جماران نوشت: سید محمد خاتمی خطاب به هفتمین مجمع عمومی سراسری حزب اتحاد ملت پیام داد و ذکر چند نکته را مفید دانست که در ادامه گزیدهای ازآن میآید.
۱- در این موقعیت حساس و وضعیتی که جامعه و حکومت و جریانهای سیاسی و اجتماعی دارند و مشکلات و تهدیدهای فراوانی از بیرون و درون وجود دارد، اصلاحطلبان و غیر اصلاحطلبان خیرخواه چارهای جر حرکت و عمل جبههای ندارند. تقویت جبهه اصلاحطلبی (و غیر اصلاحطلبی) میتواند از مشکلات بکاهد و بر توفیقات بیفزاید، به شرط اینکه جبهه نیز بتواند سازوکارهای دموکراتیکتر شدن و کارآمدتر شدن را بیابد و به کار گیرد.
۲- جامعه ملتهب ما در این به اصطلاح مرحله گذار بیش از هر چیز به گفتوگو نیازمند است، بلکه گفتوگو اساس هر جامعه انسانی است؛ یعنی تنها وسیلهای که انسانیتِ انسان در آن آشکار میشود و اگر نبود یا جامعه از هم میپاشد یا به جنگ و نزاع و ستیز گرفتار میشود که باز نتیجه آن در هم پاشیدن است و از پایههای اصلی دموکراسی نیز نهادینه شدن گفتوگو است. اولاً گفتوگوی درون گروهی و درون جبههای. گفتوگو نه به این معنی است که اختلافی وجود ندارد، بلکه با وجود اختلافها که طبیعی (و در جای خود مفید است) با گفتوگو در درجه اول میتوان به حقیقت و حق نزدیکتر شد و در درجه بعد میتوان در حرکت به سوی آنچه به صلاح و موجب فلاح است هماهنگتر و حتی متحد حرکت کرد و با گفتوگو میتوان از تبدیلِ اختلاف به ستیز و نزاع جلوگیری کرد و درواقع با گفتوگو زندگی را انسانیتر کرد.
ثانیاً گفتوگو با مردم و نزدیکتر شدن به مردم که طبق اصول پذیرفتهشده، اساس نظم و نظام و صاحب اختیار کشور و حاکم بر سرنوشتاند (یا باید باشند). گفتوگو با بخشهای مختلف تا بدانیم در جامعه چه میگذرد و نیازها و فوریتها چیست؟ به خصوص برای احزاب و تشکلهای سیاسی که هویتشان به این است که نماینده مردم و آشنا به دردها و مطالبات آنها و تلاشگر برای رفع و برآورده کردن آنها باشند.
رفتن به میان مردم، گفتوگو با تشکلهای رسمی و غیررسمی جامعه، از زنان و مردان، معلمان و کارگران و نخبگان و کارآفرینان و فرهیختگان و بخشهای مختلف صنفی و اجتماعی و به خصوص جوانان و شناخت بهتر آنان و بهرهگیری از حضور و تواناییهای آنان در تشکیلات بزرگتر.
۳- گفتوگو با جریانهای دیگر. چرا اصلاحطلبان با انبوهی از اصولگرایان خردمند و دردآشنا و بسیار از کسانی که در چارچوب تشکیلات اصولگرایی و اصلاحطلبی قرار نمیگیرند یا نمیخواهند قرار بگیرند، ولی خواستار عزت و برخورداری ملت و عدالت و انصاف و گذر به وضعیتی بهترند گفتگو نکنند؟
۴- اگر یکی از بنیادیترین شرطها و لازمههای دموکراسی و نظام حکمرانی خوب مسئولیتپذیری قدرت است و قدرت اگر به خود رها شود طبیعتاً به خودکامگی خواهد گرایید، وقتی حاکمیت یا بخشهایی از آن احساس نیازی به اصلاحطلبان و غیر اصلاحطلبان مستقل و خردورز و درواقع مردم نمیکند و آنان را نمیپذیرد، چه رسد به اینکه حاضر به گفتوگو با آنها شود، اگر همه کسانی که خیرخواه کشور و ملتاند در کنار هم باشند و به درک متقابل برسند، قادر خواهند بود که حاکمیت را قانع و حتی وادار به گفتوگو کنند و درنتیجه زمینه مسئولیتپذیری و اصلاح آن را فراهم آورند.
۵- علاوه بر گفتوگو: اینک که کشور با مشکلات و خطرات فراوان روبرو است اصلاحطلبان (و حتی غیر اصلاحطلبان) در ضمن حفظ موضع انتقادی (و نه تخریبی) خود باید بدانند و بگویند که راه حل برونرفت از مشکلات چیست؟ و بر فرض که کار به دست آنان بدهند راهکارهای عملی، واقعگرا و مفید برای حل مشکلات دارند و آنها را هم به مردم و به حاکمیت عرضه کنند.
برای حزب اتحاد ملت ایران و همه خیرخواهان میهن و ملت آرزوی سلامتی و موفقیت میکنم و امیدوارم که نشست سراسری عزیزان منشاء خیر و صلاح برای حزب و برای جامعه باشد و امیدوارم حاصل نشستِ سراسری این حزب مفید فایده فراوان برای خود حزب و کشور باشد.