هدر رفت ثروت ملی
منابع ثروت ملی در امور غیراقتصادی صرف و هدررفته است. با توجه به کمبود برق و تعطیل درمانی و کاهش بهرهوری، شیب تغییرات تولید ناخالص داخلی منفی و اقتصاد کوچکتر، اما معضلات اقتصادی و بهتبع اجتماعی بزرگتر خواهد شد.
ضرورت کاهش تنش
سال 1404 باید بالاترین اولویت کاهش تنش میان ایران و آمریکا باشد. استمرار تنش و عدم حصول توافق، امکان مهار و اصلاح متغیرهای نامطلوب اقتصادی را فراهم نمیکند، باید حلوفصل مناقشات سیاسی در اولویت اقدامات حاکمیت قرار گیرد. اکنون بزرگترین مانع در برابر توسعه اقتصادی کشور، سیاست خارجی است که در صورت استمرار، نهتنها توسعهای در کار نخواهد بود بلکه اقتصاد کشور بیشازپیش درخطر اضمحلال قرار میگیرد. تابلوهای اعتبارسنجی وضعیت اقتصادی کشورها نشان میدهد، تولید ناخالص داخلی، درآمد ملی، ارزش پول، قدرت خرید مردم، ثبات نرخ ارز و میزان جذب سرمایه خارجی و حجم تجارت خارجی؛ این شاخصها بیانگر افول اقتصاد ایران در عرصه جهانی بوده و طرح و برنامه و منابعی نیز در راستای بهبود این شاخصها تعریفنشده است.
عدم تحقق 30 میلیارد دلار
درآمد نفتی
یکی از چالشهای بودجه، ناکامی درفروش نفت خواهد بود که در درآمد ریالی تأثیر خواهد گذاشت. ممکن است به رقمی معادل عدم تحقق حدود 30 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی برسد. باوجود تنگناهای ارزی، عرضه دلار کاهش و نرخ ارز افزایش مییابد، ضمن اینکه برای دولت سهلترین راه جبران کسری بودجه، چاپ اسکناس است که باعث افزایش پایه پولی و نقدینگی میشود. مردم به دلیل کاهش ارزش ریال، مازاد بر نقدینگی خود را به سمت بازارهای دارایی ازجمله دلار هدایت میکنند که افزایش قیمت دلار را در پی دارد. درصد افزایش قیمت دلار بهمراتب بیشتر از درصد کاهش ارزش پول ملی بوده است، که علت آن معطوف به عواملی ازجمله انتظارات تورمی عمدتاً ناشی از سیاست خارجی و تنش سیاسی، شوکهای اقتصادی و سیاسی، نا اطمینانی نسبت به آینده، پیشبینیناپذیری و انتقال ریالهای اضافی در نقدینگی به سمت بازارهای غیرمتشکل پولی نظیر ارز بوده است.
خلق روزانه 6000 میلیارد تومان نقدینگی
بر اساس آمار رسمی، حجم نقدینگی تا پایان آبان به 9 هزار و 320 تریلیون تومان رسیده است. یعنی از ابتدای سال تا پایان آبان، میانگین روزانه بیش از 6 هزار و 200 میلیارد تومان نقدینگی خلق شده و رو به افزایش است! به این دلیل عواملی که باعث بی ارزشی پول ملی شده، همچنان پابرجا مانده است.
بحران های ترکیبی
درآمدهای نفتی کشور ۱۷۵۵ میلیارد دلار شده اند اما از این درآمد عظیم در سرمایه گذاری زیر بنایی استفاده نشده است. طی ۴۵ سال گذشته تنها یک پالایشگاه ستاره خلیج فارس تاسیس شده و برخی از پالایشگاه های قدیمی تعمیر شده و چندی فرسوده هستند. تعداد بیمارستانهای تاسیس شده بخش دولتی از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی کند، بخش عمده ای از تولید برق همچنان از نیروگاه های حرارتی تأمین می شود که بسیاری از آنها قدیمی و کم بازده هستند. یعنی منابع نفتی در جهت تامین خواسته های اقتصادی و تامین منافع اقتصادی و زیرساختها و رفاه و آسایش مردم هزینه نشده و هدر رفته و ناترازی های کنونی را در همه حوزه ها شکل داده که بحرانهای ترکیبی را به وجود آورده اند.
کاسبان تحریم مشغولند
کشور به قعر جداول شاخص های مهم اعتبار سنجی اقتصادی جهان از جمله تولید ناخالص داخلی، جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی، تولید و درآمدسرانه فرو افتاده و بالاترین نرخ تورم را در کشورهای خاورمیانه و پایین ترین ارزش پول را در جهان دارد. در شرایط فعلی، سرمایه گذاری تولیدی انجام نمی شود؛ چرا که ریسک سرمایه گذاری برای تولید به دلیل نااطمینانی نسبت به آینده و بی ثباتی نرخ ارز بالاست. سرمایه داران به دلیل اینکه سودآوری را بیشتر در امور پولی و مالی و دور زدن تحریمها و کاسبی تحریم می بینند، بیشتر در این زمینه فعالیت دارند. شرکت های بزرگ دولتی، فرادولتی و شبه دولتی از جمله پتروشیمی ها نیز از ظرفیت های قابل توجه سرمایه گذاری برخوردارند اما منافع خود را عمدتا دربازارهای پولی و مالی پی می گیرند. این شرکت ها حتی ارزصادراتی خود را بر نمی گردانند، زیرا منافع فردی و گروهی خود را در چارچوب نهادهای دولتی، بر منافع ملی ترجیح می دهند.