به نظر شما قانون چه حقوقی را برای اعتراض دانشجویان در نظر گرفته و دانشجو تا چه میزان حق اعتراض دارد؟
اعتراض یک حق همگانی وذاتی شهروندان است.مردم از اقشار و اصناف مختلف حق دارند اعتراض خود را به اشکال مسالمت آمیز مطرح کنند. منع قانونی برای معترضان مسالمت آمیز وجود ندارد زیرا یک حق ذاتی است. این در حالی است که اعتراض نیاز به قانون ندارد. قانون اساسی در اصل 27 اعتراضات را به رسمیت شناخته است.اعتراض می تواند در محیط دانشگاه باشد.چه بسا دانشگاه از ابتدای به وجود آمدنش در ایران برای این منظور تاسیس شد.در محیط دانشگاه دانشجو به صورت مسالمت حق اعتراض دارد.تا به امروز کسی ندیده یا نشنیده که گروهی از دانشجویان از سلاح استفاده کنند.
با توجه به اینکه رهبری بر موضع انتقادی دانشجویان تاکیید کردند و خواستار برگزاری کرسی آزاد اندیشی شدند شاهد دستگیری برخی دانشجویان در اعتراضات مسالمت آمیز هستیم.آیا قانون اجازه این بازداشت را می دهد؟
متاسفانه بازداشت دانشجویان بدون استناد به مواد قانونی سال هاست رواج دارد.در عین حال که ساختار حقوقی کشور حق اعتراض را به رسمیت شناخته است اما مقامات سیاسی این حق را قبول ندارند.به عنوان مثال اگر دانشجویان بخواهند تجمعاتی را برگزار کنند از دستگاه های مختلف باید مجوز بگیرند و یا اگر بخواهند سخنرانی را دعوت کنند، این سخنران باید مورد تایید مقامات دانشگاهی قرار گیرد. حال پرسش این است که درچنین شرایطی حق اعتراض چگونه شکل می گیرد؟
البته ایجاد نظم در جامعه و دانشگاه وظیفه حکومت و مسئولان است اما نظم نباید نافی حقوق اساسی اشخاص بشود.نظم باید در خدمت حقوق اساسی اشخاص باشد.به طور مثال اگر قرار است تجمعات اعتراضی در دانشگاه برگزار شود انتظامات دانشگاه باید مراقب امنیت دانشجویان باشد.اما متاسفانه در سنت سیاسی حاکم بر کشور تمایلی برای شنیدن سخنان اعتراضی وجود ندارد.اعتراض زمانی شکل میگیرد که بحث های عادی به نتیجه ملموس و اجرایی نمی رسد. علت اعتراضات چند روز اخیر مرگ مبهم یک جوان 22ساله به نام مهسا امینی بود.سالهاست در ارتباط با تفسیر قانون حجاب و نسبت به عملکرد گشت ارشاد بحث های انتقادی بیان شده است اما کسی به این سخنان گوش نکرده است.متاسفانه نه تنها به سخن معترضان توجهی نشده بلکه عملکرد گشت ارشاد در حوزه حجاب تشدید هم شده است.عاقبت این تشدید به جایی رسید که فاجعه کنونی رخ داد و یک جوان از دست رفت و باعث داغ سنگین بر دل خانواده و جامعه شد.
متاسفانه پس از مرگ مهسا امینی تاکنون پاسخی داده نشد که افکار عمومی قانع شود.
دانشجو در محیط دانشگاه حق اعتراض دارد که طبیعی است در خلال اعتراضات شعارهایی داده شود که خوشایند ساختار سیاسی نباشد اما کلام در این قبیل اعتراضات نمی تواند به عنوان یک رفتار مجرمانه تلقی شود زیرا اصلا تبع اعتراض مطرح کردن شعارهای تند است.در فضای اعتراض به لحاظ حقوقی نمی توان این موضوع را جرم تلقی کرد.
به نظر شما می توان بر شعارهایی که داده می شود جرمی اطلاق کرد؟چرا برخی دستگاه ها مانند صدا و سیما شعار معترضان را ساختار شکن می نامند؟
الفاظی مانند شعار های ساختار شکن و یا هنجار شکن الفاظ سیاسی و تبلیغاتی هستند و ارزش حقوقی ندارند.این واژگان برای پروپاگاندا به کار گرفته می شود.در حرکت اعتراضی طبیعی است که تعارض بین ساختار و معترضان شکل گیرد. کسانی که مسئول هستند و میخواهند این اعتراضات شکل نگیرد باید زمانی که بحث های انتقادی بیان می شود این مسائل را مورد توجه قرار دهند.وقتی انتقادات به سطح اعتراض می رسد آن سخنان تند شده و دیگر خوشایند ساختار موجود نیست.اما این شعارها را نمی توان جرم تلقی کرد.نفس اعتراض اگر خشونت آمیز و مسلحانه نباشد نیز جرم نیست.مهم این است که نیروهای کنترل کننده نباید محرک بروز خشونت در اعتراضات باشند.
به نظر شما در صورتی که یک دانشجو معترض بازداشت شود،دانشگاه یا وزارت علوم برای کمک به او چه وظیفه ای دارد؟
دانشگاه و وزارت علوم وظیفه قانونی ندارد اما وظیفه اخلاقی دارد.فلسفه وجودی وزارت علوم دانشجو است.ساختار این وزارتخانه برای وجود و حضور دانشجویان ساخته شده است.دانشجو نباشد وزارت علوم،دانشگاه و استاد بی معناست.وزارت علوم باید پیگیر حقوق دانشجوی معترض و دانشگاه باشد.وظیفه اخلاقی از جهاتی مهمتر از وظیفه قانونی است.زیرا اخلاق یک ضابطه بنیادین است که همیشه وجود دارد.