دکتر حسین محمودی، اقتصاددان در گفتوگو با ستاره صبح در خصوص دلایل کاهش نسبی قیمت دلار طی روزهای گذشته در بازار ارز کشور گفت: «به نظر من نرخ دلار را انتظارات تورمی تعیین میکند؛ اگر این روزها شاهد کاهش نسبی قیمت دلار در بازار ارز هستیم دلیلش این است که نشستهای امیدوارکنندهای در وین پایتخت اتریش در حال برگزاری است و بازار به این مذاکرات برجامی خوشبین شده است. بههرحال همینکه ممکن است تحریمهای آمریکا برداشته شود، باعث شده تا کورسوی امیدی برای بازارهای مالی ایجاد شود؛ درنتیجه کمی انتظارات تورمی در بازارها کاهشیافته و هیجانات و التهابات بازارها فروکش کرده است. مشابه همین اتفاق را در زمان روی کار آمدن بایدن در کاخ سفید نیز شاهد بودهایم؛ بنابراین میتوان وضعیت بازارها را به این صورت تحلیل کرد که در حال حاضر نه جو مثبتی بر بازارها حاکم است و نه جو منفی؛ بلکه یک آرامش نسبی وجود دارد تا نتیجه این رفتوآمدها و مذاکرات وین مشخص شود. من معتقدم اگر تحریمها برداشته شود و کشور بتواند نفت بفروشد و از درآمد آن استفاده کند، میتوان امیدوار بود که این اتفاق میتواند بر روی بازار ارز بهطورجدی تأثیرگذار باشد. البته در خصوص اینکه سیاستگذار بعد از برداشته شدن تحریمها، چه نرخی را در بازار ارز انتخاب میکند، سؤال بسیار مهمی است که البته هنوز زود است که در رابطه با آن صحبت کنیم.»
اثر تحریمها و مشکلات داخلی
این استاد دانشگاه همچنین درباره اثر تحریمها و مشکلات داخلی بر وضعیت کنونی اقتصاد کشور نیز به ارائه توضیح پرداخت و تصریح کرد: «زیرساختهای کشور ربطی به تحریمهای خارجی ندارند، هرچند به عقیده من تحریمها در تشدید ضعف این زیرساختها تأثیر داشته و دارند. بههرحال نباید این واقعیت را نادیده گرفت که نهادهای اقتصادی کشور بسیار ضعیف هستند. از سوی دیگر یکی از مشکلات بزرگ اقتصاد کشور، مسئله مهم کسری بودجه است که سالهاست درگیر آن هستیم و نمیتوانیم به شکل صحیح آن را مرتفع کنیم. به این مشکلات جدی، موارد دیگری ازجمله مشکلات بانکها و ناتراز بودن ریشهدار آنها، نظام تأمین اجتماعی و صندوقهای بازنشستگی پرچالش، ساختار ضعیف مالیاتی، نظام حمایتی پر اشکال که بهدرستی کار نمیکند و کارآمدی و اثربخشی لازم را ندارد، پایین بودن بهرهوری نیروی انسانی، تکنولوژی بسیار فرسوده تولید و... را نیز باید اضافه کنیم که سالهای سال است که در اقتصاد ما رخنه کردهاند و به همین دلیل مجموعهای از مشکلات و چالشهای بزرگ و حلنشده پیش روی اقتصاد ایران قرارگرفته است.»
عوامل تأثیرگذار بر دلار
محمودی در پاسخ به این سؤال خبرنگار ستاره صبح مبنی بر اینکه بهطورکلی عوامل تأثیرگذار بر آینده دلار چه عواملی هستند، خاطرنشان کرد: «قیمت دلار در ایران بیشتر از رویکردهای سیاسی تأثیر میگیرد و مهمترین مسئله در رابطه با احیای برجام و رفع تحریمهاست. البته بهجز این موارد، بحث بیماری کرونا و محدودیت تجارت و همچنین میزان رشد اقتصادی و وضعیت شاخصهای کلان اقتصادی ازجمله پایه پولی و نقدینگی بهعنوان عوامل تأثیرگذار در این موضوع شناخته میشوند. از سوی دیگر موضوع روی میز بودن مذاکرات توانسته پس از افت قیمت ارز، روند تثبیت در محدودههای فعلی یعنی حدود 23 هزار تومان را ایجاد کند. در چنین شرایطی انتظارات تورمی اندکی فروکش کرده و دوره انتظار حکمفرما شده و فعالان بازار را به سمت استراتژی احتیاطی سوق میدهد. البته موضوع انتخابات نیز بر وضعیت اقتصادی سیاسی و روند قیمت ارز تأثیرگذار است؛ اما این تأثیرات بیشتر بر مبنای رویکرد سیاسی و موضوع برجام است. طولانی شدن روند اقتصاد و وابستگی خواسته یا ناخواسته اقتصادی به موضوع تحریمها بیثباتی و انتظار را به رکود متصل میکند و در چنین حالتی تصمیمات کلان اقتصادی هم در دولت و هم در بین فعالان اقتصادی به تأخیر میافتد. در ماههای پایانی هر دولتی کاهش اقتدار با تضعیف مدیریت همگرا همراه است؛ چراکه برخی مدیران درصدد تقابل و عدم همگرایی با دولت در جهت ادامه کرسی مدیریتی خود در دولت بعدی هستند.»
