هفتاد و ششمین نشست سازمان ملل یک متن و یک حاشیه داشت؛ متن آن سخنانی بود که رهبران، رؤسای جمهور، نخست وزیران و وزرای خارجی یا بهصورت حضوری یا از طریق ویدئوکنفرانس ایراد کردند. به دلیل تداوم مناقشه ایران با غرب حدود دو دهه است که حضور هیئت دیپلماتیک ایران در نیویورک خبرساز و موردتوجه محافل سیاسی و رسانهای است.
حضور سیدمحمد خاتمی
در سازمان ملل
ایده گفتوگوی تمدنها در سال 2000 میلادی توسط سیدمحمد خاتمی، رئیسجمهور پیشین ایران در حالی مطرح شد که جهان بیشازپیش به مقوله صلح و گفتوگو نیاز داشت؛ آنهم زمانی که هنوز حوادث ۱۱ سپتامبر رخ نداده بود. شگفت آنکه این پیشنهاد با رأی اکثریت اعضاء به تصویب و به نام ایران ثبت شد. در حقیقت ایران با طرح گفتوگوی تمدنها سعی کرد تئوری جنگ تمدنها را به چالش بکشاند که ثبت این طرح در سازمان ملل و اعلام سال ۲۰۰۱ به عنوان سال گفتوگوی تمدنها یک پیروزی دیپلماتیک و فرهنگی برای ایران بود. مهمتر اینکه هنگام سخنرانی خاتمی همه اعضاء بهویژه «بیل کلینتون» رئیسجمهور امریکا و خانم «مادلین آلبرایت» وزیر خارجه آن کشور به سخنان رئیسجمهور ایران گوش دادند و در پایان این دو قصد روبرو شدن با خاتمی را داشتند، اما خاتمی از ترس مخالفان داخلیاش حاضر نشد با این دو روبهرو شود. اگر خاتمی حاضر به روبرو شدن با این افراد میشد شاید بسیاری از مشکلات که بعدها برای کشور بهواسطه تحریمها پیش آمد، پیش نمیآمد.
حضور محمود احمدینژاد
در سازمان ملل
محمود احمدینژاد، رئیسجمهور پیشین ایران که در سال 1384 به قدرت رسید، 8 سال با هیئت چند ده نفره برای شرکت در نشست سازمان ملل به نیویورک میرفت و برخی از حضار هنگام سخنرانی او جلسه را به عنوان اعتراض ترک میکردند؛ البته برخی سخنان او مثل مشاهده «هاله نور» و نابودی اسرائیل برای کشور هزینهساز شد. احمدینژاد در 8 سال سفر به نیویورک و همچنین 10 دور مذاکره با قدرتهای بزرگ با مسئولیت سعید جلیلی که علی باقری کنی وزیر خارجه کنونی معاون وی بود، دستاوردی به دست نیاورد؛ جالب اینکه جلیلی میگفت: «مذاکره برای مذاکره» که مشخص نشده منظورش از این جمله چه بوده است. لازم به ذکر است که در دورهای که احمدینژاد سکاندار ریاست جمهوری بود، شش قطعنامه از سوی شورای امنیت صادر شد که اقتصاد و معیشت مردم را هدف قرار داد که آثارش هنوز از بین نرفته است.
حضور حسن روحانی در سازمان ملل
حسن روحانی، رئیسجمهور پیشین که در سال 1392 به قدرت رسید نیز مثل احمدینژاد هر 8 سال در مجمع عمومی سازمان ملل متحد شرکت کرد. حضور روحانی و محمدجواد ظریف به دلیل اینکه هر دو دیپلمات با تجربه و اهل مذاکره بودند، باعث شد تا روابط تهران-واشنگتن از حالت تخاصم به حالت تعامل درآید. دراینارتباط مذاکرات ایران و آمریکا بهصورت رودررو انجام و توافق هستهای در روز 23 تیر 1394 به امضای ایران و شش قدرت جهانی رسید. مهمتر اینکه روحانی با «باراک اوباما» رئیسجمهور وقت آمریکا گفتوگوی تلفنی داشت و بستر برای برداشته شدن تحریمها فراهم شد و در قالب قطعنامه 2231 شورای امنیت شش قطعنامه شورای امنیت علیه ایران به حالت تعلیق درآمد. هرچند حضور روحانی و ظریف در سازمان ملل در دوره ترامپ با چالشهایی همراه بود، بااینوجود رئیسجمهور فرانسه قصد داشت در نیویورک بین روحانی و ترامپ یا ظریف و ترامپ گفتگوی رودررو انجام شود که بنا به دلایلی انجام نشد و نتیجهاش تشدید تحریمها برای کشور شد.
