لوگو
1404 سه‌شنبه 10 تير
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • سخن‌گاه
  • اقتصاد
  • شهروند
  • بین الملل
  • فرهنگ و هنر
  • سلامت
  • علم و فناوری
  • ورزش
  • خواندنی‌ها
  • آرشیو روزنامه
1400/07/20 - شماره 1668
نسخه چاپی

ریشه‌های فقر در ایران

 11 اکتبر 2021

خلیل خانی

تارنمای یوروسیا ریویو

برگردان و کوتاه‌سازی علی‌اصغر شهدی

Asghar.shahdi@gmail.com

 

 

انرژی مهم‌ترین عنصر در هر فعالیت اقتصادی است. درحالی‌که ایران میزبان حدود یک درصد از جمعیت جهان است، به ترتیب 9 و 16 درصد از ذخایر اثبات شده نفت خام و گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد. به‌طورکلی ایران حدود 5 درصد از ذخایر فلزی جهان را در خود جای داده است، اما بسیاری از ذخایر وسیع آن بکر است. ازنظر تاریخی، بخش معدن کمتر از یک درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را شامل می‌شود. علاوه بر این، علیرغم ذخایر عظیم گاز طبیعی، تولید ایران به‌سختی نیازهای داخلی را برآورده می‌کند و کمتر از یک درصد از کل صادرات گاز جهانی را تشکیل می‌دهد.

سوء مدیریت اقتصادی، فساد، ضعف سیستم حقوقی، عدم وجود نهادهای دموکراتیک و مقررات نامطلوب تجاری، در کنار تحریم‌های بی‌سابقه مالی و اقتصادی ایالات‌متحده و مدیریت ضعیف در مبارزه علیه ویروس کرونا، اقتصاد ایران را دچار بحران کرده است. بااین‌حال، با 85 میلیون نفر جمعیت، نیمی از افراد زیر 30 سال و دارای تحصیلات بالا و همچنین موقعیت استراتژیک در خلیج‌فارس و ذخایر وسیع انرژی و سایر منابع طبیعی، ازجمله انرژی‌های باد و خورشید، اقتصاد ایران با ظرفیت‌های باورنکردنی در انتظار باز شدن قفل‌ها است.

فقر زشت‌ترین ویژگی جوامع بشری است و نشانه بارزی از توسعه‌نیافتگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک کشور شناخته می‌شود که ثبات سیاسی، ساختار اجتماعی و سلامت روانی جامعه را به خطر می‌اندازد. فقر همچنین یکی از پیچیده‌ترین مسائل اقتصادی است که حل آن مستلزم شناخت ظریف و دقیق علل اصلی آن است. شناسایی نادرست عوامل ایجادکننده فقر منجر به تشدید آن و تعیین صحیح عوامل منجر به کاهش آن در یک کشور می‌شود؛ بنابراین درک واضح عوامل ایجادکننده فقر منجر به ریشه‌کنی، سیاست‌گذاری و استفاده مناسب از منابع، تلاش‌ها، برنامه‌ها و رفع فقر در قالب فرهنگ و توسعه پایدار اقتصادی خواهد شد.

انقلاب 1357 (1979) ایران قیام علیه نابرابری و بی‌عدالتی در اواخر رژیم شاه بود. تغییر اصلی در سیاست‌گذاری پس از انقلاب را می‌توان از حالت شهری و نخبه محور به سمت‌گیری روستایی و پوپولیستی توصیف کرد. پوپولیسم در نظام حاکم بر ایران دارای منشأ طبیعی «رونق عظیم نفتی دهه 1350» است که به ایران ازنظر ورود حجم زیاد ارز به یک سرمایه ناپایدار منجر شد. دولتمردان بی‌خبر از پیش‌بینی‌های بازار جهانی نفت معتقد بودند که راه رسیدن به آینده روشن اقتصادی با افزایش درآمدهای نفتی میسر می‌شود. بااین‌حال از زمان انقلاب، جناح‌های مختلف در قدرت گفتمان‌های متفاوتی را انتخاب کردند و سیاست‌هایی را اعمال کردند که با وعده‌های اولیه انقلاب فاصله داشت.

ساختار اقتصادی در ایران از ملی شدن دارایی‌های خصوصی پس از انقلاب به خصوصی‌سازی دارایی‌های دولت تغییر کرده است. به نظر می‌رسد رفاه اجتماعی و عدالت که شعارهای کلیدی روایت سیاسی جمهوری اسلامی بودند، کمرنگ شده‌اند. در عمل، نابرابری درآمد، تورم و بیکاری سالانه افراد بیشتری را به فقر کشانده است. طی دهه‌های گذشته، چندین دوره کاهش ارزش پول ملی بر رفاه ایرانیان، به‌ویژه کسانی که درآمد کمتری دارند، تأثیر گذاشته است.