چشمانداز تغییرات بازار
این کارشناس مسائل اقتصادی در ادامه این گفتوگو به تحلیل نرخ کنونی ارز و چشمانداز تغییرات آن در ماههای آتی نیز پرداخت و گفت: «در شرایط فعلی نرخ دلار با توجه به نرخ تورم بسیار بالای کشور، نرخ نسبتاً درستی است و اگر نرخ ارز خیلی کاهش پیدا کند میتواند برای تولید داخل مسئله آفرین شود. در دهههای اخیر، در بسیاری از کشورها مشکلی بهعنوان تورم وجود نداشته و ندارد. در شرایطی که نرخ تورم در اکثر کشورهای دنیا زیر ۵ درصد است، بانک مرکزی هدفگذاری تورم ۲۲ درصدی را برای پایان سال 1399 اعلام کرده بود که آنهم تحقق نیافت. حتی در صورت تحقق آن رقم، این مسئله نشان میدهد که فاصله زیادی با شرایط ایدئال در اقتصاد جهان داریم. همچنین پایین آمدن شدید نرخ ارز و بالا بودن سطح قیمتهای داخلی میتواند موجب افزایش شدید واردات در کشور شود که مسئله واردات مشکلات بسیاری را بر سر راه تولید قرار خواهد داد؛ بنابراین بعید است نرخ ارز را بتوان خیلی کاهش داد و آن را به پایینتر از ۲۰ هزار تومان رساند؛ چون چنین نرخی با شرایط اقتصاد کشور سازگار نیست. به نظر من اگر نرخ ارز کاهش پیدا کند، انگیزه بالایی برای واردات ایجاد خواهد شد و این موضوع به فرایند تولید ملی ضربه خواهد زد؛ بنابراین من بر این باورم که نرخ ارز در حال حاضر با نرخ تعادلی خود فاصلهای ندارد و با تورمی که در بازارها شاهد هستیم، درصورتیکه یکروند معمولی را طی میکرد به همین رقم میرسید؛ اما اینکه قیمت دلار تا زمان انتخابات به زیر ۲۰ هزار تومان برسد، کمی بعید به نظر میرسد. البته در ماههای پیش رو در صورت به درازا کشیدن مذاکرات برجامی، قیمت ارز در همین محدودهها خواهد بود و اگر مذاکرات به رفع تحریمها منجر شود با توجه به کیفیت و مقدار تحریمهای لغو شده ۱۰ تا ۲۰ درصد میتوان کاهش قیمت ارز را شاهد بود. بدیهی است اگر مذاکرات در دولت فعلی نتیجهبخش نباشد با توجه به رویکرد کاندیداها که عمدتاً چهرههای اصولگرا هستند، احتمال به مشکل خوردن مذاکرات در دولت بعدی وجود دارد و این میتواند قیمت ارز را تحت تأثیر قرار دهد اما تا زمانی که مذاکرات روی میز باشد شاهد شوک در بازار ارز چه افزایشی و چه کاهشی نخواهیم بود.»
حرکت به سمت بازار آزاد
محمودی همچنین گریزی هم به وضعیت بازار سرمایه زد و با اشاره به روند کاهشی شاخص کل بازار سرمایه طی روزها و هفتههای گذشته، تأکید کرد: «سود و زیان، طبیعت بورس است اما گروهی که در زمان روند صعودی شاخص و قیمتها وارد این بازار شدند، در افت شاخص زیان فاحشی دیدند و این باعث شد تا بسیاری از این افراد با زیانهای سنگین از این بازار خارج شوند. این روزها بازار دچار یکروند فرسایشی شده که باب طبع تعداد زیادی از سهامداران جدید بازار سرمایه نیست. در ماههای ابتدایی سال 1399 استقبال مردم و ورود نقدینگی قابلتوجه، باعث رشد هیجانی و حبابی شاخص کل و قیمت سهام شد، بسیاری از افراد در آن دوران خانه، خودرو، طلا و بسیاری از داراییهای خود را برای ورود به بازار سرمایه فروختند که برای این گروهها گرفتاریهایی ایجاد شد و بسیاری از این افراد دچار زیان شدند. این اتفاقات به دلیل رفتار اشتباه گروههای تازهوارد بود، سودهای اولیه و ابتدای سال به مذاق این افراد شیرین میآمد، اما تحمل زیان را نداشتند و در بدترین شرایط از بازار خارج شدند. این گروه هیجانزده و بیتجربه سهام خود را در بالاترین قیمت خرید کردند و در پایینترین قیمت فروختند که به دلیل بیتجربگی و ناآگاهی این افراد بود. افراد تازهوارد چنانچه اطلاعات کافی ندارند، باید به سبدگردانها و صندوقها مراجعه کنند، زیرا در این تشکیلات کارشناسان با تحلیل و بررسی، بهترین سهام را خریداری و در زمان ریزش بازار هم افت کمتری دارند. بههرحال باید دانست که بازار سرمایه یک بازار تخصصی است. ذات بورس بر معاملات آزاد و بر اساس عرضه و تقاضاست و چنانچه دخالتهای برخی مسئولان اجرایی شود، ماهیت بازار سرمایه زیر سؤال میرود. بازاری که قیمتگذاری دستوری داشته باشد، امکان رقابت ندارد و بازاری که رقابت در آن نباشد، بورس نیست. نباید فراموش کنیم که چند عامل باعث ایجاد اختلال در رشد بورس میشود که یکی از این عوامل قیمتگذاری دستوری و دیگری برخی تصمیمات رانتزاست. من اعتقاد دارم که ما هرچه به سمت بازار آزاد و شفاف و رقابتی حرکت کنیم، قطعاً شرایط بهتری در انتظار ما خواهد بود. بازار بورس برای رشد نیازمند نرخ بهره مناسب، نرخ باثبات ارز و پرهیز از قیمتگذاری دستوری است.»