با توجه به تجربه کاری شما در خبرگزاری ایرنا از تجربه کار در رسانه های وابسته به دولت برایمان بگویید. آیا می توان چنین مجموعه هایی را روابط عمومی غیر رسمی دولت ها نامید؟
این عملکرد قابل دفاع نیست. از پارس تا ایرنا بیش از 80 سال می گذرد و سابقه خبرگزاری مثل ایرنا را نمی توان انکار کرد ولی نگاه جناحی و غیر حرفه ای چنین رسانه ای را به قهقرا برده است. رسانه هایی مثل ایرنا و ایسنا که در هر دوره ای وابسته به دولت هستند، همیشه دفاع از دولت مستقر را بخشی از رسالت کاری خود بر عهده دارند. ولی در بخش دیگری از کار خود وابسته به حاکمیت عمل کرده اند و از نظر عملکرد فرقی با رسانه ای مثل کیهان ندارند. ایرنا مستقل عمل نکرده و در هر دوره ای حداقل در بخش بزرگی از کار خود دفاع از دولت مستقر را در نظر داشته است. البته در دولت آقای روحانی، قوه مجریه هرگز نتوانسته بود به طور کامل بر ایرنا تسلط داشته باشد و یا به این رسانه خط و مشی بدهد. تا جاییکه آقای روحانی گفته بود: ایرنا رسانه دولت نیست و رسانه حاکمیت است و ما اختیاری نداریم. در دو دولت آقای روحانی دست ما در ایرنا برای انتشار اخبار بازتر بود ولی در دو ماهی که من بعد از دولت سیزدهم با این رسانه همکاری می کردم زیر فشار بودم گویی به درون خودم چنگ می زنم وقتی از ایرنا خارج شدم نفس کشیدم و راحت شدم. این مجموعه تا یک سال پیش پر بود از نیروهای حرفه ای و مجموعه ای از دبیران و خبرنگاران با سابقه. ما سعی می کردیم جوری کار کنیم که همیشه در عرصه خبر رسانه اول باشیم و به مرجع اخبار تبدیل شویم ولی آیا امروز ایرنا چنین رسانه ای است؟!
آنچه منتشر می شود نشان می دهد افرادی جای آن اهالی قلم را گرفته اند که نگاهی متوهم دارند و انگار صحبت های حسین شریعتمداری را تکرار می کنند. حواسشان به کار حرفه یا در عرصه خبر نیست و انگار توهم توطئه را دنبال می کنند. از این رو رسانه های ما مرجعیت فراگیر نیستند.
هم زمان با اعتراضات اخیر شاهد احضار مدیران مسئول رسانه های خبری هستیم. آیا چنین نگاهی نمی تواند به رسالت رسانه ها لطمه بزند؟
نباید شاهد چنین رویه ای باشیم. اگر می خواهیم در کشور نهاد رکن چهارم دموکراسی داشته باشیم و شاهد فعالیت نهاد رسانه باشیم، نباید به این روال وجود داشته باشد.
پوشش اخبار رسالت رسانه است و اگر بخواهیم کسی را و مجموعه ای را از اظهار نظر محروم کنیم آن ها دیگر رسانه ها نیستند.
در چنین شرایطی رسانه دیگر به صورت رسمی به کار خود ادامه نخواهد داد. البته ما کارمان را رها نمی کنیم یا رسانه ها به صفحات حوادث یا خانواده تبدیل نمی شوند. وقتی محدودیت باشد اهالی قلم به فضاهای غیر رسمی کوچ خواهند کرد.
روزنامه نگاری که نتواند گزارشش را منتشر کند و در مصاحبه سوال اش را بپرسد کارش را ول نمی کند بلکه به طرف انتشار مطالب اش در فضاهای غیر رسمی می رود و حرف های خود را در توییتر می زند.
به نظر شما فعالیت اهالی رسانه در فضاهای غیر رسمی چگونه است؟
جلوی آب را نمی توان بست آب راه خودش را باز می کند ولی می رود به سیل تبدیل می شود یا می رود به بنایی آسیب می رسشاند. بستن فضاهای خبری رسمی به کل جریان خبر در کشور لطمه می زند.
چرا امروز مرجعیت جریان خبر از رسانه های داخلی ما خارج شده و به دست رسانه های بیگاه افتاده است؟! وقتی صدا و سیما ، روزنامه ها و خبرگزاری ها و سایت های رسمی از مرجعیت خبر انداخته می شود. مردم خبر خود و نیاز به گرفتن اطلاعات را در رسانه خارجی دنبال می کنند.
امروز متاسفانه رسانه ها کمتر گویای روایت هستند و روایت ها توسط شبکه های خارجی ساخته می شوند و ما به دنبال آن می دویم و تحلیل می کنیم و رسانه های حاکمیت آن اخبار را توجیه می کنند. دست و پای رسانه های داخلی را بسته ایم و آن ها را به توجیه گر تبدیل کرده ایم. ما به جای اینکه خودمان مرجع درست اخبار کشور باشیم. منتظر نشسته ایم تا دیگران وقایع ما را روایت کنند. بخاطر سختگیری های نابجا و خارج کردن رسانه های داخلی از مسیر واقعی و جلوگیری از انجام وظایف رسانه، ماها دیگر راوی عمل خبر نیستیم و به دنباله رو رسانه ها و شبکه های خارجی تبدیل شده ایم. محدود کردن رسانه ها و فشار بر روزنامه نگار و خبرنگار و مدیران مسئول و دبیران اگر چه فضای اخبار منتشر شده را تقطیع و کنترل می کند اما در دراز مدت به ضرر کل نظام تمام می شود.سوق اهالی قلم به سمت فضاهای غیر رسمی به ضرر حاکمیت است.