مقامات مسئول، تحریم‌ها را عامل مشکلات اقتصادی می‌دانند. بااین‌حال، کارشناسان مختلف در ایران اذعان کرده‌اند که فقر یا کاهش قدرت خرید مردم ریشه در ساختار اقتصاد سیاسی ایران دارد و چندان ربطی به تحریم‌ها ندارد. فقر عموماً ناشی از رشد اقتصادی ناکافی و توزیع نامتوازن منابع است.

علاوه بر تحریم‌ها، تورم یکی دیگر از عوامل فقر در ایران است. در اوایل سال 1382، نرخ تورم ایران نزدیک به 40 درصد بود. کاهش ارزش پول کشور منجر به افزایش نرخ بیکاری شده که بسیاری از ایرانیان را به فقر کشانده است. راه‌حلی که مسئولین درگذشته به دنبال آن بودند عامل جیره‌بندی بود، عاملی که مانع از آن شد که مردم فقیر کشور تحت تأثیر تورم قرار گیرند. بر اساس تحقیقی که در ماه اکتبر توسط موسسه مطالعات و تحقیقات تجارت توسط اتاق فکر وزارت صمت منتشر شد، ایرانیان شاهد افزایش شدید قیمت کالا از 55 درصد به بیش از 100 درصد بوده‌اند.

ایران برای جبران کسری بودجه، نرخ تورم را با چاپ اسکناس افزایش داده است. چاپ اسکناس نرخ نقدینگی را افزایش داد و ازآنجاکه حجم بالای نقدینگی بسیار بیشتر از نرخ تولید کشور بود، نرخ تورم به‌طور چشمگیری افزایش یافت.

همان‌طور که مرکز آمار ایران (SCI) اخیراً گزارش داده است، حدود 20 درصد از جمعیت با بیشترین درآمد 47 درصد از ثروت را در اختیار دارند، درحالی‌که 20 درصد از جمعیت کمترین درآمد یعنی تنها 0.5 درصد از ثروت را در اختیار دارند. ضریب جینی برای سال مالی منتهی به 21 مارس (اول فروردین سال جاری) 40 بود. این ضریب یا شاخص، نابرابری اقتصادی را از صفر تا 100 طبقه‌بندی می‌کند، جایی که صفر برابری کامل است و 100 بالاترین نابرابری را نشان می‌دهد.

یکی دیگر از عواملی که در سال‌های اخیر به بروز فقر کمک کرده هزینه بالای مایحتاج اولیه است. دولت خدمات عمومی مانند بیمه آموزش و درمان را کاهش داده یا آن‌ها را با قیمت بالاتری ارائه می‌دهد، به این معنی که خانوارها مبالغ بیشتری را برای این خدمات هزینه می‌کنند. این‌ها به همراه عوامل مختلف تبعیض‌آمیز سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بر توزیع درآمد در ایران تأثیر می‌گذارد. ازاین‌رو، فقر که ناشی از نابرابری است، چند برابر می‌شود و بر شکاف بین طبقات اجتماعی می‌افزاید.

 

 

Facebook Twitter Linkedin Whatsapp Pinterest Email

دیدگاه شما

دیدگاه شما پس از بررسی منتشر خواهد شد. نظراتی که حاوی توهین یا الفاظ نامناسب باشند، حذف می‌شوند.

تیتر خبرهای این صفحه

  • آفرین بر پهلوانان کشتی فرنگی و مربی آنان
  • کاهش ازدواج؛ افزایش تجرد
  • کسب7 مدال طلا در کشتی آزاد و فرنگی نتیجه مدیریت علمی در ورزش است
  • حمایت از آزادی رسانه‌ها
  • اقدام مثبت قوه قضائیه به نفع ممنوع الخروجی ها
  • ریشه‌های فقر در ایران
  • چرا 3 اقتصاددان آمریکایی برنده جایزه نوبل اقتصاد 2021 شدند؟
  • قهر عراقی ها با صندوق رأی
  • از پزشک دهکده تا پزشک غمکده
  • آقا تهرانی:به خاطر طرح صیانت فحش زیاد خوردم
  • ورزشی
لوگو
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • همکاری با ما
  • تعرفه آگهی
  • نمایندگی‌ها
  • شناسنامه
  • مرامنامه
  • آرشیو
  • RSS

1401© :: کلیه حقوق قانونی این سایت متعلق به روزنامه ستاره صبح بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.