حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در دیدار با جمعی از جانبازان واقعه هفتم تیر، با اشاره به اینکه مرحوم آقای بهشتی به عنوان مظهر چند خصلت معرفی شده اند، یادآور شد: در سال پایانی قبل شهادت، آنچه که ایشان را ممتاز کرده و حضرت امام نیز آن را یک صفت مهم معرفی کرده اند، «مظلومیت» است. تا جایی که امام گفته اند، «مظلومیت ایشان برای من دردآورتر از شهادتش است».وی افزود: ممکن است کسی بگوید مظلومیت مرحوم آقای بهشتی «صفت» ایشان است، ولی ربطی به «خود» ایشان ندارد؛ بدین معنا که از صفاتی است که ایشان تحصیل نکرده، بلکه تفضلی از سوی خدا اتفاقی بوده است. اما من فکر می کنم علاوه بر ویژگی های ذاتی، خود آقای بهشتی نیز در تحصیل این صفت نقش داشته است.یادگار امام تصریح کرد: ایشان کاری به آنچه در رابطه با او می گفتند نداشت و بزرگوارانه از کنار اتهامات عبور می کرد که این عامل، این مظلومیت ایشان را مضاعف کرده است. او می توانست به اتهامات جواب بدهد و از موضع انفعالی «ناسزا شنیدن» خودش را بیرون بیاورد، اما آقای بهشتی احساس می کرد نباید وارد این مسیر نشود.سید حسن خمینی در همین زمینه ادامه داد: اینکه بگوییم اگر یک نفر مظلوم باشد، خوب است یا بد، خود یک بحث مورد اختلاف است؛ چرا که ممکن است کسی بگوید ظالم نباشیم، اما «انظلام» هم بد است؛ ولی آنچه در مورد آقای بهشتی صدق می کند این است که او گرچه نمی خواست مظلوم باشد، اما در راه یک «هدف بزرگتر» مظلومیت برای او رقم خورد.وی افزود: علاوه بر مظلومیت، آنچه که مرحوم آقای بهشتی را در میان اقران خود متمایز می کرد و همه روی آن تفاهم داشتند این بود که او نماد «عقلانیت» است. البته بعضی ها این ویژگی را به «وقار» تعبیر می کنند، اما وقار صرفا در رفتار فردی است؛ مرحوم آقای بهشتی فراتر از رفتار، در گفتار، کردار و عملکردش عقلانیت داشت.یادگار امام اظهار داشت: آقا موسی صدر که خیلی هم به آقای بهشتی نزدیک بودند-و اگر در قید حیات است خدا اسباب استخلاص ایشان را مهیا کند و اگر به رحمت خدا رفته اند رحمت، برکت و غفران خودش را بر ایشان نازل کند- نیز همین گونه بود. همه کسانی که در رابطه با آقای صدر صحبت می کنند همین مطلب را می گویند و کسانی که از نزدیک آشنا هستند، این دو نفر را تا حدی زیادی مطابق هم می دانند. البته آقا موسی چند سالی بزرگتر از آقای بهشتی بوده و به همین دلیل هم می گویند شاید آقای بهشتی تحت تأثیر ایشان هم بوده است.وی با اشاره به اینکه عقلانیت در دو حوزه نظری و عملی مطرح می شود، تصریح کرد: پایه عقلانیت نظری این است که انسان حرف بی دلیل را نپذیرد یا بی دلیل سخنی را رد نکند. عقلانیت عملی یعنی اینکه منافع کاری که می کنید باید بیشتر از هزینه اش باشد. یعنی حتی اگر هزینه و فایده کاری که می کنید مساوی است، باز هم آن کار عقلانی نیست. چون جمع جبری آن صفر می شود؛ پس چرا آن را انجام دهید؟! یادگار امام با بیان اینکه شهید بهشتی چوب عقلانیت نظری خود را خورد و بخشی از مظلومیت ایشان از اینجا آمده است، یادآور شد: اتفاقا خیلی از کسانی که آقای بهشتی را مورد هجمه قرار داده اند، کسانی بوده اند که قبل از انقلاب در این حوزه ها با ایشان اختلاف داشتند.