پایاندادن به پرونده هستهای ایران، اصلیترین هدف اعلامشده دونالد ترامپ برای ایجاد ثبات در خاورمیانه است، اما آزمون واقعی و بزرگترین چالش ریاستجمهوری او نه در تهران، بلکه در باتلاق پیچیده سوریه رقم خواهد خورد. احمد الشرع، رهبر سابق مخالفان که چهار ماه پیش حکومت اسد را سرنگون کرد، اکنون بر مسند یک دولت موقت ضعیف تکیه زده که توان کنترل کامل بر سرزمین جنگزده سوریه را ندارد.
در این میان، اسرائیلیها جنوب کشور را زیر چتر قدرت خود گرفتهاند و ترکیه نیز با استقرار نیرو در شمال، از دولت الشرع حمایت میکند. تنشها میان آنکارا و اورشلیم بر سر چگونگی برقراری امنیت و ثبات در منطقه، به شکلی خطرناک در حال افزایش است. دونالد ترامپ هفته گذشته و هنگامی که در کاخ سفید در کنار بنیامین نتانیاهو نشسته بود، با پیشنهاد میانجیگری، به حساسیت اوضاع اشاره کرد. او خطاب به نخستوزیر اسرائیل گفت: «هر مشکلی با ترکیه داشته باشید، فکر میکنم بتوانم حلش کنم». اما بلافاصله افزود: «البته شما هم باید منطقی باشید».
میانجیگری بر سر سوریه، محک جدی راهبرد کلان سیاست خارجی ترامپ خواهد بود؛ راهبردی که اهرمهای اقتصادی را به استقرار نیروهای نظامی ترجیح میدهد. منطق این رویکرد جذاب است: ایالات متحده با کاهش ردپای نظامی خود، باید منافعش را از طریق متحدانش تأمین کند. مشکل اینجاست که فقط دو شریک آمریکا در منطقه -اسرائیل و ترکیه- توانایی لازم برای اعمال قدرت فراتر از مرزهای خود را دارند و این دو، حداقل در ظاهر، بهشدت از یکدیگر بیزارند.
اینجاست که میانجیگری آمریکا اهمیتی حیاتی پیدا میکند. حمله اخیر اسرائیل به پایگاه هوایی T4 در سوریه، زنگ خطری جدی است که نشان میدهد اگر واشنگتن ابتکار عمل را به دست نگیرد، اوضاع به وخامت خواهد گرایید. ترکیه قصد داشت پهپادهای خود را -ظاهرا برای مبارزه با داعش- در این پایگاه مستقر کند.
اسرائیل پیش از این اقدام، با حمله به پایگاه و تخریب باندهای آن، مانع از این کار شد. بنابراین خطر تشدید تنش نظامی کاملا واقعی است. برخورد نظامی میان ترکیه و اسرائیل میتواند آتش جنگ داخلی سوریه را دوباره شعلهور کرده و برنامههای گستردهتر ترامپ در منطقه را از مسیر خارج کند.
دولت موقت در دمشق تا زمانی که تحریمهای آمریکا پابرجاست، نمیتواند سرمایهگذاری خارجی جذب کند. بدون رهبری آمریکا، هیچ پول درخور توجهی وارد این کشور نخواهد شد. ترامپ میتواند یک ائتلاف سرمایهگذاری «دوستان سوریه» را با مشارکت کشورهای حاشیه خلیج فارس، اروپاییها و مؤسسات مالی بینالمللی هماهنگ کند. سرمایهها میتوانند هم به بازسازی سوریه و هم به اقتصاد ترکیه سرازیر و شرکتهای ساختمانی و لجستیکی ترک از آن منتفع شوند.
این ابتکار در عربستان سعودی نیز با استقبال مواجه خواهد شد؛کشوری که پیش از این تمایل خود را برای سرمایهگذاری در بازسازی سوریه نشان داده است. ریاض به دنبال ثبات است و از بازگشت جنگ داخلی که منطقه را بیثبات کرده و راه را برای ایجاد آشوب هموار میکند، هراس دارد. از نگاه دو طرف و همچنین آمریکا، اگر سوریه بتواند مانند اردن به یک منطقه حائل میان قدرتهای متخاصم تبدیل شود، همه برنده خواهند بود. اسرائیل و ترکیه به امنیت دست مییابند، مردم سوریه صلح و ثبات را تجربه خواهند کرد و ایالات متحده بدون نیاز به اعزام نیرو، نفوذ خود را دوباره تثبیت میکند و در نهایت، ترامپ ثابت خواهد کرد که یک سیاست خارجی محدودتر، مبتنی بر رهبری اقتصادی و میانجیگری، میتواند نظم منطقهای جدیدی را شکل دهد.
برگرفته از: دیپلماسی ایرانی