علی صالحآبادی – مدیرمسئول
نویسنده نزدیک به دو دهه پیش وقتی ساختارهای حکومتی را بررسی میکرد به یک قاعده که در کشورهای پیشرفته به ویژه در آمریکا از آن استفاده میشود، برخورد کرد. قاعده First hundred days به معنا 100 روز اول است که در کشورهای پیشرفته از روزی که دولت شروع به کار میکند، وعده، حرف، برنامههای دولت در حوزه اقتصاد، روابط خارجی، آزادیهای مدنی و ... توسط افکار عمومی به ویژه رسانهها زیر ذرهبین قرار میگیرد و هر یک تحلیل و تفسیر میشود. نویسنده احتمالاً برای نخستین بار سال 1384 زمانی که محمود احمدینژاد با حمایت تمامقد اصولگراها به پیروزی رسید و روز دوم شهریور همان سال کابینهاش از مجلس رأی اعتماد گرفت، 100 روز بعدازآن یعنی در 12 آذر در سرمقاله روزنامه همبستگی مطلبی با عنوان 100 روز اول نوشت و نتیجهگیری کرد که چون دولت به اصطلاح انقلابی، آرمانی و پوپولیستی در 100 روز اول نتوانست برنامه مدون در حوزه فرهنگ، هنر، اقتصاد، سیاست، روابط خارجی و ... ارائه کند، بنابراین در ادامه کار نیز نخواهد توانست به وعدههایش ازجمله آوردن پول نفت بر سر سفرههای مردم عمل کند. دولت سیزدهم را برخی تکرار همان دولتهای احمدینژاد میدانند، علت این است که بسیاری از مدیران که در دولتهای احمدینژاد مسئولیت داشتند اکنون در دولت رئیسی نیز دارای مسئولیت هستند و علاوه بر آن تعدادی از نظامیان نیز در این دولت حضور دارند، بنابراین سالی که نکوست از بهارش پیداست. وضعیت دولت رئیسی یک فرق اساسی با دولتهای احمدینژاد دارد. در آن زمان قیمت نفت بهطور بیسابقه گران شد و تا بشکهای 146 دلار هم رسید. احمدینژاد در طول 8 سال فقط از محل فروش نفت حدود 700 میلیارد دلار درآمد داشت. اکنون دولت سیزدهم به دلیل کرونا و تحریم و همچنین در فهرست سیاه «گروه ویژه اقدام مالی» قرار دارد و عدم فروش نفت بهاندازه کافی و سختی در انتقال پول آن به خزانه با مشکل جدی روبروست، بنابراین احتمالاً عملکرد دولت سیزدهم بدتر از دولت دهم خواهد شد.
نویسنده ترکیب دولت، تیم اقتصاد دولت را بررسی کرده کارنامه 100 روزه نشان میدهد که نه دولت نه تیم اقتصادی و نه دستگاه دیپلماسی کشور هیچکدام برنامه مدون که در آن «استراتژی» از یکسو و «تاکتیکها» از سوی دیگر برای رسیدن به هدف باشد، دیده نشده است. مقصود از کارنامه 100 روز اول این نیست که دولت در این مدت کارهای اساسی یا پروژههایی را آغاز و به اتمام برساند تا مردم آثارش را مشاهده کنند، هدف نبود (جهتگیریها) برنامههایی است که چشمانداز کشور را تا سال 1404 ترسیم کرده باشد و مهمتر اینکه برنامهها برای افکار عمومی «اقناع» کننده باشد که تاکنون اینچنین نبوده است. شواهد و قرائن نشان میدهد که وضعیت بهبود معیشت و اقتصاد که شعار اصلی سید ابراهیم رئیسی بود نسبت به قبل بدتر شده است. آمارهایی که توسط وزارت صمت و ... منتشرشده نشان میدهد که روند افزایش قیمت کالاها، مسکن و اجارهبها از یکسو و رکورد زدن قیمت دلار از ابتدای سال تاکنون از سوی دیگر متأسفانه اتفاق افتاده و ادامه دارد.
دستگاه تیم مذاکرهکننده که پیش از این با برجام مخالف بود اکنون در تلاش است تا به نوشته یک روزنامه همسو با این تیم «جسد متعفن» را احیاء کند. این تیم با تأخیر به پای مذاکره رفت بهگونهای که باعث شد جبهه قویتری نسبت به قبل در برابر ایران شکل گیرد. علت این است که تیم دیپلماسی با فن مذاکره آشنایی کامل ندارد و مهمتر اینکه به زبان انگلیسی نیز تسلط کافی ندارند و غیرمستقیم مذاکره میکنند، چنین مذاکرهای نمیتواند تأمینکننده منافع ملی و حقوق مردم باشد. به همین دلیل 5 روز مذاکره در وین نتیجه ملموس در پی نداشت و روز گذشته مذاکرات وین متوقف شد. نویسنده بر این باور است، چون دولت سیزدهم در 100 روز اول نتوانست برنامه درست بر اساس علم مدیریت، علم سیاست و روابط خارجی ارائه کند، بنابراین در 1360 روز باقیمانده نیز نخواهد توانست کاری کارستان کند و مردم را همراه خود کند. نگارنده توصیه میکند دولت اگر قصد دارد موفق شود و از بار مشکلات مردم بکاهد لازم است سه کار را توأمان انجام دهد.
1-احیای برجام
2-پذیرش FATF
3-مذاکره مستقیم به جای مذاکره غیرمستقیم
اگر چنین نشود وضع اقتصاد و معیشت مردم در آینده بدتر از حال و گذشته خواهد بود. پس آقای رئیسی واقعیتها را ببینید و متناسب با آن موضعگیری کنید و تحت تأثیر افراطیها و کاسبان تحریم که نانشان در تداوم تنش بین ایران و غرب است، قرار نگیرید.