جلال ساداتیان با ارائه تصویر مثبتی از دور نمای مذاکرات ایران و آمریکا گفت: برداشت من از شرایط مذاکرات، منطبق بر واقعیت و تا اندازه ای مثبت است. این برداشت متکی بر آن چه که پیش آمده است و من متوجه تصمیم گیری سیاسی در عالی ترین سطوح نظام هستم. هیات مذاکره کننده با مجوز و اختیار حاکمیتی کار را پیش می برد.
وی افزود: دور اول مذاکرات به قول ورزشکاران، گرم کردن قبل از حضور در میدان و برای برآورد حریف بود و هر دو طرف اثبات کردند که می خواهند گفت و گو کنند. اما مذاکرات رم ورود به محتوا بود و به نظر می رسد برخی توافقات از جمله شروع کار کارشناسی در حوزه هسته ای در رم شکل گرفت.
ساداتیان با اشاره به چالش های پیش رو در دور بعدی مذاکرات گفت: آمریکا به غنی سازی اورانیوم در ایران مشکوک است و عقیده دارد غنی سازی 20 یا 60 درصدی برای مصارف صلح آمیز نیست. ترامپ دار سخنان تعدیل شده خود نشان داد که آمریکا منعی نمی بیند اگر ایران فعالیت صلح آمیز هسته ای داشته باشد.
وی در این رابطه اضافه کرد: چالش مذاکرات اینجاست که ایران غنی سازی 20 درصدی و 60 درصدی را متوقف می کند یا خیر؟ آمریکا چه تحریم هایی را لغو خواهد کرد؟ این مراحل از توافقات گام به گام و با رایزنی انجام خواهد شد. منظور از کار کارشناسی همین است.
دیپلمات پیشین وزارت امور خارجه با تشریح نیت طرف مقابل از ورود به مذاکره با ایران گفت: آمریکا دلایلی برای کوتاه آمدن در برابر ایران دارد. در مورد آمریکا نیز این باور وجود دارد که نمی توان با جنگ به تمام مقاصد رسید. آمریکا رقابت چین و روسیه را پیش رو دارد. مساله اوکراین باید حل و فصل شود. آمریکا هدف بزرگتری به نام چین دارد.
وی اظهار داشت: از سویی آمریکا طرح صلح ابراهیم را در منطقه پیاده خواهد کرد و می خواهد همراهی کشور های عرب منطقه را کسب کند و با درست کردن حلقه امنیتی برای سرزمین های اشغالی، دیگر هزینه های اسرائیل را نپردازد. طرح ابراهیم در فضای جنگ و تنش در خاورمیانه اجرا نخواهد شد.
این کارشناس روابط بین الملل با تاکید بر لزوم توافق گفت: شرایط بیرونی برای ایران هم تغییر کرد و لزوم توافق آشکار شد. ایران ابزار های خود در منطقه را از دست داد. زمانی روی جنگ 33 روزه و قدرت نظامی حزب الله تاکید می شد، ولی امروز تنها سد یمن باقی مانده که یمنی ها نیز زیر فشار شدید آمریکا قرار گرفته اند.
وی در این رابطه متذکر شد: حاکمیت در مذاکرات اراده نتیجه گیری دارد یکی از نشانه ها سکوت معنا دار تندروهایی نظیر تیم کیهان و یا پایداری چی ها است. تندرو ها سرکوب شده اند و این احتمال وجود دارد که جایی با کارشکنی و خرابکاری اهداف خود را عملی کنند.
ساداتیان با اشاره به کارشکنی تندروها در جریان مذاکرات ایران و غرب گفت: تندروها در داخل و خارج از ایران فعالیت می کنند. در همین روزهای مذاکره نتانیاهو و تندروهای اسرائیلی خود را به آب و آتش می زنند تا میز مذاکرات را به هم بزنند.
وی تاکید کرد: نتانیاهو اخیرا در اظهار نظر تندی باز درباره بمباران تاسیسات اتمی ایران صحبت کرده است. هم تیم مذاکره کننده ایرانی و هم تیم آمریکایی با مساله تندرو ها روبرو بودند و هستند.
سفیرپیشین ایران در انگلستان با طرح دو احتمال در رابطه با حادثه بندر شهید رجایی تصریح کرد: وقتی اخبار اولیه انفجار در بندر و گمرک شهید رجایی منتشر شد، گمانه شخصی من نفوذ، کارشکنی و خرابکاری اسرائیل بود. اما با انتشار ابعاد حادثه وقتی مشخص شد محموله حامل سوخت جامد در این منطقه تخلیه شده این گمان در من ایجاد شد که حادثه تلخ انفجار در بندر عباس بیشتر مشکلی با ریشه های سوء مدیریت است.
وی گفت: در این حادثه وقتی انگشت اتهام به سمت سپاهیان گرفته شد، توپ را به میدان دولت انداختند و موضوع آقای عارف و دست داشتن پسر وی طرح شد. این دستپاچگی در ساخت و پرداخت صورت مساله نشان دهنده سهل انگاری و بی درایتی است. مدیریت غلط ریشه انفجار است، حتی اگر در مرحله انفجار دست ها و نیات دیگری در کار باشد.
سید جلال ساداتیان در پایان سخنان خود تاکید کرد: به هر حال ابعاد فاجعه بسیار سنگین بود و اگر صرفا مشکل مدیریتی ناظر بر این حادثه باشد، باز هم مساله همان نقصی است که ما سال ها درباره اش هشدار داده ایم. اطلاعات سپاه باید بر مسائل خارجی متمرکز شود و وزارت اطلاعات بر مسائل داخلی تمرکز کند. موازی کاری این دو مجموعه خسارت بار است.