محمد هاشمی، فعال سیاسی اصلاح طلب میگوید: در دولت یازدهم که برجام نوشته و تصویب شد، افقی باز شد و ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایههای بلوک شده به کشور بازگشت، فضا برای ورود و سرمایهگذاری شرکتها ایجاد شد و برخی شرکتها نیز وارد شدند و در کل مدتی که برجام اجرا شد، پربرکت بود. در ادامه گزیده نظرات وی را درباره نتیجه مذاکرات ایرالن و امریکا می خوانید:
ضرورت جذب سرمایه خارجی
امسال، سال سرمایهگذاری برای شکوفایی تولید است. برای سرمایهگذاری سه راه وجود دارد؛ یا بخش خصوصی سرمایه خود را وارد کند، یا خود دولت منابعی را سرمایهگذاری کند و یا در طرحها سرمایه خارجی جذب شود. دولت سرمایه زیادی ندارد. چون رقمی که میتوان با آن به شکوفایی در تولید رسید بالای ۵۰ میلیارد دلار است؛ دولت چنین سرمایهای ندارد. بخش خصوصی قوی هم نداریم. نهادهایی هستند که قدرت مالی آنها خوب است. در ارتباط با سرمایهگذاری خارجی هم با توجه به شرایط منطقه و تعرفههایی که وجود دارد، استقبالی برای سرمایهگذاری در ایران نشده است.
راهکار
راه عملی برای جذب سرمایه این است که تحریمها برداشته شود، فروش نفت یا فروش کالاهای ایرانی رونق پیدا کند و آزاد شود. بعد از فروش دلار آنها وارد کشور و سرمایه گذاری شود. رفع تحریمها هم فروش نفت را افزایش میدهد، هم تامین سرمایه را محقق میکند و هم از دنیا جذب سرمایه خارجی میکند. اما در مورد رفع تحریمها در ارتباط با آمریکاییها و دولتهای منطقه این روند مقداری مشکل است. کشورهای اروپایی هم پیشنهاد قطعنامهای به شورای امنیت دادند که کار را برای ایران مشکلتر کرده است.
هنر مذاکره در برابر ترامپ
رفتار ترامپ دوگانه است؛ از یک سو حرف از مذاکره می زند و از سوی دیگر تهدید نظامی وجود دارد. یعنی ترامپ یک برنامه قابل اعتمادی را هنوز عرضه نکرده است. او سابقه خوبی ندارد که بتوان به حرف او اعتماد کرد. نگاه دومی که در مورد ترامپ در نظام بینالملل وجود دارد و ترامپ به آن مشهور است این است که او اهل جنگ نیست چون تاجر است و بیشتر اهل معامله است. حالا این دیگر هنر مذاکره کنندگان ایرانی است که بتوانند با این دو نگاه با او برای رفع تحریم، تجارت یا بر طرف کردن تهدید نظامی مذاکره کنند.
کاسبان تحریم را خلع ید و خلع سلاح کنید
گروهی به عنوان کاسبان تحریم، منافع در این آشفتهبازار دارند. آنها در چنین شرایطی است که میتوانند به منافع خود دست پیدا کنند. منافع زیادی هم دارند بنابراین کارشکنی میکنند. برای نمونه، وزیر اقتصاد دولت را استیضاح کردند تا دولت بیثبات شود. این گروهها به فکر منافع خود هستند. اگرچه تعدادشان کم است اما قدرت عملیاتی آنها زیاد است؛ پشتوانه هم دارند. بنابراین دولت باید اینها را خلع ید و خلع سلاح کند تا بتواند در مذاکره، رفع تحریمها و مسائل دیگر قدم بردارد.
ضربه مخالفان به هسته دولت
ثبات یکی از عوامل موفقیت در مدیریت است. اگر در مدیریت ثبات وجود داشته باشد دولت میتواند موفق شود و برنامههای خود را اجرا کند. الان هدف گروه مخالف بیثبات کردن دولت است. مهمترین کاری هم که آنها در حوزه داخلی-اقتصادی و خارجی انجام دادند، استیضاح وزیر اقتصاد بود و کنار زدن ظریف بود. مخالفان حوزه اقتصادی را بیثبات کردند که آثاری منفی گرانی، تورم و ... در پی داشته است. حتی به قیمت دلار و طلا هم اضافه شده است. این نشان می دهد که وزیر اقتصاد در گران شدن قیمت دلار و کاهش ارزش پول ملی نقش نداشت. در حوزه خارجی هم ظریف را منع کردند. در صورتی که ظریف یک شخصیت بینالمللی است و نظام بینالملل بر روی او حساب می کند. او دیگر نمیتواند مثل قبل در برداشتن تحریم ها و کمک به ورود سرمایه گذاری خارجی تاثیر داشته باشد. بنابراین مخالفین، به صورت حسابشده دولت را بیثبات کردند.