نگاهی به کارنامه‌ کاری برنده‌ جایزه‌ نوبل ادبیات 2021

نگاهی به کارنامه‌ کاری برنده‌ جایزه‌ نوبل ادبیات 2021

اشاره: جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۲۱ به «عبدالرزاق گورنا»، نویسنده ۷۳ ساله اهل تانزانیا رسید. کمیته نوبل ادبیات عبدالرزاق گورنا را به سبب «نفوذ سازش‌ناپذیر و دلسوزانه او در تأثیرات استعمار و سرنوشت پناهندگان در شکاف میان فرهنگ‌ها و قاره‌ها» شایسته دریافت جایزه نوبل ادبیات معرفی کرده است. به این بهانه نگاهی به کارنامه‌ کاری این نویسنده داریم که در ادامه می‌خوانید.

فرزام کریمی-مترجم و منتقد

 

نوشته‌های عبدالرزاق گورنا عموماً به مسائلی از قبیل هویت، مهاجرت و نقش آن‌ها در شکل‌گیری استعمار و برده‌داری پرداخته است. شخصیت‌های آثارش مدام در پی یافتن هویتی جدید و تطبیق خودشان با محیط پیرامونشان هستند؛ گویی آن‌ها در دو راهی گذشته و حال گرفتار مانده‌اند. این نویسنده در داستان‌هایش سعی می‌کند تا این موضوع را برای مخاطب بازگو کند که چگونه تغییر جبر جغرافیایی و تجربه‌ اجتماع جدید می‌تواند بر هویت افراد تأثیرگذار باشد. شخصیت‌های آثار گورنا از نگاهی یادآور زندگی شخصی‌اش است، زیرا او در 17 ‌سالگی تجربه‌ مهاجرت از سرزمین مادری به سمت بریتانیا را داشت و آنچه را که نوشته با تمام وجودش درک کرده است. به عبارتی آنچه گورنا در قالب شخصیت‌های داستان‌هایش برای مخاطب بازگو می‌کند، اشاره به تغییر هویت افراد درنتیجه‌ تجربه‌ مهاجرت دارد. هویت همان مسئله‌ خطیری است که مدام دستخوش تغییر می‌شود. فضاها و تجربیات نوین بی‌شک انسان را در مواجهه با شرایطی جدید قرار می‌دهند و ماحصل این مواجهه تطبیق انسان کنونی با شرایط نوین است. «پل گیلروی» منتقد فرهنگی بر این باور است که جوهره‌ حقیقی هویت‌های ملی و قومی درنتیجه‌ قرارگیری در معرض تفاوت‌ها تهدید می‌شوند و امکان دارد این جوهره‌ خالص دچار آلودگی شود. آنچه گیلروی به آن اشاره می‌کند همان اتفاقی است که در باب قهرمانان رمان‌های گورنا رخ می‌دهد؛ قهرمانانی که با قرارگیری در معرض تفاوت‌ها دچار آلودگی هویتی شده‌اند. تلاش گورنا در آثارش این است که مخاطب را با چالش مواجه سازد و از دیگر سو او به دنبال عادی جلوه دادن خود در نزد مخاطب است تا بتواند این عاری بودن از فرهنگ و قومیت که درنتیجه‌ مهاجرت و تجربه‌ محیط جدید برایش ایجاد شده را برای مخاطبش بازگو کند. وی حتی در نخستین رمانش با عنوان «خاطرات کوچ» (1987) مسئله‌ مهاجرت را تجزیه‌وتحلیل می‌کند. در اثر دیگرش به نام «راه مسافر» (1988) جدل یک دانشجوی مسلمان تانزانیایی با مسائل نژادپرستانه و فرهنگی در شهر کوچکی در انگلستان را به زیبایی به تصویر می‌کشد. این نویسنده در داستانی مانند «بهشت» (1994) که نامزد جایزه‌ بوکر داستان در همان سال بود، کهن‌الگوهای آفریقایی را حفظ کرده است، گرچه تغییر طبقه‌ اقتصادی و محیط شخصیت اصلی داستان (یوسف) از طبقه‌ فقیر به ثروتمند خود گویای همه‌چیز است. راوی در اثری مانند «حظ سکوت» (1996) از ترس سیستم حاکمی که بر زادگاهش حاکم بوده است به بریتانیا می‌گریزد تا زندگی نوینی را آغاز کند. راوی داستان‌های عاشقانه‌ای را از سرزمین مادری‌اش برای همسر، پدر و مادر همسرش بازگو می‌کند، گرچه هنگامی‌که به سرزمین مادری‌اش بازمی‌گردد هر آنچه از سرزمین مادری در ذهن داشت ویران می‌شود، اما راوی این داستان بر این باور است که او باید با استعمار، ویرانی، رنج، تفاوت‌های فرهنگی، فساد و گرسنگی درگیر می‌شد تا به درکی کامل دست یابد.

