تیم ملی بی غیرت ؛ تیم ملی با غیرت!

تیم ملی بی غیرت ؛ تیم ملی با غیرت!

ستاره صبح/فائزه صدر:فوتبال جذاب ترین و پربیننده ترین ورزش در همه جوامع از جمله ایران است.باید دانست که در بازی فوتبال توپ گرد و دروازه باز است.به همین دلیل امکان برد و باخت برای همه تیم ها وجود دارد.اینکه فوتبال سیاسی شود پدیده ی نادرستی است .زیرا می تواند به دو قطبی سازی جامعه کمک کند.کشورها معمولا به فوتبال به عنوان یک فرصت نگاه می کنند و از آن بهره برداری می کنند. توصیه فیفا هم این است که کشورها نباید فوتبال را سیاسی کنند. متاسفانه آنچه در دو مسابقه ایران در جام جهانی اتفاق افتاد باعث دو دستگی شده است.آنچه به این مسئله دامن زد،رویکرد روزنامه کیهان بود که روز سه شنبه برخی از اعضای تیم ملی را که سرود نخوانده بودندرا « بی غیرت» نامید و روز گذشته همین تیم را که روز جمعه سرود خواندن«باغیرت» قلمداد کرد! شگفتاینکه در هر دو مورد نتیجه را به امریکا،اسرائیل،انگلیس و وطن فروشان داخلی و خارجی ارتباط داد.هرچند حسین شریعتمداری بابت این کار عذرخواهی کرد ولی چنین گفتمانی به شکاف در بین فوتبال دوستان دامن زده و می زند.ستاره صبح موضوع فوتبال را با یک جامعه شناس،یک پژوهشگر دینی و یک فعال رسانه ای ورزش در میان گذاشت که در ادامه می خوانید:

 *  امان الله قرایی مقدم:تیم ملی همواره عامل ایجاد همبستگی ملی و اجتماعی بوده است
 *  حسین مهدی زاده: فوتبال می تواند باعث شادی و کاهش عصبانیت در جامعه شود
 * وحید استرئون: تیم فوتبال نماد ملی و غرور کشور است

امان الله قرائی مقدم، جامعه شناس
هوادار فوتبال از عوامل موفقیت تیم است و نقش روح تیم فوتبال را بازی می کند. همانطور که در اولین بازی تیم ملی مشاهده کردیم که تیم روح نداشت.
ارزش تماشاگر برای تیم آنجا مشخص می شود که هوادار با تحریک و با تقویت انگیزه بازیکن موجب گلزنی او می شود.تشویق تماشاگر شاهد یک بازی خوب می شود.
اعتراض یا هو کردن و فحاشی تماشاگر در ورزشگاه روحیه بازیکن مهارت او را کاهش می ‌دهد.
باید توجه داشته باشیم که فوتبال یک ورزش گروهی است. یک تیم فوتبال با هوادار و تماشاگر کامل می شود.
تیم ملی پیش از این عامل ایجاد همبستگی ملی و همبستگی اجتماعی بود. حوادث اخیر موجب تعمیق شکاف و دو دستگی اجتماعی شده است.
بخش معترض جامعه تیم ملی را به عنوان نماد حاکمیت می بینند و مقابل آن جبهه گرفت. روزنامه کیهان با تیتر عجیب و غریب اش بی اعتمادی و خشم را تقویت کرد. چون به مردم عصبانی می گوید این تیم شما نیست و تیم ما است. بخصوص در جایی که شهروند معترض را در کنار آل سعود، اسرائیل ،آمریکا و وطن فروش قرار می دهد.
باید توجه داشته باشیم که ایجاد اعتماد طی یک فرایند دراز مدت اتفاق می افتد. وقتی مردم را از خود می رانیم آنها در جایی دیگر به همبستگی می رسند.
مردم معترض در اجماع با هم تیم ملی و برد اش را قبول ندارند. چون گروهی این تیم را مصادره کرده اند. مردم هم می‌ گویند این تیم، ملی نیست و حکومتی است.

