به گزارش ایلنا، مرکز آمار ایران و بانک مرکزی با ارائه آمارهایی نشان دادند که گروههای کالایی مختلفی به نسبت سال گذشته (یعنی زمانی که دولت سیزدهم تازه بر سرکار آمد) با کاهش نرخ تورم مواجه شدهاند. این کاهش تورم برای بسیاری از مخاطبان و جامعه متشکل از مردم عادی معنا و مفهوم دیگری دارد و ممکن است بهعنوان کاهش قیمتها تلقی شود.
آلبرت بُغُزیان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران با اشاره به برخی بدفهمیها از آمارها، به اخبار اخیر کاهش نرخ تورم مرکز آمار در حوزههای مختلف خوراکی، مسکنی و.. نسبت به سال گذشته اشاره کرد و گفت: اگر درباره یک کالای خاص (مثل ماکارونی) و تغییرات قیمتی و تورمی آن بخواهیم صحبت کنیم، به مسئله خاصی برنمیخوریم. مردم بهوضوح و راحتی با مقایسه نرخها و قیمتها میتوانند رشد قیمت را به نسبت یک سال معین محاسبه کنند، اما درباره کالاهای گروهی و تورم کل ماجرا متفاوت است.
این کارشناس اقتصاد کلان توضیح داد: درباره کالاهای گروهی، بحث وزن هر کالا در سبد گروهها و همچنین ترکیب هر کالا بر اساس ضریب و وزن خود و سپس نمونهگیری قیمتی مطرح میشود؛ این مجموعه عملیات بانک مرکزی و مرکز آمار را به نرخها و شاخصهای قیمتی و تورم کالاهای گروهی میرساند و باعث میشود تورم کل کشور نیز قابلمحاسبه شود.
بغزیان بابیان این مطلب که «محاسبه نرخهای عمده و مهم یا کالاهای ترکیبی مانند مسکن و خودرو کار یک فرد یا یک کارشناس نیست و نیز به گروههای تخصصی داشته و با محاسبه فرد امکانپذیر نیست» ادامه داد: بانک مرکزی و مرکز آمار از قبل فرمولها و نسبتهای لازم برای محاسبه نرخهای تورم و شاخصهای قیمتی رادارند و بسیار راحتتر این نرخها را حساب میکنند. ممکن است در برخی از اجناس که اعلام میشود با ۲۵ درصد تورم در حال افزایش نرخ هستند، این ادعا توسط دولت مطرح شود که ما اینطور حس نمیکنیم و این مبالغ رشد بیشتری داشتند، اما مسئله این است که تورم هر دهک و هر بخش مصرفی با دیگری متفاوت است و تورم کالا ازنظر وزنی در یک دهک ۴۰ درصد و در یک دهک دیگر ممکن است ۱۵ درصد باشد. درواقع مراکز آماری و محاسباتی نرخهای متوسط را در نظر میگیرند. برای مثال تورم بلیت هواپیما برای برخی دهکها اساساً در جایگاه محاسبه تورمی نیست و هرچقدر هم گران شود روی چند دهک پایین تأثیر خاصی نمیگذارد.
وی بابیان اینکه «وقتی دولت میگوید تورم یک مجموعه کالا کم شده است این به آن معناست که سرعت رشد قیمتها و شتاب افزایش سطح عمومی نرخها کاهشیافته است» گفت: دولتها از این مسئله بهعنوان یک موفقیت بزرگ یاد میکنند اما نکته ظریف ماجرا این است که دولتی ممکن است در جریان اقدامات خود توانسته باشد مقداری از سرعت گران شدنها و شدت آن بکاهد و این اصلاً به معنای کم شدن قیمتها یا حتی ثبات و گران نشدن قیمتها نیست، بلکه به معنای «کمتر گران شدن» در یک بازه زمانی است. به این دلیل، شاید این امر یک موفقیت برای دولت باشد اما برای مصرفکننده نهایی تنها زمانی موفقیت ملموس میشود که تورم بهطورکلی متوقف شود و مانند تجربه چند دولت اروپایی و آسیای شرقی در دهه گذشته، تورم صفر و منفی تجربه شود.
بغزیان بابیان اینکه ظرافت موجود در بیان برخی آمارها به حدی است که حتی کارشناسان را نیز ممکن است فریب بدهد، اضافه کرد: برای مثال بحث کاهش نرخ تورم سالانه مسکن از ۷۰ درصد تابستان سال گذشته که اکنون به رقم کمتر از ۳۰ درصد رسیده است، قطعاً گویای کاهش است، اما این کاهش به معنای کاهش قیمت نیست. علت اینکه کاهش قیمت به این آسانی نیست، به دلیل هزینههای تمامشده تولید است که با دستور دولت کموزیاد نمیشود. انتظارات تورمی و هزینه تولید درنهایت عوامل مؤثر اساسی در بحث تورم هستند.
استاد دانشگاه تهران در ارتباط با رکودهای مقطعی برخی اقلام گفت: در خود بازار مسکن علیرغم بحث همهگیری رکود، هر طیف از مسکن با مسکن دیگر فرق داشته و نرخ تورم با توجه به منطقه متفاوت میشود، اما دولت تنها زمانی میتواند ادعا کند که نرخ تورم باعث کاهش قیمت در بازار مسکن شده که باسیاستهای مسکنی خود، تورم را به صفر یا کمتر برساند.