چشمانداز روابط اقتصادی اتحادیه اروپا و ایران در کمتر از دو سال از نویدبخش به خطرناک تغییر یافت. انتخابات 2016 ریاست جمهوری آمریکا اولین ضربه به این روابط پس از امضای توافق هستهای 2015 بود. پسازآن هم فضای آشفته تجارت در جمهوری اسلامی درنتیجه تحریمها و عدم تمایل بانکهای اروپایی به تأمین مالی پروژهها در ایران مانع از آن شد که بسیاری از شرکتها توافقهای پیشین را پیش ببرند. درنتیجه این تحولات، حجم تجارت دوجانبه خیلی کمتر از آن شد که انتظار میرفت. با خروج واشنگتن از توافق در ماه مه 2018 و اعمال مجدد تحریمها تا ماه نوامبر همان سال، رویکرد اتحادیه اروپا در تلاش برای اجرای برجام ناموفق ماند، چراکه تحریمهای مختلف ایالاتمتحده بهطور مؤثر مانع از هرگونه فعالیت اقتصادی شرکتهای اروپایی در ایران شدند. آنچه «تحریمهای اولیه» خوانده میشود، شرکتهای آمریکایی ازجمله بانکها را از انجام تقریباً هر تجارت غیر بشردوستانهای با ایران و بهویژه هر نوع رابطه تجاری با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازمیدارد، اما مهمتر آنکه «تحریمهای ثانویه» شرکتهای کشورهای ثالث- از اروپا گرفته تا هند، کره جنوبی و ژاپن- را در صورت عدم توقف تعاملات با ایران بهمواجهه با جریمههای قابلتوجه یا ممنوعیت دسترسی به بازار ایالاتمتحده تهدید میکند. ازاینرو، آنچه «دوره گرم شدن» روابط شرکتهای اروپایی با همتایان ایرانی تلقی میشد، خیلی سریع سرد شد.
اقتصاد و تجارت در رابطه
آشفته ایران و اروپا
شرکتهای اروپایی که برای ازسرگیری روابط تجاری خود با ایران در تلاش بودند، در سالهای ریاست جمهوری ترامپ فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشتند. آغاز اجرای برجام در ژانویه 2016 با شور و شوق شرکتهای مایل به بهرهبرداری از بازار رهاشده ایران و همچنین شرکتهای مایل به «جویندگی طلا» در محل تلاقی شرق و غرب همراه شد. مقامات اروپایی حتی توافق هستهای را آغاز دوره جدیدی از همکاری اتحادیه اروپا و ایران توصیف کردند.
بااینحال، وقتی شرکتها فهمیدند که تحریمهای اولیه ایالاتمتحده همچنان روی کاغذ باقیمانده و بر انتقال مالی تأثیر میگذارد، هیجان اولیه فرونشست. لغو تحریمهای هستهای سازمان ملل، اتحادیه اروپا و ایالاتمتحده عملاً به شروع تجارت منجر نشد، زیرا اقدامات ایالاتمتحده علیه پولشویی و تأمین مالی تروریسم همچنان در جریان بودهاند. ضربه دیگر به روابط تجاری ایران-اروپا در نوامبر 2016 و زمانی رخ داد که ترامپ، منتقد پرسروصدای برجام، در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شد و اولین سالگرد اجرای توافق در ژانویه 2017 که تنها چند روز پیش از مراسم تحلیف بود را نامیمون کرد. شک و تردید درباره آینده توافق آغازشده بود و طولی نکشید تا ترامپ خطوط حیاتی آن را قطع کرد. اگرچه توافق نمرده، اما هنوز (بهرغم تلاشهای اروپا و دولت جدید بایدن) زنده نشده است.
اعداد و ارقام این مسئله را بهخوبی نشان میدهند: از زمان ریاست جمهوری حسن روحانی و امضای توافق موقت در سال 2013، تجارت اتحادیه اروپا با ایران بهطور قابلتوجهی افزایش یافت و در سال 2016 به 13.7 میلیارد یورو رسید که تقریباً دو برابر بیشتر از سال پیش از آن بود. بااینحال، حجم تجارت دوجانبه در 2016 تنها نصف ارزش آن در 2011 (پیش از شروع جنجال برنامه هستهای ایران) بود. در 2017 و 2018 تجارت سالانه دوجانبه به حدود 20 میلیارد یورو رسید که نشان میدهد بهمحض خروج آمریکا از برجام، رشد تجارت اتحادیه اروپا و ایران متوقف شد.
