قاسم محبعلی در این زمینه معتقد است: سفر آقای مورا به ایران یک اقدام جدی از سوی کشورهای غربی درباره مذاکرات هسته ای بود که با واکنش مثبت مقامات ایران همراه شد.مقامات غربی تاکنون تنها به اظهار نظر درباره آینده برجام اکتفا می کردند اما این سفر به نوعی یک اقدام عملی به شمار می رود.
وی ادامه داد:بر اساس اظهارات سخنگوی وزارت خارجی دولت رئیسی به دنبال این است که در مسیری حرکت کند که بر اساس برجام سال2015 باشد و مذاکرات را از نقطهای آغاز کند که در دولت روحانی متوقف شد.به نظر من این دیدگاه زیاد دقیق نیست و مذاکره دارای تعریف و مشخصات خاصی است.نمیتوان انتظار داشت مذاکرات هستهای به شکلی برگزار شود که طرفین تنها باهم گفتوگو کنند و وقت یکدیگر را تلف کنند. بههرحال هر مذاکرهای باید به یک نتیجه برسد. ممکن است این نتیجه مثبت باشد و یا منفی.هر نتیجهای نیز که در مذاکرات اتفاق بیفتند آثار میدانی به همراه خواهد داشت.
محبعلی تصریح کرد: یکی از چالشهای اصلی مذاکرات این بود که ایران خواستار لغو همه تحریمهای بینالمللی بود.این در حالی است که از ابتدای طرح این درخواست مشخص بود که طرف آمریکایی حاضر به پذیرش این درخواست نیست و در عمل نیز چنین اتفاقی رخ داد.همه تحریمهای ایران به دلیل پرونده هستهای نیست و بلکه به مسائل دیگر ارتباط دارد. به همین دلیل اگر قرار است همه تحریمها برداشته شود باید درباره مسائل دیگر نیز مذاکره و گفتوگو صورت بگیرد. ایران مشکلات پرونده هستهای و برجام را قبول داشت و به همین دلیل حاضر به مذاکره شد. درنتیجه اگر قرار است مشکلات دیگر نیز مرتفع شود باید درباره آن مذاکره صورت بگیرد. این تحلیل گر روابط بین الملل خاطرنشان کرد:اگر انتظار داریم سایر تحریمها برداشته شود بهصورت طبیعی باید درباره آنها مذاکره کنیم.کسانی که عنوان میکنند طرف مقابل در ابتدا باید همه تحریمها را بردارد تا پسازآن مذاکره صورت بگیرد خوشبینانه و غیرواقعی به موضوع نگاه میکنند. بدون تردید طرف مقابل چنین شرایطی را نخواهد پذیرفت.این نپذیرفتن نیز زمان را از بین میبرد و درنتیجه هزینههایی که ایران باید در آینده پرداخت کند بیشتر میشود. از سوی دیگر مشکلات اقتصادی حل نمیشود و بلکه ممکن است شدت بیشتری نیز پیدا کند.