حسین مهدیزاده، روحانی و پژوهشگر
تیم ملی قربانیی طرفداران و موافقان حاکمیت شده است
در تمام دنیا از فوتبال برای تولید حال خوب استفاده می کنند. پیروزی تیم ملی فوتبال کشور پیش از این موجب خوشحالی تمام مردم می شد ولی امروز گویی دو گروه در مقابل هم قرار گرفته اند و تحمل خوشحالی با انتقاد را ندارند.
روز جمعه دو دسته از مردم در کنار هم خوشحالی کردند درحالیکه این دو دسته مدت ها بود که با هم بر سر موضوعی به اجماع نرسیده بودند و خوشحالی یکی غم دیگری بود.
در اینجا مساله فوتبال نیست بلکه دو دستگی در میان ایرانیان باید مورد بحث علمی قرار بگیرد. در این مرحله موفقیت تیم فوتبال، موفقیت حکومت تصور می شود و مردم با تحریم خوشحالی موضع خود را نشان می دهند.
نگاهی وجود دارد که نمی خواهد حکومت از پس مشکلات اش بر بیاد. گویی اگر احساس کار آمد بودن حکومت در ذهن جامعه شکل بگیرد موفق به براندازی نخواهند شد. تیم ملی فوتبال امروز قربانی این نگاه شده است.
دقت کنید که این میزان از کینه و عصبانیت به طور طبیعی در جامعه شکل نگرفته است. بخش بزرگی از این عصبانیت به طور هدایت شده ای در حال خلق شدن است.
حجم این عصبانیت شناختی در جامعه تولید شده است. چنین عصبانیتی اگر با موجی از شادی و خوشحالی روبرو شود تا حد زیادی فروکش می کند و جامعه جهانی عرصه ای است که این قابلیت را دارد. همانطور که دو روز پیش شاهد تولید شادی توسط تیم ملی فوتبال بودیم.
در وقایع اخیر شاهد تغییری در جامعه بودیم. بسیاری امروز عقیده دارند طبقه مرجع برای آنها، ورزشکاران، هنرپیشه ها و سلبریتی ها هستند. حتی سیاستمداران و دانشمندان علوم اجتماعی توسط مردم نادیده گرفته شدند و مردم چهره هایی شناخته شده از سلبریتی های ورزشی و هنری را به عنوان رهبران خشم خود انتخاب کردند.
از این رو انتظار از فوتبالیست های تیم ملی می رود. اکنون فوتبالیست ها از نظر مردم به دو دسته که وضعیت موجود را قبول دارند و دسته دیگر که وضعیت موجود را قبول ندارند تقسیم شده اند.