حضور ایران در اجلاس 76 بدون رئیسی
سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور در نخستین ماه از فعالیت رسمیاش میتوانست برای شرکت در اجلاس سازمان ملل به نیویورک برود؛ اما او با بهرهگیری از قاعده هزینه-فایده به این اجلاس نرفت و هیئت ایرانی به سرپرستی حسین امیر عبداللهیان وزیر خارجه عازم نیویورک شد. رئیسی بهصورت ویدئوکنفرانس در این نشست بابیان اینکه هرگونه نقض حقوق ملتها، بیش از همهچیز صلح و امنیت جهانی را به مخاطره میاندازد، گفت: «ملت ما صدها سال برابر سلطهطلبان از حق خود برای تعیین سرنوشت و آزادی، محافظت کرده و پیشروترین کشور در نظام سیاسی انتخابی در غرب آسیا بوده است. من به عنوان منتخب ملت بزرگ ایران مفتخرم که به نمایندگی از آنها پیام عقلانیت، عدالت و آزادی را که سه اصل اساسی برای حیات انسان معاصرند، به جهان برسانم…»
نطق رئیسجمهور در این نشست، تند و رادیکالی بود و از انسجام لازم نیز برخوردار نبود، اما روزنامه کیهان سخنان رئیسجمهور در سازمان ملل را «صدای انقلاب» نامید. شگفت اینکه این روزنامه برخلاف اکثر روزنامهها ازجمله ستاره صبح که سخنان رئیسی را روز چهارشنبه منتشر کردند، با یک روز تأخیر در روز پنجشنبه (یک مهر) به انتشار سخنان رئیسجمهور پرداخت. وزیر خارجه ایران در نیویورک برخلاف دوره قبل حاضر نشد با وزرای خارجه 1+4 مذاکره کند، بلکه بهطور دوجانبه با هر یک از آنها مذاکره کرد. آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان در واکنش به رفتار هیئت دیپلماتیک ایران اعلام کردند که ایران حاضر نیست بهطورجدی به میز مذاکره برگردد. دو کشور روسیه و چین و همچنین غرب بهویژه امریکا نگران غنیسازی بالای 60 درصدی توسط ایران هستند و این موضوع را در قالب یک پروژه «ایران هراسی» در دستور کار دارند. هرچند ایران اعلام کرده قصد ساخت بمب اتم را ندارد، اما کشورهای غربی، اسرائیل و عربستان مدعی هستند که ایران در تولید اورانیوم به مرحلهای رسیده که بهطور بالقوه توانایی ساخت بمب اتم را دارد. به همین دلیل آنها اصرار به ادامه مذاکرات وین دارند و ایران هم امتناع میورزد. دراینارتباط یک عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس گفته که برجام دیگر برای کشور در اولویت نیست و مهمتر اینکه جانشین فرمانده کل سپاه هم گفته ما به دانش کوانتوم دست پیدا کردهایم، اما آن را اعلام نمیکنیم.
آیا تنش بین ایران و غرب دوباره بالا میگیرد؟
پرسش این است که حال که احیای برجام در سرازیری قرار گرفته و احتمالاً تنش بین ایران و غرب دوباره بالا خواهد گرفت، چه پیامدهایی خواهد داشت؟ غرب بر این عقیده است که با برجام 2015 میتواند بر فعالیتهای هستهای ایران و صلحآمیز بودن آن نظارت کند؛ در مقابل ایران میگوید در صورتی حاضر به پذیرش نظارت «آژانس» خواهد بود که تمام تحریمها (1700 مورد) بهصورت یکجا برداشته شود و مهمتر اینکه راستی آزمایی هم صورت گیرد. ازآنجاییکه دست رئیسجمهور آمریکا برای برداشتن همه تحریمها بسته است، زیرا بسیاری از تحریمها توسط کنگره وضع شده و برداشتن آنها دست «جو بایدن» نیست، بنابراین امکان رسیدن به توافق در صورت بازگشت ایران به میز مذاکره دشوار خواهد بود مگر اینکه ایران نرمش نشان دهد؛ بنابراین پیشبینی میشود دور جدیدی از رویارویی و تنش بین ایران و ایالاتمتحده از یکسو و سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان که با امتناع ایران از مذاکره و توافق به مواضع آمریکا نزدیک شده یا خواهند شد، پیش رو خواهد بود که میتواند پیامدهایی ازجمله باقی ماندن تحریمها و احتمالاً تشدید آنها را در پی داشته باشد.