سالمندی به روایت آمار
بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ از جمعیت ۷۹ میلیونی کشور، هفت میلیون و ۴۰۰ هزار نفر یعنی ۹ و ۲۸ صدم درصد سالمند هستند و پیشبینی میشود که درصد سالمندان ایران تا سال ۲۰۲۵ میلادی یعنی هشت سال دیگر، به ۱۰ و تا ۲۰۵۰ یعنی ۳۳ سال دیگر، به بیش از ۳۰ درصد برسد. در این ارتباط دبیر قرارگاه جوانی جمعیت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با اعلام اینکه 30 درصد جمعیت کشور در سال ۲۰۵۰ میلادی سالمند میشوند، استانهای گیلان، مازندران، اصفهان و تهران بیشترین درصد سالمندان رادارند.
صابر جباری در نشست خبری به مناسبت هفته سالمند که دیروز در ستاد وزارت بهداشت برگزار شد، گفت: از نظر تعداد، استانهای تهران، خراسان رضوی و فارس بیشترین تعداد سالمند رادارند و استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد نیز بیشترین جمعیت جوان رادارند.
وی این نکته را مطرح کرد که اکنون جمعیتی معادل چهار میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در بازه سنی ۳۱ تا ۳۹ سال در کشور مجرد هستند که در دوره سالمندی دچار چالش سالمندی تنها میشوند.
جباری بابیان اینکه ۹۴ درصد سالمندان از بیمه پایه برخوردار هستند، تصریح کرد: ۱۰ میلیون سالمند بالای ۶۵ سال داریم. تداخل دارویی، مشکلات دهان و دندان، شنوایی، ابتلا به بیماری قلبی و عروقی و دیابت در سالمندان شایعتر است.
جباری تأکید کرد: جمعیت کشور در ۴۵ سال گذشته ۱۰ سال پیرتر شده و میانگین سنی افراد جامعه به ۳۴ سال رسیده است، حدود هفت سال فرصت داریم کشور را از سالخوردگی جمعیت نجات دهیم چراکه با این روند رشد جمعیت حدود ۲۰ سال آینده به ازای هر پنج سالمند یک کودک خواهیم داشت. در سال ۱۴۳۰ یکسوم جمعیت ایران نیز پیر بوده و بالای ۶۰ سال سن خواهند داشت.
سالمندان در دنیا چطور زندگی میکنند؟
ترتیبات زندگی افراد سالمند در کشورهای مختلف، تفاوتهای چشمگیری دارند و این نشاندهنده تفاوت در اندازه خانواده و رفتارهای فردی است که تحت تأثیر هنجارهای اجتماعی، فرهنگی و همچنین شرایط اقتصادی بوده است.
بررسی ویژگیهای جمعیتی سالمندان در کشور نشان میدهد که سهم بیشتری از سالمندان در گروه سنی ۶۰ تا ۶۴ سال قرار دارند. تعداد زنان سالمند اندکی بیشتر از مردان سالمند بوده است.
در سطح جهانی، ۴۰ درصد از افراد سالمند ۶۰ سال و بالاتر به صورت مستقل (تنها یا فقط با همسرشان) زندگی میکنند. در کشورهای توسعهیافته حدود سهچهارم افراد سالمند و در کشورهای درحالتوسعه تنها یکچهارم و در کشورهای کمتر توسعهیافته یکهشتم افراد سالمند به صورت مستقل زندگی میکنند. در کشورهای توسعهیافته دستگاه تأمین اجتماعی، مستمری ماهیانه و سلامت عمومی برای حمایت از سالمندان گسترشیافته و مکمل منابع فردی و خانوادگی است، اما در کشورهای درحالتوسعه آسیایی و آفریقایی و آمریکای جنوبی حمایت دولتی کامل و سازمانیافتهای وجود ندارد و اغلب سالمندان که نیاز به حمایت جسمانی، اقتصادی و اجتماعی دارند، بیشتر به خانواده خود تکیه میکنند.
ترتیبات زندگی سالمندان در کشورهای درحالتوسعه نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است، زیرا دولتها به دلیل نداشتن نظامهای مراقبتی و بهداشتی تکاملیافته نمیتوانند حمایتهای موردنیاز سالمندان را فراهم کنند.
الگوهای زیستی سالمندان در ایران
نتایج پژوهشها نشان میدهد که تفاوتهای جنسیتی معناداری در الگوهای ترتیبات زندگی سالمندان ایرانی است. در الگوهایی که همسر حضور دارد (همسکنایی فقط با همسر و با همسر و فرزندان) مردان سالمند نسبت به زنان سالمند سهم بیشتری به خود اختصاص دادهاند. در ترتیبات تنها زیستی و همسکنایی فقط با فرزندان، زنان حضور بیشتری در مقایسه با مردان دارند. ازاینرو، شیوع تنها زیستی در میان زنان سالمند بیش از ۴ برابر مردان سالمند بوده است.
