مسعود نیلی اقتصاددان صبور و سرشناس، صریحتر و بدون تعارف با سیاستمدارانی که سکان سیاستگذاری را در دست دارند سخن گفته و وضع موجود را مربوط به دو راهبرد غلط میداند که سالها در کشور اجراشده و میشود راهبرد اول این است که سیاستمدار، استقلال کشور را معادل تعارض با نظام بینالمللی تعریف کردهاند، راهبرد دوم اینکه سیاستمداران عدالت را معادل مصرف ارزان دولتی دانسته و میدانند. در توصیف گرفتاری اول، همین بس که امروز ایران جزو کشورهای بیثبات برای سرمایهگذاری شده و سهمی از میلیاردها دلار سرمایه جهانی نبرده و با کمتر کشوری رابطه اقتصادی مبتنی بر قواعد دیپلماسی رایج دارد. اگر وضع به همین منوال پیش رود، در آینده نهچندان دور، شباهت اقتصاد ایران با مدل کره شمالی پیدا میکند یعنی ممکن است ایران مثل کره کشوری تنها شود و رابطه مهم با کشورهای مهم جهان نداشته باشد.
طبیبیان اقتصاددان چه میگوید؟
هفته گذشته، محمد طبیبیان در گردهمایی تجار و فعالان بخش خصوصی در کلابهاوس جمله تأملبرانگیزی مطرح کرد و گفت: «یحتمل، ما تنها کشوری هستیم که کارکنان وزارت امور خارجهاش حقوق میگیرند تا ما با غرب رابطه سازنده نداشته باشیم.»
نظر موسی غنی نژاد درباره عدالت
این جمله را بگذارید کنار جمله موسی غنی نژاد که چندی پیش از چرخه معیوبی سخن گفت و در آن گوشزد کرد که حکمرانی با سیاستگذاری نادرست باعث تشدید نابرابری میشود. این سیاستمداران برای رفع نابرابری و به بهانه حمایت از اقشار ضعیف، مرتکب خطای دیگری میشوند که نابرابری را دوباره بیشتر و اقشار ضعیف را ضعیفتر میکنند. نکته قابل تأمل این است که تابلوی این سیاستها عدالت اجتماعی است. جای دوری نرویم، همین ماههای گذشته بود که جمع کثیری از مردم کشورمان آب برای آشامیدن نداشتند و بسیاری، از داشتن برق نیز (به دلیل قطع برق) محروماند، عدهای از سیاستمداران یکبار دیگر تابلو عدالت در دست گرفتهاند و میخواهند مسکن رایگان به مردم ببخشند و با این کار فقر را با توزیع منابع دولتی، ریشهکن کنند.
روشهای بینتیجه
یکی از مهمترین شعارهایی که در جریان پیروزی انقلاب به کرات شنیده شد، موضوع «عدالت» بود که هم در جامعه تقاضای زیادی داشت و هم انقلابیون به تحقق آن ایمان داشتند و برای دستیابی به آن مبارزه کردند درنتیجه وقتی انقلابیون به قدرت رسیدند، برای تحقق شعار عدالت، طیف وسیعی از کالاها و خدمات دولتی مثل «آب» و «برق» را ارزان یا رایگان کردند دو کالاهایی بودندکه در سالهای آغازین استقرار جمهوری اسلامی به عنوان مهمترین مصادیق عدالت معرفی و شناخته شدند و هر دو کالا امروز در ایران به دلیل عدم تعادل در تولید و مصرف، وضعیت بحرانی دارند. انقلابیون در تلاشی ستودنی و قابلاحترام، هزاران روستا را لولهکشی کردند و شبکه برق را فراگیر کردند و این را مصداق عدالت دانستند اما امروز نه آبی وجود دارد که در لولهها انتقال داده شود و نه برقی که از طریق شبکهها به دوردستها برسد. علت این است که در حال حاضر به هزاران روستا با تانکر، آبرسانی میشود و روزانه، برق خیلی از شهرها و روستاها نیز قطع میشود تا تولید و مصرف برق، همتراز شود. از این دست مثالها زیاد میشود مطرح کرد. سیاستمداران درگذشته و حال با برداشتهای ناصحیح از عدالت، انبوهی از منابع را بر باد دادند. به عقیده من (نیلی) اگر دو راهبرد خطای مخاصمه با جهان اگر ادامه پیدا کند، ایران در مسیر کره شمالی شدن قرار میگیرد و منزوی میشود. عدالت را معادل مصرف ارزان دولتی دانستن هم تداوم اتلاف منابع و سرکوب انگیزههای بخش خصوصی را رقم میزند تا جایی که نه دولت میتواند از عهده وظایف اصلی خود برآید و نه بخش خصوصی میماند که تولید ادامه پیدا کند. این مسیر به فقر بیشتر در جامعه منجر میشود.