وحید استرئون، روزنامه نگار و نویسنده
آخرین بار که مردم به خیابان آمدند و شادی کردند چه زمانی بود؟ جامعه آخرین بار در چه روزی شاهد جشن و شادی ملی بود؟ آخرین بار بعد از بازی ایران و پرتغال در جام جهانی 2018 بود که مردم به خیابان ها آمدند. 
اگر تیم ملی از مردم گرفته شود، شادی از دست رفته است. تیم ملی را باید فارغ از مشکلات فوتبال کشور و فارغ از قرارداد های میلیاردی و فارغ از هر مساله ای دید. تیم ملی نماد ملی و غرور کشور است.
تیم ملی در بازی با انگلیس و در زمان پخش سرود ملی اعتراض مدنی خود را نشان داد. دنیا شاهد آن صحنه بود. 
غرور ملی در دو دستگی جریان معترض و حامیان حاکمیت در حال ضربه خوردن است. غرور ملی از آن مردم است. باید تیم ملی را برای مردم نگه داریم.
وقتی تیم ملی در جام جهانی بازی دارد مردم برای 90 دقیقه گرانی کالا های اساسی، اجاره های چند میلیونی، شکم های گرسنه و شرمندگی زن و بچه را فراموش می کنند و هر کسی در هر جایی به تماشای بازی می نشیند. این بازی ها از آن مردم است. حال خوب بعد از برد برای مردم است و نباید توسط هیچ کسی به ویژه یک جریان خاص مصادره شود.
امروز از یک سو بحث عزادار بودن مادران داغدار مطرح است و از سوی دیگر با بحرانی که ایجاد شده دست به گریبان هستیم. 
کیهان تیتر می زند: ایران 2 -  ولز، اسرائیل، آل سعود،آمریکا،اسرائیل و  وطن فروشان داخلی و خارجی صفر.این تیتر نه دو دستگی بلکه چند دستگی به وجود می آورد.این اتفاق موجب شد در زمان شادی حال بدی داشته باشیم.
فوتبال ایران در گذشته و حال سیاسی شده است. به دلیل سود کلان و پول هایی که در فوتبال بود، مدیران دولتی وارد این رشته شدند و به این ترتیب باشگاه ها سیاسی شد. این وضعیت در ادامه به تیم ملی هم کشیده شد.
در سال 1998 تیم ایران تنها با این هدف به جام جهانی رفت تا آمریکا را شکست بدهد. در آن دوره بازی با آلمان و یوگسلاوی اهمیت نداشت. این همان دید سیاسی است. بردن اختلاف های سیاسی به زمین فوتبال، هدفی است که فیفا در این رابطه هشدار داده است.
یک روز قبل از بازی وریا غفوری را به اتهام: "توهین و تخریب تیم ملی فوتبال" بازداشت می کنند. اتهام اصلی او صحبت و اعلام نظرش درباره تیم ملی فوتبال است. او 26 بازی ملی دارد و کاندید دعوت به جام جهانی هم بود. وریا غفوری یکی از مناسب ترین گزینه ها برای نقد و تحلیل تیم ملی است.
وقتی از سیاسی بودن فوتبال ایران حرف می زنیم منظور ما همین دیدگاه ها است که ابراز عقیده یکی از بهترین فوتبالیست های کشور درباره تیم ملی را بر نمی تابد. ولی حسن عباسی با مدرک کارشناسی فلسفه با ادبیاتی ناشایست درباره فوتبال حرف می زند و وقتی سروش رفیعی به عنوان یک بازیکن فوتبال جواب او را می دهد، رفیعی را بازداشت می کنند.
این نگاه امروز از سطح بالا به سمت کف جامعه آمده و در بین مردم نیز رواج پیدا کرده است. متاسفانه افراد به تحلیلگر فوتبال یا خبرنگار ورزشی که درباره فوتبال می نویسد یا استوری می گذارد بد و بیراه می گویند.

لینک کوتاه: http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/94434/

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
ویژه نامه

تیم ملی بی غیرت ؛ تیم ملی با غیرت!

تیم ملی بی غیرت ؛ تیم ملی با غیرت!

ستاره صبح/فائزه صدر:فوتبال جذاب ترین و پربیننده ترین ورزش در همه جوامع از جمله ایران است.باید دانست که در بازی فوتبال توپ گرد و دروازه باز است.به همین دلیل امکان برد و باخت برای همه تیم ها وجود دارد.اینکه فوتبال سیاسی شود پدیده ی نادرستی است .زیرا می تواند به دو قطبی سازی جامعه کمک کند.کشورها معمولا به فوتبال به عنوان یک فرصت نگاه می کنند و از آن بهره برداری می کنند. توصیه فیفا هم این است که کشورها نباید فوتبال را سیاسی کنند. متاسفانه آنچه در دو مسابقه ایران در جام جهانی اتفاق افتاد باعث دو دستگی شده است.آنچه به این مسئله دامن زد،رویکرد روزنامه کیهان بود که روز سه شنبه برخی از اعضای تیم ملی را که سرود نخوانده بودندرا « بی غیرت» نامید و روز گذشته همین تیم را که روز جمعه سرود خواندن«باغیرت» قلمداد کرد! شگفتاینکه در هر دو مورد نتیجه را به امریکا،اسرائیل،انگلیس و وطن فروشان داخلی و خارجی ارتباط داد.هرچند حسین شریعتمداری بابت این کار عذرخواهی کرد ولی چنین گفتمانی به شکاف در بین فوتبال دوستان دامن زده و می زند.ستاره صبح موضوع فوتبال را با یک جامعه شناس،یک پژوهشگر دینی و یک فعال رسانه ای ورزش در میان گذاشت که در ادامه می خوانید:

 *  امان الله قرایی مقدم:تیم ملی همواره عامل ایجاد همبستگی ملی و اجتماعی بوده است
 *  حسین مهدی زاده: فوتبال می تواند باعث شادی و کاهش عصبانیت در جامعه شود
 * وحید استرئون: تیم فوتبال نماد ملی و غرور کشور است

