مسئولان فدراسیون فوتبال و در رأس آنها مهدی تاج و مدیران ارشد این مجموعه بعد از حذف تلخ از جام جهانی ۲۰۲۲ سکوت اختیار کرده و در برابر انتقادات و سؤالات هواداران تیم ملی و کارشناسان تاکنون پاسخی ندادهاند. موضوعی که علاوه بر بلند شدن دیوار بیاعتمادی بین هواداران و فوتبال ملی به شائبهها درباره آینده نیمکت تیم ملی نیز دامن زده است. همچنین کارلوس کیروش بعد از شکست 6 گله مقابل انگلیس و نمایش زشت برابر آمریکا که با باختی تلخ و ناکامی در صعود همراه بود، بهجای عذرخواهی در جملاتی عجیب خواهان افتخار به این عملکرد نیز شد! او روز گذشته به همراه دستیارانش از ایران رفت. جزییات بیشتر را در ادامه به نقل از ایلنا میخوانید.
برخلاف مربیانی که بعد از شکست به رسانهها پشت میکنند و از پاسخگویی گریزان هستند، «هانسی فلیک» بعد از حذف آلمان گفتوگوی مفصلی با خبرنگاران تلویزیون کشورش داشت و درباره دلایل این ناکامی صحبت کرد. او به ضعف خط حمله و فرصتهای ازدسترفته تیمش مقابل ژاپن و اسپانیا اشاره کرد که میتوانست سرنوشت این گروه را تغییر بدهد، ولی مهمترین بخش حرفهای فلیک آسیبشناسی فوتبال آلمان بود که سبک مربیگری و آموزش در این کشور را زیر سؤال برد و تأکید کرد که آنها باید به دنبال تغییر آن باشند.
سرمربی سابق بایرنمونیخ بر این باور است که فوتبال آلمان فقط در بعضی پستها بازیکن میسازد و پستهایی وجود دارند که خروجی سیستم آموزشی در آنها کمبود دارد.
احتمال برکناری فلیک با توجه به جام ملتهای خانگی سال 2024 پایین است و به نظر نمیرسد که اشاره به این مشکل با هدف تقویت موقعیت خودش باشد، بلکه نگاهی موشکافانه و دلسوزانه از سوی یک مربی طراز اول است که میتواند به فدراسیون راهکاری برای خروج از این وضعیت بدهد. این دومین دوره متوالی است که آلمان نتوانست از مرحله گروهی صعود کند و این نمیتواند اتفاقی باشد. فوتبال آلمان بعد از شکست سنگین در جام جهانی 1998 مقابل کرواسی تصمیم گرفت از سیستم آموزشی فرانسه، قهرمان آن دوره الگوبرداری کند و آکادمی باشگاهها را تقویت کرد که نتیجه آن تولید یک نسل جدید و قهرمانی در جام جهانی 2014 بود. این بار هم فوتبال آلمان به دنبال ریشهیابی این ناکامی است.
ضرورت ریشهیابی ناکامی تیم ملی
چنین رویهای اما در فوتبال ایران وجود ندارد و شاید برای همین است که صعود از مرحله گروهی برای تیم ملی به یک قله دستنیافتنی تبدیل شده است. در روزهای بعد از حذف تیم ملی هم تحلیلها بیشتر درباره حواشی کماهمیت و تسویهحسابهای شخصی بود.
اولازهمه این ایراد به کارلوس کیروش وارد است که بعد از باخت حاضر به توضیحی نشد و مثل همیشه به پاسخهای کلی اکتفا کرد. این درباره فدراسیون فوتبال هم صادق است که خودش را پاسخگو نمیداند. مدیران فدراسیون که با تیم کاملی به دوحه رفته بودند، این روزها سکوت کردهاند و مشخص نیست که سفر آنها بهجز تماشای مسابقات جام جهانی قرار است چه دستاوردی برای فوتبال ایران داشته باشد.
منتقدان تیم ملی هم این روزها بیشتر روی نکات سطحی انگشت میگذارند. پرداختن به ترکیب تیم ملی، تعویض زودتر یا دیرتر یک بازیکن یا خط زدن آن یکی از لیست نهایی مواردی است که آنها به آن اشاره میکنند. گروهی دیگر هم این شکست را فرصتی برای تسویهحسابهای قدیمی با کیروش میدانند یا تلاش میکنند موقعیت دراگان اسکوچیچ در فوتبال ایران را بدون توجه به اشتباهات قبلی و کیفیت مربیگریاش ارتقا بدهند.
تصمیمات اشتباه کیروش یا اشکالات ساختاری؟
نمیتوان از تصمیمات اشتباه کیروش در این تورنمنت گذشت و حتی طرفدارانش هم به آن اشاره میکنند. او آن مربی ریزبین و نکتهسنج جام جهانی 2018 نبود که توانست امید تیم ملی را در آن گروه سخت تا لحظه آخر زنده نگه دارد. بااینحال ضعف تیم ملی در بازی سرنوشتساز روز آخر دلایل ساختاری دارد که فراتر از این موارد است.
فوتبال ایران بعدازاین حذف به مربی یا مدیری مثل هانسی فلیک نیاز دارد که بتواند وضعیت فعلی را آسیبشناسی کند. تحول فوتبال ایران تنها از مسیر ارتقای فوتبال پایه و بالا رفتن کیفیت لیگ برتر میگذرد، ولی اینها مواردی است که کمتر کسی به آن توجه دارد و دعواهای فوتبال ایران در جاهای دیگری است.