با افزایش سطح تحصیلات سالمندان، احتمال همسکنایی با فرزند و تنها زیستی کاهشیافته است و سالمندان دارای تحصیلات دانشگاهی بیشتر با همسر و فرزندان خود همسکنا بودهاند.
در سال ۱۳۹۵، سالمندان خانهدار بیشتر از سایرین تنها زندگی میکردند. همچنین بر اساس یافتهها تنها زیستی برای سالمندان دارای مسکن، کمتر از سالمندان بدون مسکن بوده است.
یافتهها نشان میدهد که درصد بیشتری از سالمندان روستایی در مقایسه با سالمندان شهری به صورت تنها یا همسکنا فقط با همسر زندگی میکنند که این وضعیت میتواند ناشی از مهاجرت فرزندان از مناطق روستایی باشد. هرچند هنوز زندگی با همسر و فرزندان الگوی غالب است، اما تنها زیستی سالمندان در حال افزایش است. پیشنهاد میشود زمینه حضور و مشارکت سالمندان در اجتماع برای افزایش به زیستن انجام شود.
چشمانداز روشنی برای سالمندان وجود ندارد
یک روانشناس درباره پیامدهای رشد جمعیت سالمندی میگوید: سالمند باید انگیزه داشته باشد؛ باید سالمندان را به مراکزی ببرند که بتوانند آنجا کمک کنند؛ ازجمله در مراکز خیریه، همانطور که وقتی برخی روسا و صاحب منصبان بازنشست میشوند آنها را استاندار و فرماندار میکنند یا محافلی ایجادشده و در آنجا مینشانند؛ این مسئله ایجاد انگیزه میکند ولی من فکر نمیکنم برای یکی دو دهه آینده برنامه کاربردی در دست باشد. مثلاً مسابقات ورزشی برای سالمندان بگذارند یا تور گردشگری مخصوص سالمندان باشد. فعلاً چشمانداز روشنی برای این گروه نمیبینیم.
نوازش، مهمترین نیاز سالمند
منصور بهرامی، عضو ارشد انجمن تحصیل رفتار متقابل در گفتوگو با شفقنا درباره وضعیت سالمندی در کشور گفت: سازمانهای تأمین اجتماعی یا سازمانهایی که دولتمحور هستند وظیفه دارند که به هر صورتی نیازهای سلامت سالمندان را برطرف کنند. سالمند علاوه بر نیازهای درمانی؛ نیاز دارد که بودن و احساس حضورش اضافی نباشد. متأسفانه برخی سالمندان قبل از اینکه از نظر جسمی فوت کنند از نظر روانی مردهاند. سالمندی که عمری بچهها و نوههایش به خانهاش میآمدند و سفرهاش پهن بود و دست در جیبش میکرد امروز به این دلیل که جلوی عروس و داماد اش شرمنده است مهمان به خانه دعوت نمیکند. آن کسی باید شرمنده شود که متولی این کار است و حقوق میگیرد و کار نمیکند! نیاز به نوازش مهمترین مسئله برای سالمند است. حیواناتی مثل سگ و گربه که نوازش میدهد و نوازش میگیرد در خارج از کشور برای سالمندان استفاده میشوند. در اینجا میتوان از گل و گیاه این انرژی را گرفت زیرا دیدن رشد گیاه احساس انگیزه وزنده بودن میدهد. سالمند باید تا جاییکه میتواند خود برای خرید برود. یعنی وارد اجتماع شود و قطع رابطه نکند. باید اجازه داد سالمندانمان زندگی روزمره خود را انجام بدهند تا سلامت جسم و روان سالمند تأمین شود. باید برای این گروه تور بگذارند و تفریح ایجاد کنند. آنها باید زندگی کنند نه اینکه فقط زنده باشند. از نظر تأمین مشکلات جسمی بیمارستانها و بسیاری از مراکز باید مددکارانی برای این افراد داشته باشد تا از لحظه اول که یک فرد مسن پا به بیمارستان میگذارد تا آخر مددکار او را کمک کند. از نظر روانی هم باید کمک کرد تا سالمند هویت خود را از دست ندهد. وقتی قشری مثل سالمندان احساس بیهودگی و بیارزشی کنند همان احساس به جامعه القا خواهد شد و جامعه به جامعهای مرده تبدیل خواهد شد. من در توضیحاتم حرفی در مورد اینکه فرزند بیاید و کاری برای مادر و پدر سالمندش انجام دهد نمیزنم. فرزند در مورد پیری انسان مسئولیتی ندارد مسئولیت او این است که بیاید و سر بزند و پدر و مادر را نوازش کند آنچه مسئول است سازمانها هستند. سازمانهایی که تنها امکاناتی که به ما میدهند حقوقی بخورونمیر و خدمات کم است. رشد سالمندان در ژاپن بیش از تولیدمثل است ولی وضعیت سالمندان در ژاپن به این صورت نیست.