کشور ذیل بند ۷ منشور ملل متحد قرار گرفت. تحریمها کمر اقتصاد را شکست و زندگی را بر مردم تلخ کرد. فقر گسترش پیدا کرد، قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرد و قدرت خرید همچنان در حال سقوط است.
اول: چون فقر در جامعه وجود دارد یارانه به حدود ۶۰ میلیون نفر کمک نقدی صورت میگیرد یعنی به عبارتی صدقه میگیرند.
دوم: بر اساس آمار و بررسیها از هر سه نفر ایرانی یک نفر فقیر است یعنی ۳۰ میلیون جمعیت کشور با فقر دست و پنجه نرم میکنند. این فرایند و ۶۰ میلیون صدقه بگیر نشان دهنده شکست حکمرانی اقتصادی است. ملت باید آماده زندگی در میانه ریاضت و تحریم باشند. این در حالی است که وضع مردم پیش از انقلاب و تا پایان دولت اصلاحات (سال ۱۳۸۴) بهتر از ترکیه عراق مالزی پاکستان و چین بود. چرا این چنین شد؟ ماجرا چیست؟ ریشه مشکلات کجاست؟ چه باید کرد تا مردم به رفاه برسند؟
سوم: دولت چهاردهم اول شهریور ۱۴۰۳ به طور رسمی شروع به کار کرد. قیمت دلار آن زمان ۵۸۵۰۰ تومان، سکه ۴۶ میلیون تومان، قیمت گوشت قرمز حدود 300 هزار تومان، مرغ 80 هزار تومان و قیمت برنج بین 70 تا 120 هزار تومان بود. این بدان معناست که قیمتها افزایش معنادار پیدا کرده است، قیمت خوراکیها بیش از ۱۰۰ درصد افزایش قیمت داشتهاند بنابراین سیاستهای اقتصادی دولت چهاردهم ناموفق و شکست خورده است. پزشکیان گفته است ما گیر افتادهایم بدجوری هم گیر افتادهایم ولی او علت را نگفت. علت سیاست شکست خورده نگاه به شرق، فرصت سوزی، تداوم آمریکا ستیزی، اسرائیل ستیزی و در کنار روسیه در جنگ اوکراین قرار گرفتن است. این سیاست در عمل سطح تنش بین ایران اروپا و آمریکا را آنقدر بالا بود که به جنگ ۱۲ روزه انجامید.
چهارم: بازگشت به کالابرگ یعنی عقبگرد ۳۷ سال پیش که جنگ پایان گرفت علت این تراژدی در درون و یا در برون است یا هر دو، فرصت برای عادیسازی رابطه ایران و آمریکا در دولتهای خاتمی و روحانی بیش از هر دوره دیگر وجود داشت نگاه ایدئولوژیک هر دو فرصت را سوزاند و از بین برد. وضع به جایی رسیده که حالا ایران تمایل به مذاکره و توافق با آمریکا دارد ولی آمریکا حاضر نیست! کشور در محاصره سیاسی اقتصادی و جنگی قرار دارد، اما هنوز کورسویی امید برای برداشتن تحریمها و جلوگیری از جنگ وجود دارد.
اگر این دو توامان و به سرعت صورت گیرد امیدوار کننده است، اما اگر تعلل و فرصت کشی و فرصت سوزی شود دورنمای زندگی و اقتصاد بدتر از حال و گذشته خواهد شد، پس درنگ نکنید و به سمت سازش بروید تا شرایط بدتر نشود. عدم توافق با آژانس و آمریکا تحریم نفتی را بیشتر میکند و منجر به انتظارات تورمی و سه رقمی شدن تورم خواهد شد. اگر این اتفاق رخ دهد اقتصاد فرومیپاشد. آنگاه با فروش نفت ارزان به چین و اختصاص کالابرگ به افراد، کارساز نخواهد بود. مشکل این است که اقتصاد چند دهه است که در گروی سیاست است. این اتفاق رشد اقتصادی را کاهش داده و تورم را بیشتر کرده است. اکنون میطلبد که در خصوص کنار گذاشتن سیاستهای غلط گذشته و اتخاذ سیاستهای نوین و مصالحه با غرب اقدامی شود. شجاعت و جسارت به خرج دهید و با غرب به ویژه ایالات متحده تا دیر نشده مصالحه کنید.