مرتضی کاظمی- طنزنویس
ما هم میدانیم که فرهنگ ترافیک و رانندگی چیز خاصی نیست و همینکه سالم میرویم و برمیگردیم یعنی آموزشها درست بوده و کار بهدرستی انجام شده است؛ اما ازآنجاکه تکرار مادر یادگیریها است تصمیم گرفتیم معنی برخی کلمات در فرهنگ لغت رانندگی را باهم مرور کنیم:
راهنما
نشان، نمایشدهنده راه. راهنما در خودرو به دستهای میگویند که کنار فرمان قرار دارد. وقتی آن را به بالا و پایین میکشند، قولنجش میشکند و چراغهای همان طرف از خوشحالی چشمک میزنند. گفتهاند که در خارج، هنگامیکه میخواهند به سمت چپ و راست بروند از آن استفاده میکنند؛ اما خوشبختانه در کشور ما از اینجور سوسولبازیها نداریم و هنگام گردشبهراست از دست راست شاگرد و هنگام گردشبهچپ از دست چپ راننده استفاده میشود؛ البته در اکثر موارد بدون هیچگونه علامتی و بهصورت ناگهانی تغییر جهت میدهیم تا هم، هوش و آمادگی جسمانی سایر رانندگان را بسنجیم و هم در مصرف کالری صرفهجویی کنیم.
بوق
وسیله هشداردهنده، صدای هشداردهنده. بوق در خودرو معمولاً روی فرمان یا کنار آن قرار دارد. خارجیها به دلیل هوش کم خود، فقط در مواقع خطر از آن بهعنوان علامت هشدار استفاده میکنند؛ اما جوانان توانمند و باهوش ایرانی نهتنها در مواقع خطر از آن استفاده میکند، بلکه کارکردهای بسیاری هم برای آن اختراع کردهاند:
-بوق سلام و علیک!
-بوق چاکریم داداش!
-بوق شما بفرمایید!
-بوق امکان نداره! خواهش میکنم شما بفرمایید!
-بوق هوی! راه برا منه!
-بوق مگه کوری! نمیبینی دارم میام!
- بوق اگه مردی! اون بغل وایسا!
-بوق برو کنار، دارم میام!
-بوق کی به تو گواهینامه داده!
-بوق دعا کردن به جان خانواده عابران پیاده و سایر رانندگان!
-بوق صدا کردن دوست و آشنا در خیابان!
-بوق خانواده جهت بیرون آوردن خانواده از منزل! و هزاران بوق دیگر که بیان آن مثنوی هشتاد من میشود.
تصادف
اتفاق، برخورد کردن. تصادف در عالم خودروها به برخورد دو یا چند خودرو یا یک خودرو با عابر پیاده، موتور یا هر چیز دیگری میگویند. تصادف هم مانند سایر بلایای طبیعی و غیرطبیعی به مدیریت بحران نیاز دارد. مدیریت بحران در تصادف شامل آمادگی پیش از وقوع، هنگام وقوع و پس از وقوع است. آمادگی پیش از وقوع، یعنی تنها به قفل فرمان و آچار چرخ اکتفا نکرده و حتماً در خودروی خود چوب، چماغ، چاقو و حتی قمه داشته باشیم. آمادگی هنگام وقوع هم چیز خاصی ندارد و فقط باید خودرو را به سمتی که خسارت مالی کمتری برایمان دارد منحرف کنیم. آمادگی پس از وقوع با صاف کردن گلو و فراخواندن خانواده طرف مقابل با صدای بلند شروع شده و پس از استفاده از تمام ظرفیتهای قفل فرمان و چاقو به پایان میرسد. درنهایت با کمک مردم حاضر درصحنه به خودرو خود بازگشته و به پلیس زنگ میزنیم. یادمان باشد که به حرف رانندگان پشت سری توجه نکرده و تا افسر نیامده خودرو خود را تکان ندهیم.
چراغ راهنمایی
چراغ راهنمایی چراغی است که در تقاطعها نصب میشود تا عابران پیاده و رانندهها با کمک آن با نظم و ایمن به مسیر خود ادامه دهند. این چراغ در سه رنگ وجود دارد که هرکدام معنی خاص خود را دارد. چراغ سبز به معنی مجاز بودن عبور، چراغ زرد و قرمز هم یعنی باید توقف کنیم؛ البته اینها فقط به درد کتابها میخورد و تفسیر معنی چراغها بهشدت نسبی است. اگر تقاطعی خلوت بود، پسازاینکه از نبود دوربین و پلیس مطمئن شدیم با قدرت پیش میرویم. معنی چراغها به زمان شبانهروزی هم بستگی دارد. باور کنیم که چراغقرمز ساعت ۳ شب برای توقف کردن نیست. پس الکی خون رانندگان پشت سری را کثیف نکنیم و برای سلامتی خود و خانوادههایمان هر چه سریعتر از تقاطع عبور کنیم.