حمیدرضا جلاییپور فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: حکومت شایسته است بفهمد که خیزش اعتراضی صد و ده روزه مهسا نوک کوه یک «دگردیسی فرهنگی، اجتماعی و نسلی» است. خیزش مهسا در خیابانها آرام شده ولی «بلوک چند لایه اعتراضی» (لایه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی) در جامعه پاسخ داده نشده وجود دارد، تندروها رجز نخوانند و با سرنوشت کشور بازی نکنند. خوب توجه کنید هم اکنون گرانی و تورم ادامه دارد و گذران زندگی روزمره مردم سخت بوده و سختتر میشود و انسداد اینترنت و خوابیدن کسبوکارهای مجازی بر نارضایتیها میافزاید.
پرهیز از خشونت
یک فعال اصلاحطلب گفت: اپوزیسیون خشونتناپرهیز فاقد سرمایه اخلاقی است، برای آنها تمامیت ارضی ارزش نیست. آنها فکر میکنند حکومت کفش است که راحت میتوان آن را عوض کرد.
خطا نکنید اتفاقاً، نخبگان جایشان در اعتراضات خالی نبود. آنها مرتب به حکومت هشدار میدادند. ولی در دو دهه گذشته نخبگان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از سوی حکومت از عرصه رسمی جارو شدند. پس از پایان جنگ و خصوصاً از سال ۷۶ به بعد اکثر نخبگان کشور، اصلاحجویانه و از طریق سازکارهای مدنی، اصلاحی و انتخابات با حاکمیت دست به تعامل زدند و جامعه مدنی ایران داشت احیا میشد.
. یکی به جای احیای جامعه مدنی گفت ما بسیج داریم، مسجد و حسینیه و موکب و اربعین داریم و این مولفهها جامعه مدنی اصیل ایران است و به «حضور جمعی غیر خودیها» دیگر نیازی نداریم. دوم اینکه حکومت گفت آنهایی که در مراسم دینی شرکت نمیکنند میتوانند فوتبال ببینند، با تتلو و فالورهایش مشغول باشند. لذا در حالی که حکومت در دو دهه گذشته بر دانشجویان فعال، بر انجمنهای دانشجویی و بر تشکلهای سیاسی و سمنهای غیرمرید سخت گرفت، در برابرش نگران ورزشکاران و هنرمندان در فضای مجازی نبود. حکومت در ۱۴۰۰ می پنداشت با «دولت یکدستی» که درست کردیم در سیاست خارجی توی دهان غرب میزنیم و تحریم را دور میزنیم و در مذاکرات امتیازات بیشتر میگیریم و در داخل هم با کمک جوانان انقلابی چنان اقتصاد کشور را سامان میدهیم که مردم راضی خواهند شد و کم رنگ شدن«جمهوریت» .
عدم اعتماد به اپوزسیون
اگر اپوزیسیون خارجنشین توانسته بود اعتماد اقشار اصلی شهرها را جلب کند که تکانههای عظیمتری رخ میداد. توجه کنید در این اعتراضات چه شد. در این اعتراضات دیدیم که حاملان اصلی اعتراضات جوانان (دختران و پسران) و دانشجویان بودند. مردم کثیری از محلات هم با این اعتراضات و اعتراض جوانانشان مخالفت نکردند. اما همچنان حدود هفتاد درصد جمعیت شهرها با اینکه جز ناراضیان هستند ولی نسبت به اپوزیسیون خارجنشین که با پمپئو و سران دول غربی پالوده میخوردند، اعتماد نداشتند. اپوزیسیون اگر در طول زمان سرمایه اخلاقی جمع نکند که بیجهت مورد اعتماد اقشار اصلی جامعه قرار نمیگیرد. کمک مالی بنسلمان و پولهای نفتی صدام حسین به مجاهدین خلق (فرقه رجوی) به کسانی که از راه دور فراخوان میدادند، اعتمادساز نیست.شما توجه داشته باشید فرقه تروریستی رجوی و کومله و دموکرات در شمالغرب ایران، اینها اسلاف گاندی نیستند اینها پدران داعش هستند، که در این اعتراضات این فرقهها در اروپا فعال شدند این فرقهها مورد اعتماد ایرانیان نیستند.برگرفته از خبرگزاری مهر