کشور با بی آبی مواجه شده که ریشه اصلی آن مدیریت ضعیف مسئولان در این زمینه بوده است.در سال های اخیر برنامه های ما علمی و براساس یک رویکرد عقلایی قرار نداشته است.به عنوان مثال آقای کلانتری در طول سال هایی که مسئولیت داشت سدهای زیادی را به کشور تحمیل کرد.قبل از انقلاب در حدود سیزده سد در ایران وجود داشت؛ این در حالی است که در شرایط کنونی بیش از ششصد و پنجاه سد در کشور وجود دارد.شرایط به شکلی بوده که هر دو هفته یک بار در کشور سد ساخته ایم.روسای جمهوری ما از ابتدا تاکنون همواره به دنبال سد سازی بوده اند و به هر استان که سفر می کردند یک سد افتتاح می کردند.آقای هاشمی رفسنجانی،رییس دولت اصلاحات و احمدی نژاد از جمله کسانی هستند که در دوران مدیریت خود سدهای زیادی در کشور افتتاح کرده اند.در چنین شرایطی کارشناسان محیط زیست با این اقدمات مخالف بودند اما کسی گوش نمی کرد و در نهایت سدهای زیاد کشور را خشک کرد.آب که در رودخانه جاری است به صورت طبیعی مقداری تبخیر می شود.هنگامی که این آب پشت دیوارهای سد قرار می گیرد میزان تبخیر آب افزایش پیدا می کند.میزان آب مصرفی کشور در حدود صدوبیست میلیارد متر مکعب است. این در حالی است که یک چهارم این رقم یعنی سی میلیارد متر مکعب این آب در نهایت تبخیر می شود.در نتیجه کشور با چنین چالش هایی مواجه می شود. در شرایط کنونی ظرفیت سدهای ما در حدود چهل و پنج درصد است.هنگامی که آب در سد وجود نداشته باشد توربین سدهای کشور نمی چرخد و به همین دلیل چالش زیست محیطی به وجود می آورد.در برخی استان های کشور مانند خوزستان با قطعی آب و برق مشکلات زیادی برای مردم به وجود آمده است.این در حالی است که جای آب خشک شده در این منطقه را ریزگردها گرفتند.به همین دلیل مسأله بی آبی و قطعی برق در شهرهای مختلف کشور به دلیل سومدیریت بوده است.عدم مدیریت کشور را خشک کرده است. این در حالی است که کشورهای توسعه یافته جهان به سمت کشت هایی حرکت کرده اند که به سود آنها بوده است.در شرایط کنونی در سیزده استان کشور برنج کاشته می شود در شرایطی که تنها سه استان کشور یعنی گیلان،مازنداران و گلستان از شرایط کشت برنج برخوردار هستند و بقیه استان ها فاقد چنین شرایطی هستند.نباید در کرانه زاینده رود برنج و صیفی جات کاشته شود.نباید در سواحل دریاچه ارومیه انگور کاشته شود.انگور نیاز به آب زیادی دارد.
آقای احمدی نژاد در پاسخ به کشاورزانی که عنوان می کردند با کمبود آب مواجه هستند گفت:«آب وجود دارد،شما زمین را بکنید تا به آب برسید».ما شمع را از دو طرف یعنی بالا و پایین سوزانده ایم. نتیجه این وضعیت این شد که شرایط محصولات کشاورزی،خاک و آب کشور به اینجا رسیده است.نتیجه چنین وضعیتی به وجود آمدن فروچاله در شهرهایی مانند میناب است. کشور ایران روی کمربند خشک و نیمه خشک جهان قرار گرفته و به همین دلیل این خشکسالی از گذشته با ما بوده و خواهد بود. لذا باید با این مسئله کنار آمد و عاقلانه برخورد کرد. متاسفانه تا به اینجا اکثر روش های به کار گرفته شده شامل نقص های زیادی بودند و روش های غیراستاندار مدیریتی محسوب می شدند.بدون تردید در برخورد با منابع آب کشور دچار سومدیریت هستیم. مدیریت غلط باعث تشدید مشکلات خواهد شد. به عنوان مثال چندی پیش طرحی تصویب شد که به موجب آن برداشت های بی رویه از آب های زیرزمینی مجاز تلقی شد و بر اساس آن هر کس به هر طریقی که می خواست می توانست حتی در خانه خود هم حفر چاه کند که به موجب آن ذخیره آب زیرزمینی تهران از بین می رود. ذخیره آب های زیرزمینی ابدی نیستند. آب زیرزمینی مثل ستونی است که زمین روی آن استوار است. با برداشت بی رویه باعث تلف شدن این منابع خواهیم شد و در نتیجه به معضل کم آبی دامن زده خواهد شد. این نوع سیاست های غلط باید تصحیح شود و باید با مبنای جدیدی به سراغ حل معضلات برویم. معضل کم آبی همه چیز را تحت تاثیر قرار خواهد داد و همه جوانب اکوسیستم را در بر خواهد گرفت. از جمله هشتاد و پنج درصد عامل ایجاد ریزگردها در اثر مشکل کم آبی است. اگر ذخایر آب زیرزمینی خالی نباشند ریزگرد بوجود نمی آید. اگر ما بتوانیم از مدیریت صحیح و رفتارهای درست در خصوص کم آبی استفاده کنیم و از ذخایر آب زیر زمینی استفاده نکنیم و روش های سنتی را کنار بگذاریم و به روش های جدید دست پیدا کنیم، می توانیم تا حدی با مشکل کم آبی کنار بیایم.