از لاسلو کراسناهورکای، نویسنده مجارستانی برنده جایزه نوبل ادبیات امسال، چندین اثر به فارسی ترجمه شده که به مرور و معرفی آنها پرداختهایم. به گزارش ایبنا، امسال آکادمی نوبل جایزه خود در بخش ادبیات را به لاسلو کراسناهورکای، نویسنده مجارستانی، اهدا کرد؛ نویسندهای دشوارنویس که وضعیتی دیستوپیایی و آخرزمانی را در آثارش به تصویر میکشد.
از لاسلو کراسناهورکای چندین اثر به فارسی ترجمه شده که در ادامه به مرور و معرفی آنها میپردازیم.
تانگوی شیطان
رمان «تانگوی شیطان» از مشهورترین آثار ترجمهشدهبهفارسی لاسلو کراسناهورکای است. وقایع این رمان، عمدتاً در جایی پرت و متروک در مجارستان و در مجاورت شهری بینام رخ میدهد؛ جایی که ساکنان آن از دنیای بیرون جدا افتادهاند. در چنین وضعیتی سروکله مردی شیاد و کلاهبردار در این مکان پرت پیدا میشود. او ساکنانِ این مکان را تحت تأثیر قرار میدهد، طوری که آنها این شیاد را ناجی خود میپندارند و او هم با سلطهای که بر این مردم بیخبر از همهجا پیدا میکند، پولهایشان را بالا میکشد و آواره شهرشان میکند.
احتمالاً سوزان سانتاگ در مقایسه کراسناهورکای با گوگول، به همین رمان او نظر داشته است. شخصیت اصلی «تانگوی شیطان» از یک طرف شخصیت اصلی نمایشنامه «بازرس» گوگول را به یاد میآورد و از طرفی چیچیکوفِ شیاد در رمان «نفوس مرده» این نویسنده بزرگ روس را.
مالیخولیای مقاومت
از دیگر آثار مطرح لاسلو کراسناهورکای که به فارسی ترجمه شده میتوان به «مالیخولیای مقاومت» اشاره کرد. «مالیخولیای مقاومت» یک رمان آخرزمانی است که با طنزی سیاه، جهانی گرفتار آشوب و اضطراب را به تصویر میکشد. وقایع این رمان در شهری کوچک اتفاق میافتد؛ شهری دورافتاده و گرفتار بحران و آشوب که روزی یک سیرک به آن وارد میشود؛ سیرکی که نهنگی را قرار است به نمایش بگذارد.
آخرین گرگ و هرمان
دو داستان «آخرین گرگ» و «هرمان» از دیگر آثاری هستند که از لاسلو کراسناهورکای به فارسی ترجمه شدهاند. کراسناهورکای در این هردو داستان، ضمن خلق وضعیتی آخرزمانی و ویرانشهری که خاص آثار اوست، به بحران کشتار حیوانات وحشی نیز پرداخته است.
«آخرین گرگ» یک رمان کوتاه درباره یک استاد فلسفه است که روزگاری چیزهایی نوشته اما کارش آنطور که باید نگرفته و اکنون به پوچی رسیده و احساس میکند فلسفه وجود ندارد و نوشتن و فلسفهورزی، اموری یاوهاند. این استاد فلسفه حالا کارش این شده که در کافهای در برلین بنشیند و برای صاحب کافه پرحرفی کند. او ضمن این پرحرفیها داستان رفتنش به جایی دورافتاده و خشک و بیابانی و فقیرنشین در اسپانیا را برای صاحب کافه تعریف میکند؛ جایی که او به آن سفر کرده تا دربارهاش بنویسد؛ یک نوشته سفارشی به درخواست نهادی در آن منطقه که امید دارد آنجا به یُمن چنین نوشتهای رونق بگیرد و از فلاکت نجات پیدا کند. به شخصیت اصلی داستان، که در طول داستان او را با لقب «پروفسور» میشناسیم، رقم قابل توجهی در ازای نوشتن این مطلب سفارشی پیشنهاد شده است. پروفسور که آه در بساط ندارد به اسپانیا میرود تا مطلب را بنویسد. او اما هیچ ایدهای برای نوشتن مطلبی که از او خواستهاند ندارد. فقط حین مطالعاتش برای آگاهی به چندوچون آن منطقه به نوشتهای شاعرانه درباره مرگ «آخرین گرگ» برخورده است. این «آخرین گرگ» ذهن پروفسور را به خود مشغول میکند و قصه وارد حالوهوایی وهمناک میشود که به همین گرگ و شکارش مربوط است.
تعقیب هومر
رمان کوتاه «تعقیب هومر» دیگر اثر ترجمهشده بهفارسی از لاسلو کراسناهورکای است. «تعقیب هومر» داستانی وهمناک درباب تعقیب و فرار و هراس است؛ داستانی که تبارش به آثار کافکا و بکت میرسد.
کراسناهورکای در «تعقیب هومر» داستانی حادثهای را بهشیوهای نامتعارف روایت میکند. راوی این رمان، شخصیتی بیهویت است که تنها چیزی که از او میدانیم این است که به بعضی زبانهای کهن، از جمله فارسی باستان، تسلط دارد. او دارد از دست عدهای میگریزد و ما از تعقیبکنندگان این شخص هم، همچون خود او، چیزی نمیدانیم.
راوی در همین حال که دارد فرار میکند و از شگردهایش برای فرار سخن میگوید، به امور دیگر نیز گریز میزند و تأملاتش را درباره چیزهای مختلف شرح میدهد.
حیوان درون
از لاسلو کراسناهورکای کتابی هم به نام «حیوان درون» به فارسی ترجمه شده است که آن هم مثل «تعقیب هومر» با نقاشیهای مکس نویمان همراه است. این کتاب، آمیزهای از متن و تصویر است؛ آمیزهای از سیزده متنِ کراسناهورکای و چهارده نقاشی از مکس نویمان که در کنار هم وجهی دیگر از جهان غریب کراسناهورکای و نویمان را به نمایش میگذارند.