فرضعلی سالاری
کنشگر برنامهریزی و توسعه منطقهای
[email protected]
پرسش این است که آیا مبنا و معیار مشخصی برای ایجاد و توسعه فضاهای سبز عمومی بر اساس استقرار فعالیتهای صنعتی بزرگ و سنگین، برداشت منابع طبیعی و معدنی در سطح و عمق زمین در مناطق مختلف وجود دارد؟
بخش مهمی از فعالیتها و ساختههای انسانی در مناطق صنعتی جدا از توسعه مسیرهای ارتباطی، خطوط انتقال انرژی آب، گاز و برق و خطوط چندگانه هرکدام تشکیل شده است. از سویی استقرار صنایع مرتبط با نفت، گاز و پتروشیمی فضای محیطی و طبیعی گستردهای را تغییر و تحت تأثیر مستقیم خود قرار داده است و جامعه محلی، شهروندان و نیروهای شاغل در مگا پروژههای صنعتی و اقتصادی زمان زیادی از زندگی روزانه خود را در ارتباط مستقیم و غیرمستقیم با این حوزه میگذرانند و آسیبها و چالشهای متفاوتی را ازنظر زیستی از صنایع دریافت میکنند.
این امر در حالی است که توسعه مراکز گسترده صنعتی در منطقه متراکم پارس جنوبی بدون توجه به جنبههای گوناگون زیستی، محیطی و اجتماعی مبتنی بر رعایت اصول زیستمحیطی و اکولوژیکی و پتانسیلهای بصری ساخته و مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
دراینارتباط منظر متراکم مشعل، پالایشگاه و پتروشیمی باید دارای پیام کلی و بیانگر نگاه و هدف آرمانی زندگی سالم و انسان سالم باشد. با توجه به این آسیب زیستمحیطی، میتوان راهبرد گسترش فضای سبز عمومی را باهدف سازگاری با زیست سالم طراحی و اجرا کرد.
این رویکرد با اهداف متفاوت زیستی به دنبال ارتقا ارزشهای زیستمحیطی مناطق صنعتی برای جامعه محلی و میزبان است و میتواند بهعنوان فصل مشترک زیستی و اجتماعی بین صنعت، جامعه انسانی و طبیعت محلی ایفای نقش کند. بهاینترتیب این دستساختههای طویل بشر در مناطق صنعتی با توجه به حجم فعالیت و برداشت از منابع طبیعی و معدنی علاوه بر رسالت اجتماعی و زیستی قادرند مفاهیم ارزشمند دیگری را برای مخاطبان خود که گاه ساعتهای زیادی در روز را در مراکز صنعتی سپری میکنند به همراه داشته باشند؛ بنابراین توسعه فضای سبز گسترده و کاشت گیاهان در سطح منطقه متراکم صنعتی راهکار توجه به توسعه همهجانبه و پایدار دانایی محور و یکپارچه است.