رستم ضیائی-کارشناس علوم سیاسی
مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان آغاز شده است و درک و تحلیل دقیق شخصیت و رفتار ترامپ از اهمیت بالایی برخوردار است. در مطالعات سیاست خارجی ایالات متحده، سبک سیاستورزی دونالد ترامپ عمدتاً با ویژگیهای معاملهمحور شناخته میشود. در این چارچوب، نحوه کنش سیاسی ترامپ مبتنی بر ارزیابی مستمر سود و زیان در تعاملات داخلی و خارجی است؛ بهگونهای که اصول و ارزشهای هنجاری همچون ترویج دموکراسی، حمایت از متحدان، ایفای نقش حمایتی دولت نسبت به اقشار آسیبپذیر جایگاه ثانویهای در محاسبات تصمیمگیری وی دارد. در مقابل، ترجیح اصلی ترامپ معطوف به کسب بیشترین منفعت ملموس و کوتاهمدت در هر نوع مذاکره یا توافق دوجانبه یا چندجانبه است.
از این منظر، رفتار سیاست خارجی دولت ترامپ را میتوان تجلی نوعی عملگرایی مبتنی بر ملاحظات مادی، اقتصادی و شخصی دانست که در آن الزامات ارزشی و هنجاری تا حد زیادی تحتالشعاع منافع مستقیم و محاسبات موقعیتی قرار گرفته است. شخصیت دونالد ترامپ تنها به ویژگی معاملهمحور محدود نمیشود، بلکه او بهطور آگاهانه سعی دارد خود را بهعنوان فردی سخاوتمند معرفی کند تا از این طریق دیگران را در موقعیتی قرار دهد که بهنوعی به او مدیون شوند. این رویکرد معمولاً با ایجاد آسیبهای قابل توجه برای دیگران آغاز میشود؛ آسیبهایی که میتوانند شامل کاهش بودجه، وضع تعرفههای جدید، اخراج کارکنان یا قطع کمکها باشند.
این آسیبها بهگونهای طراحی میشوند که گیرندگان قادر به شناسایی و واکنش به آنها باشند. هنگامی که آسیب یا تهدید آسیب اعمال میشود، ترامپ از طرف مقابل انتظار دارد که برای دریافت بخشش یا کاهش این آسیب به او مراجعه کند. رویکرد ترامپ ناشی از خودشیفتگی اوست. او همواره به دنبال تایید است و نسبت به تأثیرات ناشی از اقدامات خود در روابط اجتماعی و سیاسی بیتفاوت است. در سطح فردی، این نوع شخصیت به دلیل عدم همدلی و نیاز مفرط به توجه و تایید خود، برای دیگران، آزاردهنده و دشوار است. اما در ساختار دولتی، چنین رویکردی بسیار خطرناکتر است.
در این زمینه، سیاستها نه به منظور منافع ملی، بلکه به دلیل لذت شخصی از اعمال قدرت بر دیگران و تحقیر آنها پیگیری میشوند. علاوه بر این، ترامپ از ستایشی که بهخاطر خودداری از اعمال آسیبهایی که خود وعده داده، دریافت میکند، بهرهبرداری میکند. ترامپ تحت تأثیر منافع ملی یا ارزشهایی نظیر دموکراسی قرار نخواهد گرفت. این عوامل قادر به تأثیرگذاری بر او نخواهند بود. ترامپ در مواجهه با هرگونه امتیازدهی، آن را نشانهای از ضعف طرف مقابل و فرصتی برای افزایش فشار و دستیابی به امتیازات بیشتر میداند.
در این راستا، هرگونه عقبنشینی ایران از اصول خود در مذاکرات، این پیام را به ترامپ میدهد که سیاستهای فشار حداکثری او کارگر بوده است و بهدنبال آن برای دستیابی به امتیازهای بیشتر پیش خواهد آمد. بنابراین، پافشاری بر اصول جمهوری اسلامی ایران و ایستادگی در برابر خواستههای غیرمنطقی ترامپ، نهتنها از منافع ملی کشور دفاع میکند، بلکه میتواند به ایجاد توافقات پایدارتر و تعاملات متوازنتر منتهی شود. این رویکرد بر پایه اصول واقعگرایانه در روابط بینالملل استوار است که بر موازنه قدرت و حفظ منافع ملی تأکید دارد.
برگرفته از: دیپلماسی ایرانی