رئیس دولت سیزدهم در اولین گزارش کاری خود به مجلس از کمبود منابع حرف زد. از اینکه دولت سهماههاش به سمت استقراض از بانک مرکزی نرفته است! آیا مشکل ابراهیم رئیسی تنها حقوق کارمندان خواهد بود؟ بزرگترین چالش اقتصادی دولت سیزدهم چیست؟
کشور ما در تنگنای منابع مالی قرار دارد و طبیعتاً این تنگنا بر همه دولتها فشار وارد میکند. در طول تاریخ هفتاد سال گذشته برای اولین بار است که بعد از اعلام حسابهای ملی فرسودگی اقتصاد ایران شدت گرفته و این مسئله در سه سال گذشته اعلام شد. رشد هزینهها از رشد سرمایهگذاری پیشی گرفت. این مسئله سبب فرسودگی زیرساختها در کشور است. دلیل هم مشخص است زیرا در طی دهه گذشته سرمایهگذاری در کشور منفی بود و رشد تشکیل سرمایه ناخالص منفی پنج درصد بود. چون سرمایهگذاری صورت نگرفته و رشد انباشت سرمایه منفی شده اقتصاد ایران در سه سال اخیر اقتصاد دچار فاز فرسودگی زیرساختها شده است.
فرسودگی زیرساختها در مقابل مشکلاتی مثل تحریم و تورم، ردیف جدیدی در پرونده بیماریهای اقتصاد کشور است. برای حل این مشکل چه راهحلی وجود دارد؟
فرسودگی زیرساختها به تازگی و در سه سال اخیر اتفاق افتاده است و هنوز عمق فاجعه را درک نکردیم و این دولت را به تدریج در سالهای آینده و به ویژه دولت چهاردهم را به شکل ویژه گرفتار خواهد کرد. اگر سرمایهگذاری داخلی و خارجی در طول یک یا دو سال آینده به همان میزان و بیش از چهارصد میلیارد دلار نباشد نمیشود زیرساختهای فرسوده را بازسازی کرد یا نا ترازیها را اصلاح کرد. درحالیکه در حال حاضر به علت مشکلات اقتصادی و تحریمها حتی توان پرداخت هزینههای جاری را نداریم و کسری بودجه ما فقط در پرداخت هزینههای جاری، حدود 26 هزار میلیارد تومان در ماه است. نا ترازیهای زیادی در اقتصاد ایران در حال خودنمایی است. مانند نا ترازیهای آب، ناترازی صندوقهای بازنشستگی، ناترازی نظام بانکی و به این موارد در کنار دیگر نا ترازیهای موجود در کشور نیازمند منابع مالی است. من اخیراً شنیدهام که وزیر نفت اشاره کرد اگر سرمایهگذاری بر روی صنعت نفت و گاز صورت نگیرد باید بهنوعی واردکننده گاز به کشور باشیم و این نشانگر این است که کشوری که یکی از سه کشور دارای ذخایر غنی گاز در جهان است به دلیل عدم سرمایهگذاری مجبور است در آینده نزدیک گاز وارد کند. اینها همه نشانگر این است که اقتصاد ایران نیاز به منبع مالی حداقل 300 تا 400 میلیارد دلاری دارد. اگر قصد حفظ کشور و جلوگیری از فرسودگی زیرساختها راداریم نیاز به سرمایهگذاری داخلی و خارجی داریم. برآورد عددی من بیش از 300 تا 400 میلیارد دلار منابع است.
چقدر میتوان برای تأمین منابع روی سرمایههای داخلی کشور حساب کرد؟
مشکل بزرگ دیگری که ما داریم این است که ایران با فرار سرمایه روبرو است و همهی اینها باهم باعث میشود اقتصاد ایران در دو سه سال آینده دچار انباشت ناترازی در بخشهای مختلف باشد و این فرسودگی سال به سال تشدید خواهد شد و مشکلات عدیدهای را برای مردم، شاغلین و یا کشاورزان ایجاد خواهد کرد. ما امروز با ناترازی آب روبرو هستیم و برای حل ناترازی آبی نیاز به منابع مالی داریم. اگر خواستار حل مشکل در تالابها، دریاچهها و یا آب شرب مصرفی مردم هستیم، حقیقتاً نیاز به منابع مالی داریم تا سرمایهگذاری بر روی زیرساختهای آب و ارتقاء بهرهوری منابع آب کشور انجام شود. اگر این سرمایهگذاریها انجام نشود مشکلاتی مانند خاموشی برق و قطعی آب را در پیش داریم و همچنین این موضوع که ایران با وجود منابع عظیم گاز، واردکننده گاز شود. این مشکلات در راه است. اگر نتوانیم منابع مالی تعریف کنیم حتی ممکن است در پرداخت حقوق بازنشستگان به مشکل بخوریم. درنتیجه نیاز به یک تغییر نگرش اساسی در اداره کشور است تا منابع مالی فراهم شود و سرمایهگذاریهای شتابان اتفاق بیافتد و بهنوعی از فرسودگی کشور جلوگیری شود.
ماجرای خزانه خالی چیست این مسئله تبلیغاتی و جناحی است یا مشکلی واقعی کشور است؟
بحث خزانه خالی بیشتر به بحث پرداخت بودجهها و هزینههای جاری برمیگردد که امروز در اولویت دولت قرار دارند ولی بادید عمیقتر متوجه خواهیم شد که مسائل ما فراتر از پرداخت حقوق و دستمزدهای کنونی است که منجر به کسری 26 هزار میلیارد تومانی میشود. برای حل نا ترازیها باید مسئله برجام حل شود، سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی به شکل گسترده وارد اقتصاد شود و از فرسودگی کشور جلوگیری شود در غیر این صورت باید آماده تبعات سنگین در سالهای آینده باشیم.
به عنوان یک اقتصاددان ارزیابی شما از چینش گروه اقتصادی دولت چیست؟ آیا این افراد میتوانند اقتصاد بیمار ایران را معالجه کنند؟
معتقدم مسائل ما فراتر از دولت است و نیاز به تصمیمگیریهای بنیادی داریم و در غیر این صورت این بیماریهای اقتصادی ایران، وضعیت کشور را به نقاط برگشتناپذیری میرساند و به شرایطی خواهیم رسید که در مسئله آب، جمعیت، صندوقهای بازنشستگی، دیگر امکان بازگشت وجود نداشته باشد و موجی از نارضایتیها ایجاد شود. مسئله فراتر از دولت است و تمام کارشناسان و دلسوزان کشور باید نقش خود را ایفا کنند و تصمیمات اساسی بگیرند.