امان الله قرائی مقدم، جامعه شناس
هوادار فوتبال از عوامل موفقیت تیم است و نقش روح تیم فوتبال را بازی می کند. همانطور که در اولین بازی تیم ملی مشاهده کردیم که تیم روح نداشت.
ارزش تماشاگر برای تیم آنجا مشخص می شود که هوادار با تحریک و با تقویت انگیزه بازیکن موجب گلزنی او می شود.تشویق تماشاگر شاهد یک بازی خوب می شود.
اعتراض یا هو کردن و فحاشی تماشاگر در ورزشگاه روحیه بازیکن مهارت او را کاهش می ‌دهد.
باید توجه داشته باشیم که فوتبال یک ورزش گروهی است. یک تیم فوتبال با هوادار و تماشاگر کامل می شود.
تیم ملی پیش از این عامل ایجاد همبستگی ملی و همبستگی اجتماعی بود. حوادث اخیر موجب تعمیق شکاف و دو دستگی اجتماعی شده است.
بخش معترض جامعه تیم ملی را به عنوان نماد حاکمیت می بینند و مقابل آن جبهه گرفت. روزنامه کیهان با تیتر عجیب و غریب اش بی اعتمادی و خشم را تقویت کرد. چون به مردم عصبانی می گوید این تیم شما نیست و تیم ما است. بخصوص در جایی که شهروند معترض را در کنار آل سعود، اسرائیل ،آمریکا و وطن فروش قرار می دهد.
باید توجه داشته باشیم که ایجاد اعتماد طی یک فرایند دراز مدت اتفاق می افتد. وقتی مردم را از خود می رانیم آنها در جایی دیگر به همبستگی می رسند.
مردم معترض در اجماع با هم تیم ملی و برد اش را قبول ندارند. چون گروهی این تیم را مصادره کرده اند. مردم هم می‌ گویند این تیم، ملی نیست و حکومتی است.

حسین مهدیزاده، روحانی و پژوهشگر
تیم ملی قربانیی طرفداران و موافقان حاکمیت شده است
در تمام دنیا از فوتبال برای تولید حال خوب استفاده می کنند. پیروزی تیم ملی فوتبال کشور پیش از این موجب خوشحالی تمام مردم می شد ولی امروز گویی دو گروه در مقابل هم قرار گرفته اند و تحمل خوشحالی با انتقاد را ندارند.
روز جمعه دو دسته از مردم در کنار هم خوشحالی کردند درحالیکه این دو دسته مدت ها بود که با هم بر سر موضوعی به اجماع نرسیده بودند و خوشحالی یکی غم دیگری بود.
در اینجا مساله فوتبال نیست بلکه دو دستگی در میان ایرانیان باید مورد بحث علمی قرار بگیرد. در این مرحله موفقیت تیم فوتبال، موفقیت حکومت تصور می شود و مردم با تحریم خوشحالی موضع خود را نشان می دهند.
نگاهی وجود دارد که نمی خواهد حکومت از پس مشکلات اش بر بیاد. گویی اگر احساس کار آمد بودن حکومت در ذهن جامعه شکل بگیرد موفق به براندازی نخواهند شد. تیم ملی فوتبال امروز قربانی این نگاه شده است.
دقت کنید که این میزان از کینه و عصبانیت به طور طبیعی در جامعه شکل نگرفته است. بخش بزرگی از این عصبانیت به طور هدایت شده ای در حال خلق شدن است.
حجم این عصبانیت شناختی در جامعه تولید شده است. چنین عصبانیتی اگر با موجی از شادی و خوشحالی روبرو شود تا حد زیادی فروکش می کند و جامعه جهانی عرصه ای است که این قابلیت را دارد. همانطور که دو روز پیش شاهد تولید شادی توسط تیم ملی فوتبال بودیم.
در وقایع اخیر شاهد تغییری در جامعه بودیم. بسیاری امروز عقیده دارند طبقه مرجع برای آنها، ورزشکاران، هنرپیشه ها و سلبریتی ها هستند. حتی سیاستمداران و دانشمندان علوم اجتماعی توسط مردم نادیده گرفته شدند و مردم چهره هایی شناخته شده از سلبریتی های ورزشی و هنری را به عنوان رهبران خشم خود انتخاب کردند.
از این رو انتظار از فوتبالیست های تیم ملی می رود. اکنون فوتبالیست ها از نظر مردم به دو دسته که وضعیت موجود را قبول دارند و دسته دیگر که وضعیت موجود را قبول ندارند تقسیم شده اند.

