در فرصت تنفس با آقای محمد یزدی، درباره کم کاری و ضعف عملی هیأت بررسیاختلافات بحث کردیم و اینکه وظیفه اصلیشان را که رسیدگی به کار روزنامهها، مخصوصاروزنامه «انقلاب اسلامی» ـ که به تشنج دامن میزند ـ انجام نمیدهند و پرونده گروگانهاـ کهربطی به آنها ندارد ـ وقتشان را میگیرد. ایشان تا حدودی قبول کرد و پذیرفت که اگر بخواهندبه تخلفات احتمالی گذشته رسیدگی کنند، از مسائل روز غافل میمانند و مخالفان همین رامیخواهند.شب، مهمان آقای لاهوتی بودیم؛ از امام و ماها شکایت داشتند که چرا در جریان حادثهکوچصفهان از ایشان حمایت نشده است. باید با ایشان صحبت و احساساتش را آرام و تنظیمکرد. بچهها در بحث شرکت داشتند.
تاسیس کشور بلژیک
نشست نوزدهم اپریل 1839 لندن «استقلال، بیطرفی و سلطنتی بودن» بلژیک را تضمین کرد و همین «تضمین بازی ها» از علل دو جنگ جهانی قرن 20 بود و ترس از سلاح اتمی است که مانع جنگ جهانی دیگری شده است، نه ابتکار و خردمندی «دولت ـ مردان».بلژیک از زمان سلطه رومی ها که یک ایالت این امپراتوری به نام «گالیا بلژیکا» بود تا انقلاب سال 1830 به صورت یک کشور مستقل نبود و حاکمیت ملی نداشت. این انقلاب استقلال بلژیک را اعلام داشت که نشست سال 1831 قدرتهای اروپایی آن را تایید و نشست 1839 لندن این استقلال را تضمین کرد.
قتل گريبايدوف به دست معترضان تهرانی
پس از شكست ايران در دوره دوم جنگ با روس، معاهده تركمنچاي به امضا رسيد كه همانند معاهده گلستان، بر ضرر ايران بود. پس از مدتي گريبايدوف به عنوان سفير كبير روسيه، براي نظارت بر اجراي مفاد آن به ايران آمد. او ميخواست با زور و خشونت، مردم مسلمان ايران را به قبول و اجراي اين قرارداد خفتبار وادار كند. يكي از مواد قرارداد تركمانچاي، بازگشت مردم سرزمينهاي جدا شده از ايران، به آن مناطق بود. در همين حال، شماري از زنان گرجي كه در ايران مسلمان شده و ازدواج كرده بودند، حاضر به رها كردن خانوادههاي خود و بازگشت به گرجستان نبودند.
گريبايدوف نيز قصد داشت به زور، آنان را به سفارت روسيه برده و به گرجستان منتقل نمايد. اما ميرزا مسيح مجتهد از روحانيون برجسته تهران، مردم را به اجتماع، مقاومت و دفاع از نواميس مسلمانان فرا خواند.
اولين سفر ناصرالدين شاه قاجار به اروپا
ميرزا حسينخان مشيرالدوله، صدراعظم ناصرالدين شاه قاجار، در نخستين سال صدارتش كوشيد براي آشنايي شاه با مظاهر تمدن اروپا و ايجاد زمينههاي مناسب براي اجراي برنامههاي مورد نظر خود در ايران زمينههاي سفرِ شاه قاجار را به اروپا فراهم سازد. پس از انجام مذاكرات با رؤساي كشورهاي اروپايي، امپراتور اتريش و دولتهاي آلمان، فرانسه، بلژيك، سوئيس و ايتاليا آمادگي خود را براي پذيرايي از شاه ايران اعلام كردند. تا اينكه در اين روز موكب شاهانه از تهران به طرف گيلان حركت كرد و به سمت مسكو پايتخت روسيه به راه افتاد. اين سفر چندين ماهه، گر چه به اميد مشاهده ترقيات دولتهاي اروپايي و رغبت يافتن به اجراي اصول تمدن و نظام جديد زندگي در ايران بود، عملاً نتيجه خوبي نداد.