آیتالله علی اکبر مسعودی خمینی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، صریح و بدون تعارف سخن می گوید چه وقتی درباره حجاب صحبت می کند و با انتقاد از روش های امر به معروف، تاکید دارد «حجاب باز زور درست نمی شود» و «گشت ارشاد نباید اینقدر بداند که معنای بنشین، بفرما و بتمرگ متفاوت است؟» چه زمانی که روی سخنش با مسئولان است و گلایه مند می گوید؛«همین که مردم بیتفاوت شدهاند بدترین ضربه است».مسعودی خمینی در گفتگو با خبرآنلاین گفت:ما فقط خودمان را میبینیم که من هستم و بس. نه جان من! بنده یک نفر هستم، دیگران هم هستند. این همه برای انقلاب کار کردهاند، به چه مناسبت آنها را کنار بگذاریم؟ به چه مناسبت کنار گذاشتیم؟ و چرا باید اینطور باشد؟ من میگویم امام خمینی از آن کسانی که به نظر من از داشِ محل هم استفاده علمی و خدایی میکرد. حالا ما چرا این کار را کنیم که آقا کنار برود و من بیایم؟ چرا؟ من چکاره هستم؟ من باید پولدار شوم. من بارها به آقایان گفتهام که؛ ما زندگی را برای پول و مقام میخواهیم یا مقام و پول را برای زندگی میخواهیم؟ کدام است؟ ما این را بین جامعه معلوم کنیم.
آن آقا را یک طور رد کردیم، این آقا را یک طور دیگر، خب هر کسی یک اخلاقی دارد، یک صحبتی دارد، یک بحثی دارد. امام بود که میتوانست و توانست طوری رفتار کند که آن کسی که در محله لات و داش بود، با آن کسی که ۱۰۰ درصد حفظ روایات و قرآن و اخلاق داشت، همه را یک طور میدید. سپس کسانی که میگفتند: «تا فردا صبح وقت داری / این تولهتو برداری و در بری»، از چه کسانی متوقع بودیم؟ از سران بزرگ متوقع بودیم، اما دیدیم که داشهای محله هم همین را میگویند. ما کاری کردیم که کسانی که در انقلاب، انقلابی بودند بیتفاوت شدند. اشکال هم در همین است که ما تبعیض قائل شدیم، باید تبعیضها را کنار بگذاریم. این آقا و آن آقا و آن آقا... . من نام نمیبرم. بایستی بدانیم هر کسی را به اندازهی شخصیت خودش حفظ کنیم و به افراد شخصیت بدهیم، نه اینکه شخصیتها را از بین ببریم. من باز هم نام نمیبرم، هر کسی که باشد، باید این روش کارش باشد.ما باید آقای هاشمی رفسنجانی را رد میکردیم؟ آقای رفسنجانی از کسانی بود که از ابتدای انقلاب و قبل از انقلاب با امام بود و بعدش هم، تا زمانی که رفت. ما باید چنین کسی را رد کنیم؟ هر کسی میخواهد بشنود، بشنود، من حرفی ندارم. من الحمدلله از روز اول یک مقدار زیادی با زبان باز صحبت کردم، حالا هم همینطور است. ما باید خودمان را نبینیم، باید مردم را ببینیم. مردم را دیدن و قرآن را به اینها القاء کردن، این یک مسئلهی اساسی است.
نمیدانم این را بگویم یا نگویم، مشکلات زیاد است و نمیتوانیم صحبت کنیم. مثلا من حدود ۹۲ ساله هستم، آن آقای رئیس شورای نگهبان ۶-۷ سال از من بزرگتر است و نزدیک به ۱۰۰ سال سن دارد، بسیار آدم خوب و سالمی است ولی وقتی ۹۰-۱۰۰ ساله شد، دیگر باید به دنبال پیریاش برود، کما اینکه من نیز الان باید دنبال پیری باشم و دیگر باید از جوانان به درد بخور استفاده کنیم.