وحید استرئون، روزنامه نگار و نویسنده
آخرین بار که مردم به خیابان آمدند و شادی کردند چه زمانی بود؟ جامعه آخرین بار در چه روزی شاهد جشن و شادی ملی بود؟ آخرین بار بعد از بازی ایران و پرتغال در جام جهانی 2018 بود که مردم به خیابان ها آمدند. 
اگر تیم ملی از مردم گرفته شود، شادی از دست رفته است. تیم ملی را باید فارغ از مشکلات فوتبال کشور و فارغ از قرارداد های میلیاردی و فارغ از هر مساله ای دید. تیم ملی نماد ملی و غرور کشور است.
تیم ملی در بازی با انگلیس و در زمان پخش سرود ملی اعتراض مدنی خود را نشان داد. دنیا شاهد آن صحنه بود. 
غرور ملی در دو دستگی جریان معترض و حامیان حاکمیت در حال ضربه خوردن است. غرور ملی از آن مردم است. باید تیم ملی را برای مردم نگه داریم.
وقتی تیم ملی در جام جهانی بازی دارد مردم برای 90 دقیقه گرانی کالا های اساسی، اجاره های چند میلیونی، شکم های گرسنه و شرمندگی زن و بچه را فراموش می کنند و هر کسی در هر جایی به تماشای بازی می نشیند. این بازی ها از آن مردم است. حال خوب بعد از برد برای مردم است و نباید توسط هیچ کسی به ویژه یک جریان خاص مصادره شود.
امروز از یک سو بحث عزادار بودن مادران داغدار مطرح است و از سوی دیگر با بحرانی که ایجاد شده دست به گریبان هستیم. 
کیهان تیتر می زند: ایران 2 -  ولز، اسرائیل، آل سعود،آمریکا،اسرائیل و  وطن فروشان داخلی و خارجی صفر.این تیتر نه دو دستگی بلکه چند دستگی به وجود می آورد.این اتفاق موجب شد در زمان شادی حال بدی داشته باشیم.
فوتبال ایران در گذشته و حال سیاسی شده است. به دلیل سود کلان و پول هایی که در فوتبال بود، مدیران دولتی وارد این رشته شدند و به این ترتیب باشگاه ها سیاسی شد. این وضعیت در ادامه به تیم ملی هم کشیده شد.
در سال 1998 تیم ایران تنها با این هدف به جام جهانی رفت تا آمریکا را شکست بدهد. در آن دوره بازی با آلمان و یوگسلاوی اهمیت نداشت. این همان دید سیاسی است. بردن اختلاف های سیاسی به زمین فوتبال، هدفی است که فیفا در این رابطه هشدار داده است.
یک روز قبل از بازی وریا غفوری را به اتهام: "توهین و تخریب تیم ملی فوتبال" بازداشت می کنند. اتهام اصلی او صحبت و اعلام نظرش درباره تیم ملی فوتبال است. او 26 بازی ملی دارد و کاندید دعوت به جام جهانی هم بود. وریا غفوری یکی از مناسب ترین گزینه ها برای نقد و تحلیل تیم ملی است.
وقتی از سیاسی بودن فوتبال ایران حرف می زنیم منظور ما همین دیدگاه ها است که ابراز عقیده یکی از بهترین فوتبالیست های کشور درباره تیم ملی را بر نمی تابد. ولی حسن عباسی با مدرک کارشناسی فلسفه با ادبیاتی ناشایست درباره فوتبال حرف می زند و وقتی سروش رفیعی به عنوان یک بازیکن فوتبال جواب او را می دهد، رفیعی را بازداشت می کنند.
این نگاه امروز از سطح بالا به سمت کف جامعه آمده و در بین مردم نیز رواج پیدا کرده است. متاسفانه افراد به تحلیلگر فوتبال یا خبرنگار ورزشی که درباره فوتبال می نویسد یا استوری می گذارد بد و بیراه می گویند.

لینک کوتاه: http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/94434/

ارسال دیدگاه شما