نظر شما درباره روند ورود اتباع افغان به ایران چیست؟ به نظر شما این روند نگرانکننده است؟
اگر واقعبینانه نگاه کنیم روند مهاجرت افغانها به ایران به آن شدتی که قبلاً بوده، نیست. اما بههرحال افغانها تا مادامیکه کشورشان به یک شرایط سیاسی، اقتصادی و امنیتی پایداری نرسد چارهای جز مهاجرت به ایران و پاکستان ندارند.
آن چیزی که در شبکههای اجتماعی بازتاب دارد درواقع محصول یک نگاه منفی به حضور اتباع افغان در ایران است. وقتی سیل مهاجرین به کشوری وارد میشود از چند زاویه برای کشور میزبان مسئلهساز خواهد بود.
مسئله نیروی کار و اشتغال یکی از این مسائل است. حضور نیروی کار افغان باعث میشود اشتغال ایرانیان تحت تأثیر قرار گیرد. زیرا نیروهای افغان با مزد پایین و تن دادن به کارهای سخت برای کارفرما مطلوبتر است. کارگر ایرانی از این وضعیت ناراضی است.
بحث بعدی مسائل اقتصادی از جنبه عرضه و تقاضا است. بهطور مثال وقتی خانهها توسط افغانها اجاره شود میزان عرضه کم میشود و قیمت بالا میرود.
از حوزه مسائل اجتماعی میتوان گفت اتباع افغان در ایران پشتوانه حقوقی لازم را ندارند به همین دلیل اگر کسی حقوق آنها را ضایع کند مجبور میشوند دست به خشونت و برخورد فیزیکی بزنند که تبعات اجتماعی دارد.
بنابراین مشکلات در حوزه ورود اتباع افغان وجود دارد اما در شبکههای اجتماعی اصطلاحاً پیازداغ مسئله زیاد شده است.
باید مراقب بود در مسیری قرار نگرفت که رفتارهای ضد انسانی علیه یک قشر در جامعه صورت گیرد.
این نکته هم قابلذکر است که همه افغانها در ایران نمیمانند و از ایران بهعنوان ترانزیت استفاده کرده و به ترکیه و اروپا میروند.
به نظر شما از جنبه امنیتی چه مشکلاتی در پی حضور اتباع افغان در ایران به وجود میآید؟
دو نگاه وجود دارد. یکی نگاه امنیتی در سطح کلان است که برخی فکر میکنند بخشی از طالبان وابسته به سایر گروههای تروریستی مانند القاعده و خلافت خراسان بزرگ و یا داعش هستند که از این زاویه دستگاه امنیتی ایران حساستر شدهاند بهخصوص بعد از دو حملهای که به شاهچراغ شد. از جنبه امنیت کلان این موضوع حائز اهمیت است.
در بحث امنیت خرد، نحوه برخورد موردتوجه است. بهطور مثال درگیریهای فیزیکی و سرقت اتباع افغانی در ایران را هم نمیتوان نادیده گرفت.
اما به عقیده بنده نباید در این موضوع بهصورت رسانهای کار کرد و در دام بدخواهان افتاد زیرا این موارد اندک و استثنایی هستند. اکثریت افغانها به دنبال کار و زندگی بهتر در ایران هستند. جوانان افغان در حالی به ایران آمدند که مجبورند بخشی از درآمد خود را برای خانوادهشان در افغانستان ارسال کنند. بنابراین افغانها تا جایی که امکانپذیر باشد از هر نوع درگیری فیزیکی در ایران پرهیز خواهند کرد.
به نظر شما میشود از فرصت حضور اتباع افغان در ایران استفاده کرد و نهادهای حقوق بشری کمک مالی گرفت؟
ورود افغانها به ایران از کودتای داود خان شروع و تا امروز که 50 سال میگذرد ادامه دارد. پس از اشغال افغانستان توسط شوروی خیل عظیمی از اتباع افغان وارد ایران شدند و در آن زمان ایرانیها معتقد بودند افغانها برادران ما هستند و باید از آنها حمایت شود و برخلاف کشورهای دیگر که در مرزها کمپ درست میکردند و مهاجرین را در کمپها مدیریت میکردند این کار صورت نگرفت و مهاجرین در سراسر ایران پخش شدند. به همین دلیل سازمان ملل در این مورد کمکی به ایران نکرد. اگر این مهاجرین در کمپهای مرزی میبودند و تحت نظارت سازمان ملل قرار میگرفتند طبق قوانین بینالملل سازمان ملل موظف به کمک مالی بود. پاکستانیها برخلاف ایران در مرزهای خود کمپ زدند و بخشی از هزینه اتباع افغانستان را گردن سازمان ملل انداختند. از سوی دیگر برخی اتباع افغان با دختران روستایی ایرانی ازدواج کردند و ماحصل این ازدواجها باعث شده ده ها هزار فرزند بدون شناسنامه شده است. زیرا دولتهای ایران و افغانستان فرزندان این زوجها را نمیپذیرد.
به نظر شما میتوان بحث حقابه هیرمند را میتوان از موضوع اتباع افغان حل کرد؟
به نظر بنده خیر. مسئله حقابه سیستان با این موضوع متفاوت است. نمیتوان اتباع افغان را وجهالمصالحه قرار داد و حقابه را وصول کرد. اگر دولت ایران طالبان را تهدید کند که اتباع را اخراج میکند طالبان اقدامی نخواهد کرد. به نظر بنده این اهرمی نیست که ایران بتواند از آن استفاده کند. علاوه بر آن بدنامی هم دارد که ایران برای مطالبات خود گروگانگیری میکند. حقابه سیستان را باید از مسیرها دیگر حل کرد. بهطور مثال امتیاز بندر چابهار که به افغانها داده میشود میتوان مشروط به حقابه سیستان گردد. این موضوع عملی است. با توجه به اینکه طالبان با پاکستان مشکل دارد و بندر کراچی برایش بازنیست اگر در این فضا ایران در قراردادهای خود با طالبان و تجار افغانستان فشار بیاورد و امتیاز بهرهبرداری از بندر چابهار را مشروط کند میتواند اهرم خوبی باشد. یکی دیگر از مسیرهای وصول حقابه سیستان تأمین سوخت افغانستان است. ایران میتواند قاچاق سوخت به افغانستان در مرزهای شرقی را کنترل کند و برای تأمین سوخت افغانستان حقابه سیستان را مطالبه کند. البته طالبان منتظر است در پاییز که بارش افزایش مییابد بخشی از مطالبات ایران را در بخش حقابه هیرمند بپردازد و مقداری از فشار ایران در این موضوع را بکاهد.