گودرز گودرزی (مجید)
بفرما! یک عده که دوست دارند همیشه شرّ به راه بیندازند و مصیبت به پا کنند، حالا گیر دادهاند به عینک آقای وزیر زحمتکش میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی. چند روز پیش هم زوم کرده بودند به کفش ارجمند «ریباک» امریکایی یک نمایندۀ خوش قدوبالای مردمی و خاکی مجلس. بیخود نیست که از قدیم گفتهاند: «سلمانیها که بیکار میشوند، سر یکدیگر را میتراشند!» حالا حکایت همین یک مشت خبرنگار است که از زور بیسوژهای، گیر سهپیچ دادهاند به این دولتمردِ خوشتیپ دولت فخیمۀ محرومان! به کجاش؟ به عینک والاتبارش. چرا؟ چون عینک جناب وزیر، از برندهای معروف ایالات متحده است.
یکی نیست به این هیزمهای آتش بگوید که: پس میخواستید جناب وزیرمان با آن همه هیبت، عینک پلاستیکی روی دماغ جذاب و محترمشان بگذارند؟ آنوقت همین شماها از اولین کسانی نبودید که میزدید زیر خنده و از عینکشان سوژه نمیساختید، همانطوریکه از عینک پُر ابهت «ری بن» امریکایی ایشان سوژه ساختهاید؟
شما گیردهندگان فکر نمیکنید شاید وزیر خوششمایل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ما تیپی بههمزده تا چشم و چار دشمنان استکباری از حدقه فلقی بزند بیرون؟ چرا نمیتوانید اینجوری به قضیه نگاه کنید؟ چرا شما باباقوریشدهها چشم حسودتان برنمیدارد وکیلان و وزیران ما را شیکوپیک و لاکچری و تودلبرو ببینید؟ کمی مثبت نگر باشید! تا کی سیاهنمایی؟ خسته شدیم از این همه اُمُلی و تنگچشمی و بهانههای طاقوجفتتان!
بندۀ کمترین نه وزیر هستم و وکیل و از میان دودمانمان هم کسی وزیر و وکیل و این چیزها نبوده؛ دو سه ماه پیش ناچار شدم 4 میلیون و 200 هزار تومان بسلفم تا عینک طبی مدل «سرجیو» که نمیدانم برند هست یا نه و ساخت کدام جهنمدرهای است بزنم به چشم. من اگر چشم و چارم خوب میدید، مگر عقلم پارهسنگ برداشته بود که آن همه پول بیزبان را بدهم عینک بخرم؛ آنهم منی که از بیپولی روی یک دوزاری، صدتا معلق میزنم! برای ناز و غمزه و خوشگلی هم که نخریده بودم؛ باید عینک میزدم تا بتوانم چهار کلمه مطالعه بکنم و جلو پایم را ببینم که توی چاه و چالههای حکمتدار وسط پیادروها و خیابانها نیفتم و موقع گرفتن ناخن، بتوانم ناخنهایم را رؤیت کنم و خلاصه اینکه بتوانم اطراف و دور و برم را خوب ببینم. حالا آیا باید اهلبیت و در و همسایه و فک و فامیل و دوست و آشنا تنگنظری کرده پتهام را روی آب بریزند؟
لابد این وزیر خوشتیپ و شمایل ما هم برای اینکه میراث فرهنگی و صنایع دستی چند هزار سالۀ این مرز و بوم باستانی را خوب و قشنگ ببیند و ازشان خوب و قشنگ حراست بکند و کسی نتواند خوب و قشنگ ناخنکی بزند، رفته یک عینک خوب و قشنگِ برندِ ساخت شیطان بزرگ زده به چشم که بتواند با مدد آن، رسالت پرصلابت ملی خود را به نحو احسنت انجام دهد. این کجایش ایراد دارد خیارشورهای ایرادگیرِ ناقشنگ؟!