دکتر بیگدلی در این زمینه معتقد است:اگر جمهوری اسلامی ایران با سفر گروسی به تهران و انجام توافقات دیروز چراغ سبز نشان نمی داد مطمئن باشید با توجه به قطعنامه تنبیهی پیشین در شورای حکام علیه ایران این بار شورا به سمت تصویب قطعنامهای جدیتر پیش میرود که زمینه برای ارجاع و بازگشت پرونده فعالیتهای هستهای ایران به شورای امنیت فراهم میشد و در کنار آن حتی امکان داشت که اروپایی ها مکانیسم ماشه را فعال کنند. آن زمان دیگر حمایت و وتوی چین و روسیه هم برای ایران کاری از پیش نمی برد. بنابراین جمهوری اسلامی ایران در این مقطع از خود نوعی هوشمندی و انعطاف سیاسی و دیپلماتیک نشان داده است تا از تبعات و خسارات بعدی جلوگیری کند.
وی افزود: اینکه ایران اصرار دارد همه تحریم ها به یک باره برداشته شود شرایط مذاکرات را پچیده کرده و به همین دلیل به نتیجه نرسیده است.ترمز اصلی به نتیجه نرسیدن مذاکرات همین موضوع یعنی اصرار ایران برای برداشته شدن یک باره تحریم هاست.در چنین شرایطی آمریکا عنوان می کند تحریم هایی که به برجام ارتباط دارد امکان برداشته شدن دارد. این در حالی است که بخشی از تحریم ها که به برجام ارتباط ندارد و به مسائل منطقه ای ایران ارتباط دارد باید در آینده حل شود.
این تحلیل گر روابط بین الملل تصریح کرد: هنوز اختلافات ایران با آژانس و جامعه جهانی بر سر پرونده فعالیتهای هستهای و موارد اختلافی به قوت خود باقی است. در کنار آن هنوز دولت رئیسی موضع مشخصی را در قبال زمان آغاز مذاکرات وین برای احیای برجام اعلام نکرده است و صرفا به دنبال وقت کشی است که از دیدگاه آمریکا، اروپا و آژانس که یقیناً در این میان تحریک اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس هم بر آن بی تاثیر نیست، این وقت کشی به معنای آن است که ایران فرصت لازم برای افزایش نقطه گریز هستهای را به دست آورد تا با یک برگ برنده بیشتر در مذاکرات حضور پیدا کند. بنابراین قطعاً این تاخیرهای مداوم و عدم اعلام زمان مشخص برای آغاز مذاکرات وین از سوی دولت رئیسی تا یک جایی قابل پذیرش است و جامعه جهانی تا یک مقطع و برهه ای با این سیاست ابهام دولت رئیسی مماشات خواهند کرد.