نقش و جایگاه دیوان عالی آمریکا و میزان استقلال آن در اخذ چنین تصمیماتی چگونه است؟
در آمریکا بجز دادگاه های ایالت ها، دادگاه فدرال و دیوان عالی کشور نیز وجود دارد. دیوان عالی آمریکا 9 قاضی دارد. این 9 قاضی توسط رییس جمهور و برای مادام العمر انتخاب می شوند. یکی از عمده امتیازات احزاب پیروز در انتخابات ریاست جمهوری این کشور همین نکته است که می توانند یکی از 9 قاضی دیوان عالی را معرفی کنند.
زمانی که قاضی فوت می کند یا به مرحله از کار افتادگی می رسد و قادر به ادامه فعالیت نیست، دست رییس جمهور باز است تا قاضی مورد تایید حزب اش را که تعیین کننده یا هدایت کننده خط مشی آن حزب است، به این نهاد معرفی کند. امروز حزب جمهوری خواه شش قاضی در دیوان عالی آمریکا دارد.
به نظر شمابا وجود وابستگی قضات به احزاب چطور می توان در دیوان عالی آمریکا شاهد ثبت آرا و اخذ تصمیماتی مستقل بود؟
سوگند قضات برای حراست از قانون اساسی این کشور در درجه بالاتری از وابستگی حزبی است. از این رو استقلال رای و تصمیمات در دیوان عالی زبانزد خاص و عام است.
دیوان عالی آمریکا زمانی که در جایگاه تفسیر قانون اساسی بر می آید یا زمانی که احکامی صادر شده و می تواند زاویه ای با قانون اساسی داشته باشد، وارد عمل می شود. 9 قاضی دیوان عالی خود را سوگند خورده بر حفظ و حراست از قانون اساسی می دانند و به دلیل تعلق به دو حزب مختلف تنها برداشت های اجتماعی آنان متفاوت است. همانطور که می بینیم با گذشت بیش از 200 سال، همین دیوان است که اجازه نداده قانون اساسی آمریکا آسیبی ببیند.
آیا رای دیوان عالی بر لغو قانون سقط جنین می تواند در انتخابات آینده این کشور نمود داشته باشد؟
در آمریکا رفتار های لیبرالی متعلق به حزب دموکرات است و رفتار های تندروانه و یا محافظه کارانه به حزب جمهوری خواه تعلق دارد. موضوع سقط جنین اختیاری که در حوزه زندگی زنان مطرح است، دهه ها در میان این دو حزب، محل چالش بوده و هست.
مواردی از جمله اینکه سقط جنین آزاد شود، مشمول بیمه باشد و مورد پذیرش بیمارستان ها قرار بگیرد، از جمله موارد مورد بحث بوده است. رفتن یک زن از ایالتی به ایالت دیگر و مشکلاتی نظیر پذیرش یا عدم بیمه او در آن ایالت و... مسائلی بودند که همواره در رابطه با آنها گپی چالش برانگیز وجود داشت.
تفاوت دیدگاه این دو حزب لیبرالی و مذهبی در این موضوع، همواره به چالش ها دامن زده است. 50 سال پیش همین دادگاه در آمریکا رای داد که سقط جنین تحت شرایطی در برخی از ایالت ها آزاد باشد. بعد از پنج دهه علاوه بر اینکه کنگره و مجلس نمایندگان، در اختیار دموکرات ها است. ولی این حزب اکثریت مطلقی ندارند تا بتوانند نگاه های خود را به کرسی بنشاند.
سه ماه دیگر زمان انتخابات میان دوره ای است و به احتمال زیاد دموکرات ها اکثریت هر دو مجلس را از دست خواهند داد. از این رو وضعیت پیش آمده شمشیری دو لبه است.
جمهوری خواهان مذهبی هستند و در مناطق مرکزی و سنتی آمریکا که ساکنان آن مردمی مذهبی هستند، نفوذی بالا دارند. شهروندان این مناطق عموما طرفدار جلوگیری از سقط جنین هستند و خبر لغو این قانون مایه خوشحالی آنها است. آن ها بیشتر به حفظ وضع موجود تمایل دارند. این وضعیت می تواند جمعیت کثیر این مناطق را به نفع جمهوری خواهان به پای صندوق ها بکشاند.
همانطور که می بینیم ترامپ از این موضوع پشتیبانی کرد و در گفتگویی با فاکس نیوز اعلام کرده این حرکت ناشی از عملکرد او است ولی این چینش قضاتی را در دیوان عالی کشور انجام داده است. در مقابل جو بایدن برای هواداران خود می گوید که این تصمیم دیوان عالی ما را 100 سال عقب برد و از آزادی زنان حرف زد.
تاکید می کنم که رای دیوان عالی و تاثیر آن بر انتخابات پیش رو به شمشیری دو لبه می ماند و می تواند بخش خاموش و خاکستری جامعه دموکرات و جمهوری خواه آمریکا را بیدار کند و رای آن ها را به صندوق اضافه کند. یقینا هر بار اکثریت در انتخاباتی شرکت کنند معادله به هم می خورد.
چرا در کشورهای جهان سوم شاهد اخذ چنین تصمیماتی، مستقل از نفوذ گروه ها و مستقل از رای حاکمیت نیستیم؟
بشریت بعد از دوره های مادرسالاری و پدرسالاری به عصر دین رسید و سپس انقلاباتی در قرن ها 17 و 18، دگرگونی های بزرگی بوجود آوردند و عصر خرد آغاز شد. امروز دنیا در عصر حاکمیت قانون به سر می برد. منشا و مبنای قانون در کشور های مختلف متفاوت است. در برخی کشورها ما شرع مبنای قانون است.
تنها منبع باورمندانه ای که بتواند جامعه را خوب اداره کند، قانون است. قانون در کشورهای توسعه یافته و به ویژه در آمریکا قداست دارد. حاکمیت قانون همان علتی است که کشور ها توسعه پیدا می کنند. وقتی قانون حاکم باشد یک نهاد نمی توانند با فرمان سلیقه ای استاد دانشگاه را اخراج کند! جامعه با حاکمیت قانون احساس آرامش و امنیت پیدا می کند و در سایه فضای سازنده قانون به توسعه می رسد.