واگذاری املاک پهلوی به دولت
1332ش:19 ارديبهشت۱۳۳۲ دكتر مصدق شاه را وادار كرد كه اداره امور املاك پهلوي را به دولت واگذار كند. اين املاك را رضاشاه تملك كرده بود كه پس از تبعيدش، بسياري از مالكان قبلي آنها اعلام كرده بودند كه از ترس و از روي اجبار املاك خود را به مبلغي ناچيز به رضاشاه فروخته و يا اينکه به او هديه بودند. دولت وقت (پس از شهريور 1320) براي رسيدگي به اين شکايات و استرداد املاک يک دادگاه ويژه اختصاص داده بود که سالها سرگرم بکار بود.
جنگ سلجوقیان و سلطان محمود
وقوع جنگ ساوه ميان سلطان سنجر سلجوقي و برادرزادهاش سلطان محمود را دهم ماه مه 1119 نوشتهاند كه در اين نبرد، نيروهاي سنجر (پادشاه سلجوقي وقت) پيروز شدند. باوجوداین، سنجر سلطان محمود را بخشيد، ولي از اختيارات او كه حاكم مناطقي از ري تا موصل و ازجمله شهر بغداد بود كاست و بهروز را كه توسط سلطان محمود سلجوقي از سمت كلانتر بغداد بركنار شده بود به اين مقام بازگردانيد كه نوعي تحقير سلطان محمود تلقي شد ولي واكنش نشان نداد. قلمرو سلجوقيان بهویژه در زمان سنجر توسط اميرزادگان خودمختار اداره میشد كه باوجود همزمان بودن دوران آنان با جنگهای صليبي در آسياي غربي، دائماً باهم سر ستيز داشتند و برسر يكديگر میتاختند و قتل و كشتار به راه میانداختند.
لغو کاپیتولاسیون
1307ش:بيستم ارديبهشت سال ۱۳۰۷، ايرانيان نخستين سالگرد لغو كاپيتولاسيون را در سراسر كشور جشن گرفتند. كاپيتولاسيون يك ضعف بزرگ ايران در اواخر سلطنت قاجارها بود كه از فرط ضعف نظامي، شعور سياسي و بیخبری از قضاوت تاريخ حاضرشده بودند اجازه دهند كه اتباع قدرتهای بزرگ وقت در صورت ارتكاب جرم (حتي سوءقصد نسبت به جان شاه قاجار، مثال: محمدعلي شاه) در سفارتخانههای مربوط محاكمه شوند. كاپيتولاسيون به صورتي ديگر در اوايل دهه 1340 به ايران بازگشت ولي تنها نظاميان آمريكايي در ايران را شامل میشد.
خاطرات هاشمی رفسنجانی
(در باب روابط ارمنستان و آذربایجان) ساعت ۱۱ صبح دو هیئت آذری و ارمنی آمدند. برای روان شدن کار در جلسه رسمی و علنی، ساعتها وقتمان را صرف مذاکرات مقدماتی کردیم. معلوم شد آقایان محمداوف و پتروسیان، [روسای جمهور آذربایجان و ارمنستان]، درگذشته تا این لحظه همدیگر را ندیده بودند؛ گرچه تلفنی مذاکره داشتهاند. در اتاق حوضخانه، در دایره اطراف حوض نشستیم. من بین دو نفر آنها نشستم و ابتدا در کلیات مانند ضرر نزاع و مصالح صلح و سپس درباره متن سند تنظیمشده برای امضای دو طرف صحبت کردم. در موردکلیات اتحاد نظر بود، اما در بعضی از مضامین و عبارات سند، اختلاف پیش آمد. هیئت ارمنی منسجم و مطیع رئیسشان بودند، اما هیئت آذری اختلاف داشتند و بعضیها مرموزانه عمل میکردند که رئیسشان موفق نشود و یا ایران در میانجیگریاش موفق نباشد؛ وزیر امور خارجهاش چنین بود. بعد از توافق کارشکنی میکردند. بالاخره ناچار خلوت نمودیم و توافقی نیمبند درست کردیم. به جلسه رسمی رفتیم. بعد از اظهارات رسمی و کلی من و دو طرف، مضامین را مشخص کردم که در بیانیه میگنجد. ساعت سه بعدازظهر جلسه ختم و قرار شد کارشناسان بیانیه را تنظیم کنند و به امضای سه طرف برسانند.