فریدون مجلسی در پاسخ به این پرسش که چرا دور هفتم مذاکرات بینتیجه تمام شد گفت: ابتدا باید در نظر داشت که سیاستگذاری در این مذاکرات با وزارت امور خارجه نیست، بلکه مجموعه حاکمیت است که تصمیم میگیرد چه مواضعی را بهطرف مقابل اعلام کند. چیزی که از دور هفتم مذاکرات در وین برداشت میشود آن است که این روند نتیجهبخش نبوده و به نظر میرسد هدف بهنوعی چانهزنی برای گرفتن امتیاز بیشتر از طرف غربی است. جمهوری اسلامی درخواستهایی را مطرح میکند که قابلیت اجرایی ندارند و ممکن است با کوتاه آمدن از این خواستها بهنوعی بهطرف مقابل اعلام کند که امتیاز داده است. حال واقعیت آن است که ما دچار تحریم هستیم و این ما هستیم که نیازمند رفع تحریم و گشایشهای اقتصادی برای ملت خودمان هستیم. مسئولان باید این واقعیت را درک کنند و سری به کوچه و بازار بزنند تا ببینند مردم چگونه گرفتار و سردرگم هستند.
متأسفانه معیشت مردم از جنبه دیگری هم تهدید میشود و آن این است که منابعی که باید در بین آحاد مردم تقسیم شود صرف کارهایی میشود که اراده مردم در آنها نقشی ندارد و از مردم نظرخواهی نمیشود.
وی درباره درخواست ایران مبنی بر اینکه تا تمام تحریمها لغو نشود ما اقدامی انجام نمیدهیم، گفت: اصلاً مسئله سر تحریمهاست، از نگاه غرب تحریم در برابر تهدید است که به وجود میآید. مشکل بر سر مسائل هستهای نیست، غرب تهدید نابودی رژیم اشغالگر را نمیپذیرد و به نظر میرسد مسائل هستهای و غنیسازی اورانیم بهانه است.
مجلسی با تأکید بر اینکه روسیه نقش پلیس بد را در این دور مذاکرات ایفا میکند گفت: روسیه رقیب صادرات گاز ایران است و طبیعتاً بنبستهای اقتصادی ایران میتواند برای مسکو سودمند باشد. کرملین یکی از بزرگترین حامیان موجودیت اسرائیل است که این نکته نباید در مناسبات ما فراموش شود. بنده تصور میکنم روسها کماکان میخواهند از ایران ابزاری بسازند برای سود بردن در تخاصم با غرب و با کارت ایران بازی کنند. مجلسی در پایان صحبتهای خود گفت: توصیه من به حاکمیت آن است که برای موفقیت در مذاکرات و عدم نیاز به این رایزنیها بهتر است در شیوه اداره کشور تجدیدنظر شود و به روسیه و چین در روابط خارجی تکیه نشود، زیرا این دو کشور علاقهمند هستند تا تنش بین ایران و امریکا ادامه پیدا کند و از آن سود ببرند. چین در شرایط تحریم، نفت ارزان از ایران میخرد و کالاهای بنجل را به ایران میدهد، یعنی تهاتر انجام میشود که معامله خوبی نیست. ریشه مشکلات اقتصادی کشور ریشه در سیاسی داخلی و خارجی دارد. باید درباره نوع رویکردها در روابط خارجی با غرب، روسیه، چین و خاورمیانه تجدیدنظر کنیم و ازنقطهنظرهای نخبگان در داخل بهره بگیریم.