لینک کوتاه: http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/79875/

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
ویژه نامه

نگاهی به کارنامه‌ کاری برنده‌ جایزه‌ نوبل ادبیات 2021

نگاهی به کارنامه‌ کاری برنده‌ جایزه‌ نوبل ادبیات 2021

اشاره: جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۲۱ به «عبدالرزاق گورنا»، نویسنده ۷۳ ساله اهل تانزانیا رسید. کمیته نوبل ادبیات عبدالرزاق گورنا را به سبب «نفوذ سازش‌ناپذیر و دلسوزانه او در تأثیرات استعمار و سرنوشت پناهندگان در شکاف میان فرهنگ‌ها و قاره‌ها» شایسته دریافت جایزه نوبل ادبیات معرفی کرده است. به این بهانه نگاهی به کارنامه‌ کاری این نویسنده داریم که در ادامه می‌خوانید.

فرزام کریمی-مترجم و منتقد

 

نوشته‌های عبدالرزاق گورنا عموماً به مسائلی از قبیل هویت، مهاجرت و نقش آن‌ها در شکل‌گیری استعمار و برده‌داری پرداخته است. شخصیت‌های آثارش مدام در پی یافتن هویتی جدید و تطبیق خودشان با محیط پیرامونشان هستند؛ گویی آن‌ها در دو راهی گذشته و حال گرفتار مانده‌اند. این نویسنده در داستان‌هایش سعی می‌کند تا این موضوع را برای مخاطب بازگو کند که چگونه تغییر جبر جغرافیایی و تجربه‌ اجتماع جدید می‌تواند بر هویت افراد تأثیرگذار باشد. شخصیت‌های آثار گورنا از نگاهی یادآور زندگی شخصی‌اش است، زیرا او در 17 ‌سالگی تجربه‌ مهاجرت از سرزمین مادری به سمت بریتانیا را داشت و آنچه را که نوشته با تمام وجودش درک کرده است. به عبارتی آنچه گورنا در قالب شخصیت‌های داستان‌هایش برای مخاطب بازگو می‌کند، اشاره به تغییر هویت افراد درنتیجه‌ تجربه‌ مهاجرت دارد. هویت همان مسئله‌ خطیری است که مدام دستخوش تغییر می‌شود. فضاها و تجربیات نوین بی‌شک انسان را در مواجهه با شرایطی جدید قرار می‌دهند و ماحصل این مواجهه تطبیق انسان کنونی با شرایط نوین است. «پل گیلروی» منتقد فرهنگی بر این باور است که جوهره‌ حقیقی هویت‌های ملی و قومی درنتیجه‌ قرارگیری در معرض تفاوت‌ها تهدید می‌شوند و امکان دارد این جوهره‌ خالص دچار آلودگی شود. آنچه گیلروی به آن اشاره می‌کند همان اتفاقی است که در باب قهرمانان رمان‌های گورنا رخ می‌دهد؛ قهرمانانی که با قرارگیری در معرض تفاوت‌ها دچار آلودگی هویتی شده‌اند. تلاش گورنا در آثارش این است که مخاطب را با چالش مواجه سازد و از دیگر سو او به دنبال عادی جلوه دادن خود در نزد مخاطب است تا بتواند این عاری بودن از فرهنگ و قومیت که درنتیجه‌ مهاجرت و تجربه‌ محیط جدید برایش ایجاد شده را برای مخاطبش بازگو کند. وی حتی در نخستین رمانش با عنوان «خاطرات کوچ» (1987) مسئله‌ مهاجرت را تجزیه‌وتحلیل می‌کند. در اثر دیگرش به نام «راه مسافر» (1988) جدل یک دانشجوی مسلمان تانزانیایی با مسائل نژادپرستانه و فرهنگی در شهر کوچکی در انگلستان را به زیبایی به تصویر می‌کشد. این نویسنده در داستانی مانند «بهشت» (1994) که نامزد جایزه‌ بوکر داستان در همان سال بود، کهن‌الگوهای آفریقایی را حفظ کرده است، گرچه تغییر طبقه‌ اقتصادی و محیط شخصیت اصلی داستان (یوسف) از طبقه‌ فقیر به ثروتمند خود گویای همه‌چیز است. راوی در اثری مانند «حظ سکوت» (1996) از ترس سیستم حاکمی که بر زادگاهش حاکم بوده است به بریتانیا می‌گریزد تا زندگی نوینی را آغاز کند. راوی داستان‌های عاشقانه‌ای را از سرزمین مادری‌اش برای همسر، پدر و مادر همسرش بازگو می‌کند، گرچه هنگامی‌که به سرزمین مادری‌اش بازمی‌گردد هر آنچه از سرزمین مادری در ذهن داشت ویران می‌شود، اما راوی این داستان بر این باور است که او باید با استعمار، ویرانی، رنج، تفاوت‌های فرهنگی، فساد و گرسنگی درگیر می‌شد تا به درکی کامل دست یابد.

لینک کوتاه: http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/79875/

ارسال دیدگاه شما