تلاشهای اتحادیه اروپا برای تحقق وعدههای اقتصادی برجام
اتحادیه اروپا مشتاق بود از برجام بهعنوان پلهای برای توسعه روابط با ایران استفاده کند. بروکسل و بیشتر پایتختهای کشورهای عضو اتحادیه اروپا به تهران به چشم یک بازیگر اصلی در خاورمیانه مینگرند که تعامل با آن ضروری است. ازاینرو، هدف اولیه اتحادیه اروپا افزایش روابط اقتصادی با ایران نیست، بلکه همکاری در زمینه تهدیدهای امنیتی، مسائل مربوط به انرژی و چالشهای مهاجرت است. این مسئله در ایجاد گروه ویژه اتحادیه اروپا در امور ایران که بر اجرای برجام نظارت دارد، روابط دوجانبه اتحادیه اروپا با ایران را توسعه میدهد و در سیاستها برای ارتقا همکاریهای منطقهای مشارکت دارد، منعکسشده است.
بدین ترتیب، اتحادیه اروپا پس از امضای توافق هستهای هدف توسعه یک دستور کار گسترده و جامع برای همکاریهای دوجانبه با ایران را دنبال میکرد. چنین مشارکتی باید «روابط اقتصادی، انرژی، محیطزیست، مهاجرت، مواد مخدر، کمکهای بشردوستانه، حملونقل، حفاظت مدنی، علوم و همکاریهای هستهای غیرنظامی و همچنین فرهنگ» را شامل میشد. پارلمان اروپایی در همین راستا در سال 2016 با تصویب قطعنامهای، چارچوب «استراتژی اتحادیه اروپا در قبال ایران پس از توافق هستهای» را تشریح کرد که مبتنی بر اجرای مستمر و کامل برجام بهعنوان بستر اصلی توسعه بیشتر روابط اتحادیه اروپا و ایران بود.با اجرای برجام، چند توافق مهم بین شرکتهای اروپایی و ایرانی شکل گرفت. ایران به مشتریان اروپایی نفت صادر میکرد و شرکتهای اتحادیه اروپا به ایران ماشینآلات، مواد شیمیایی و سایر محصولات صنعتی میفروختند. یکی از معاملات تجاری که اهمیت سیاسی فراوانی داشت، قرارداد توتال برای توسعه میدان گازی پارس جنوبی بهطور مشترک با شرکت ملی نفت چین و پتروپارس ایران بود. خودروسازیهای فرانسوی پژو و رنو هم سرمایهگذاریها برای راهاندازی خطوط تولید در ایران را افزایش دادند و رقیب آلمانی آنها، فولکسواگن، پس از 17 سال وقفه به بازار ایران بازگشت.
نوعی تمرکز ویژه بر انرژیهای تجدید پذیر نیز وجود داشت. کمیسر اقدامات اقلیمی و انرژی اروپا در آوریل 2017 به ایران سفر و در اولین مجمع تجاری ایران-اتحادیه اروپا برای انرژی پایدار شرکت کرد. این مجمع فرصتهای سرمایهگذاری برای انرژیهای تجدیدپذیر، بهرهوری انرژی و صرفهجویی انرژی در ایران را فراهم آورد. صندوق سرمایهگذاری انگلیسی «کوئِرکِس» روی ساخت یک نیروگاه خورشیدی 600 مگاواتی به ارزش 500 میلیون یورو سرمایهگذاری کرد که ششمین پروژه بزرگ جهانی ازنظر سرمایهگذاری قلمداد میشد. شرکت اتریشی «بنفیت اند سولار» قراردادی به ارزش 100 میلیون دلار آمریکا برای ساخت چهار نیروگاه خورشیدی با ظرفیت ترکیبی 70 مگاوات در جنوب ایران و شرکت نروژی «ساگا انرژی» قراردادی برای سرمایهگذاری 2.5 میلیارد یورویی در ایران طی 5 سال امضا کردند. با توجه به غیبت بانکهای درجه اول جهانی در کل دوره «گرم شدن» روابط با ایران، تأمین مالی پروژههای بزرگ بهویژه در بخش نفت و گاز حتی قبل از اعمال مجدد تحریمها توسط ایالاتمتحده در نوامبر 2018، هم مشکل بود. استفاده غیرمتعارف توتال از ذخایر نقدی برای تأمین مالی پروژه گاز خلیجفارس حاکی از همین مشکلات در یافتن بانکهای بینالمللی برای تحقق سرمایهگذاریهای کلان در ایران بود. این روند تأمین و انتقال سرمایه با تحریمهای آمریکا تشدید شد، اما موانع در مسیر تجارت اروپایی با ایران به اقدامات ایالاتمتحده در آنسوی اقیانوس اطلس محدود نبوده و دلایل دیگری هم داشته است.
برگرفته از دیپلماسی ایرانی به نقل از بنیاد مطالعات مترقی اروپایی