز این وضعیت را نمیبینم و همین نشان میدهد که ما در حال واگذاری زمین بازی هستیم. من فکر میکنم لازم است وزارت ارشاد نسبت به این موضوع تجدید نظر کند و کار را به حرفه ایها بسپارد.
عکاسان داوطلب زیادی در کشور حضور دارند که عکاسان خوبی هستند ولی نهاد واسطی برای تسهیل فعالیت آنها وجود ندارد. اگر خودشان عمل کنند با آنها برخورد میشود. به یک نهاد مدنی و بین دولتی مثل وزارت ارشاد نیاز است که عکاسان را سازماندهی کرده و در معرض این اتفاقات قرار بدهد.
در دوران جنگ شاعران، موزیسینها و ... به جبهه های جنگ دسترسی داشتند. در جبهه حضور داشتند و برنامه اجرا میکردند. وقتی در منطقه شهری یک خانواده و یا یک زندگی زیر آوار مانده است، ناب ترین لحظات انسانی شکل میگیرد. متأسفانه ما به قاب عکس چند رسانه دولتی تکیه کردهایم که اصلا در جهان دیده نمیشوند چون به عنوان عکس رسانه دولتی کنار گذاشته خواهند شد. اگر عکاس مستقل این روایت را با دوربین پوشش بدهد جهان از تصاویر این مظلومیت پر میشود. ما امروز در این مورد غایب هستیم.
ببینید عکاسان جوان ما با نخل های سوخته خرمشهر چه کردند؟ کارهای بزرگی انجام شد. قرارگیری هنرمند و حادثه رودرروی هم لحظات ناب انسانی میآفریند و این فرصتی است تا ما با قلب مردم جهان ارتباطی مستقیم برقرار کنیم ولی متأسفانه ما در حال از دست دادن این فرصت هستیم.
هنرمندان نگاه دقیقتری دارند. آنها قلب رقیق تری دارند و به ابزاری پیشرو مجهز هستند. در این زمانه که تصویرتمام زندگی را تسخیر کرده و حتی میتواند بر واقعیت غلبه پیدا کند، شان تصویر در کشورمان پایین در نظر گرفته شده است. جهان در بمباران تصویر قرار دارد. هر کجا را نگاه کنید تصویر میبینید. وسیع، دقیق و تکنیکال شدن هنرهای بصری و فنی شدن آن و ارتباط گرفتن با حوزه روانشناسی و تربیتی امکانات وسیعی در اختیارمان قرار داده است. عکاسان پیشران این حرکت هستند. آنها مواد اولیه را فراهم میکنند و میتوانند حس را منتقل کنند.
من تحت تأثیر تنهایی بچه های جنگ در عملیات بیت المقدس بودم. کسی نبود که بچه های مجروح را در پشت جبهه جابهجا کند. رزمندهای که سرم به دست داشت و کسی برای نگه داشتن سرم نبود. خودشان باید سرم را نگه میداشتند و در عین حال درد ناشی از شکستن استخوان و پاره شدن عروق وجود داشت ولی آنها لبخند به لب داشتند.
این جنگ زندگی پرندگان، گربهها و کلاغ های تهران را تغییر داده است. زندگی هزاران نفر را که مجبور به ترک شهر شدند تغییر داده است. مادرهای پیری که تنها ماندند و... و متأسفانه عکاسان ما در تمام این لحظات ناب غایب بودند چون نگاه به حوزه فرهنگ صحیح نیست و نگاه امنیتی غالب است.
اگر حماسه مردم ما در یک هفته درست به جهان منتقل شود هیچ کسی هوس تجاوز به ایران را نخواهد داشت.