علیمحمد نمازی-نماینده پیشین مجلس
رویدادهای روزهای اخیر خوزستان قلب هموطنان را جریحهدار کرد. متأسفانه کمتر شاهد ریشهیابی علمی و منطقی معضل هستیم. به نظر نگارنده با تخصیص مقدار قابل قبولی از درآمد نفت به این استان و امر بازسازی آسیبهای جنگ برحسب وسع و امکانات موجود کشور توجه به خوزستان کم نبوده است. از طرفی درحالیکه سال گذشته استان خوزستان از سیل خسارت زیادی دید، امسال اعلام میشود، مردم از بیآبی یا کمآبی و خاموشیها در رنج هستند و دست به اعتراض زدهاند. بیتردید مشکل قابل توجیه نیست! اگر بگوییم زیرساختهای لازم برای زمانهای پربارش و جبران خشکسالی وجود ندارد، پس چرا اینهمه از سدسازی زیاد در خوزستان گله و شکایت میشود؟ پس ریشه اصلی اشکالات در جای دیگری است. علیرغم آنکه سیاستهای کلی در موضوعاتی ابلاغشده است،۴ سال از عمر سند چشمانداز ٢٠ ساله بیشتر باقی نمانده، همیشه برنامه پنجساله وجود داشته، ولی آثار چندانی از آنها در برنامههای میانمدت و سالانه قابلمشاهده نیست و به طبع آن در رفتار مقامات نیز از آن رهنمونها آثاری ملاحظه نمیشود.
از عوارض نداشتن استراتژی یا بیتوجهی به آن عبارتاند از:
١-نداشتن اولویتبندی درست یا عدم رعایت اولویتها: اولویت اساسی کشور در این مقطع شامل تنگنای معيشت خانوارها، مشکل در تأمین خدمات موردنیاز و احتیاجات روزمره مانند آب و برق، گرمایش و سرمایش، وسایل آموزشوپرورش و ورزش و تکمیل اوقات فراغت هست. یکی از علل اساسی این وضعیت بخش اعظمی از انرژی، زمان و فرصت مقامات ایران صرف سیاست خارجی میشود.
٢- رعایت نکردن زمانبندی اجرای برنامهها و پروژهها
٣- تأخیر در حل مشکلات که موجب بروز نارضایتیها میشود
۴-کاهش درآمدهای کشور در سایه اِعمال تحريمها و نبود هماهنگی لازم برای برچیدن تحریمها
۵-عدم تخصیص عادلانه اعتبارت موجود
۶-نبود کارکرد حزبی در اداره کشور و برگزاری انتخابات: یکی از نقشهای احزاب و تشکلهای صنفی، حلقه واسط بین دولت و ملت از تعدیل روابط و مناسبات بین دولت و ملت و بهعبارتدیگر متناسب نمودن درخواستها و مطالبات مردم با توانایی و امکانات دولت و ممانعت از تقابل دولت و ملت و حسنه نگهداشتن، رابطه بین مردم و دولت است.
٧- وجود محدودیت در مسیر فعالیت و خبررسانی مطبوعات: رسانه و مطبوعات آزاد نقش آیینه را برای حکومتها دارند. حاکمیت بهجای شکستن آیینه باید خود را در آن برانداز و ایرادات را اصلاح نماید.
٨- وجود اختلال در مناسبات و روابط دولت و ملت: حداقل ۴ سال است که جناح مقابل دولت در حال تخریب دولت آقای روحانی و بیاعتبار کردن آن است. اگر دولت دلایل توجیهی برای مردم ناراضی خوزستان داشته باشد، دیگر نه اعتبار دارد و نه روحیه که بخواهد آنها را راهنمایی و توجیه نماید.
٩- اخلال و تعلل در واگذاری امور به بخشهای غیردولتی و کاهش تصدیگری دولت
١٠- نبود رقیب برای صداوسیما: متأسفانه اعتماد ملت از صداوسیما کاهشیافته و چون رقیب داخلی وجود ندارد، اذهان متوجه شبکههای ماهوارهای و اینترنتی است و به دنبال کسب اخبار درست از این کانالهاست که قطعاً صاحبان آنها اهداف و اغراض خود را دنبال میکنند. حکومت بهجای جلب اعتماد مردم مرتب درصدد کنترل این رسانهها هست. درنتیجه اعتماد بین دولت و ملت آسیبدیده و به توضیحات حاکمیت توجه نمیشود. از طرفی مردم از شرايط بد معیشتی و جوانان از بیکاری در عذاباند و آستانه تحمل آنها کاهشیافته است.
چه باید کرد؟
١-دو صد گفته چو نیم کردار نیست و به گفته معصوم مردم را به غیر زبان خود دعوت کنید، لذا لازم است از وعدهووعید کاسته و عمل نمود.
٢-عمده توجه به داخل کشور باشد. سیاست خارجی باید ابزار بسیج امکانات بینالمللی برای رفع نارسائیهایی داخلی باشد.
٣-تنشزدایی در روابط با دیگر کشورها و کاهش هزینههای صادرات، واردات و جلب سرمایه به داخل کشور.
۴-بههیچوجه به دنبال اعمال خشونت و سرکوب اعتراضات نباشند.
اعمال این شیوه حل معضل و مشکل نیست بلکه بهمثابه پاک کردن صورتمسئله است. بهترین راهکار جلب رضایت شهروندان هست. باید تجربیات گذشته چراغ راه آینده باشد.
۵-به نظر میرسد از دست رفتن فرصتها و بیتدبیری مسئولین در ایجاد بحران کم نبوده است، لذا شناخت درست مشکل و رفع آن نقش اساسی در احیای اعتماد آسیبدیده یا از بین رفته بین دولت و ملت دارد.